Sunday, November 27, 2005

خاک ما
به در خون خفتگان قطعه 33
خاوران ومادرم زمین
به بذر های فردا


(از وبلاگ سیاهکل)
خاک بر خاک می پاشی
بر استخوانی
که داغ گلوله
سوراخ کرده سینه اش را
بر جسدی که که طناب دار
نفس آخر او را بریده
حالا این همه جسد مانده
بر دست تاریخ شوم سرمایه
و تو حالا به حکم شر ع مقدس
می خواهی ببندی دهان این همه جسد را!!
بی هوده تلاش می کنی
حتی اگر هزار بار شخم زنی این خاک را
اگر دوباره بر دروازه ها بیاویزی اجساد ما را
عبرت نخواهد گرفت آن که بپا خاسته است !!
نه سکوت نخواهیم کرد
اگر چه نیزه سوراخ کرده گلوی سرخ چشمه
نه سکوت ما زمزمه ترس نیست
نظاره کردن تقریری که تومی کنی
از تاریخ ما
از مرگ ما نیست
اگر به دستان تو نوشتن
شعار مرگ ما بود
اگر به رنگین نامه های تو
زندگی ما سرود بی تلاطم مرداب بود
در دل تاریخ بی قراری هامان
نگین فرداست
سرخی پرچمی
که خونش
پرچم سرخ کارگران
سرود فرداست .
هزار هزار اگر
سیاهه ها پر کنی که تاریخ تمام شد
و جار زنی که سرمایه علوفه ای است
که پر می کند
دهان همه را دیر یا زود
هزار هزار اگر
دروغ زنی
هزار هزار اگر
بدل بسازی و مترسک سازی
اگر با محکمه و بی محکمه
به خیانت محکوم کنی
مردگان ما را
اگر خط کشی بر چهره خورشید
مردگان ما باز یگران فیلم نامه ی شما نخواهند شد
اگر شعار دهی که این همه شعار بود حرف های شما
اگر به کافه ها روان کنی
سیل خود فروختگانت را با شعار انقلاب
اگر خیانت کار بفروشد به سکه ای تاریخ !!
اگر از چه گوارا لیوانی بسازی
و سرو کنی مشروب برای انقلابی های الکلی!!
و پوستری تنها که بپوشاند
حقارت روح کرم خورده ما را!!
شراره های قهر چشم مردگان ما
آتش می کشد بزک ها و هرزگی های پر وقاحت را
اگر در لباس دوست تزویر می کند
اگرکه با پوتین و لباس خاکی و عکس چه
در کافه به شکار دختری خوش رو فکر می کند
رفیق کج کلاه دهان کف کرده
با رگانی که تنها در اختلاط لجن و عقیده
با رگانی که تنها در حسرت پناهندگی به بیگانه!!
باد می کند چون باد کنک
عاقبت روزی خواهد ترکید بغض سکوت ما
در سرزمین ما مثلی است قدیمی
که می گوید دوغ شبیه دوشاب نیست
فکر می کنم
در سر زمین های دیگر هم
مثل های زیادی هست که می تواند
دهان مفتخوران را پر کند از گچ
روزی خواهد ترکید بغض سکوت ما
و مر دم این واژه همیشه دستمالی شده !!
این واژه تحقیر شده،این واژه فریفته شده
به عکس های رنگی به ژست های پر از خالی
این واژه چون خمیر بازی به رنگ و زرق برق قدرتمداران
این یک برگ رای
به سهم
روزنامه تریبون سهام داران پول و قدرت
در صندوق اربابان
حق خود را خواهند گرفت
حتی اگر هزار بار شخم زده باشی خاک اجساد ما را
عاقبت روزی بر ملا می شود سرخی خون ما
و آشکار می شودعفونت و سیاهی شما
که بر جوانه ها تبر زنید
اگر با خاک پر کنی گلوی ما را
اگر به خیانت متهم کنی ما را
اگر چه به پاک کردن رنگ سرخ ما
بکوشی با فیلسوفان نارنجی
با قحبه گان تاریخ
اگر تاریخ نویسی !!
با بیشمار جوانه ها
چه می کنی !!
با لاله های روئیده
از بذر های خفته فردا
چه می کنید !!
نمی دانید این سرخی
"خون است و ماندگار است"!!


ار ش ی ا

********************
اعتراض به عملکرد فستیوال فیلم مونتریال توسط سازندگان فیلم
"زنان تن فروش"


"در اعتراض به عملکرد فستیوال فیلم مستند مونتریال در دریافت کمک مالی از رژیم ایران، سازندگان فیلم زنان تن فروش، از نمایش این فیلم در فستیوال خودداری کردند. "


لیلا قبادی تهیه کننده فیلم مستند اپیتپ (زنان تن فروش ایرانی) ساخته هنرمند در تبعید مسلم منصوری، پس از با خبرشدن از ارتباط فستیوال، با واسطه گری فردی ایرانی به نام فربد هنرپیشه در مونتریال با سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتاوا- کانادا، روز پانزدهم نوامبر در تماسی با برگزارکنندگان فستیوال، ضمن اعتراض به عملکرد توهین آمیز آنان در قبول کمک مالی از رژیم ایران خواستار بیرون کشیدن فیلم از برنامه فستیوال شد. وی در پاسخ به دلیل خودداری کردن از نمایش فیلم از فستیوال اعلام کرد که نمایش فیلم در این فستیوال به همان اندازه مضحک است که اگر فیلمی علیه جنایت آلمان نازی به دست نازی ها به نمایش در می آمد. خوشبختانه این اعتراض در رسانه های کانادایی منعکس شد و مسئولان فستیوال مجبور به موضع گیری در خصوص دریافت کمک مالی از رژیم ایران شدند: " تمام فستیوالها از دولتها کمک مالی دریافت می کنند، حتی دولت ایران و ما بعنوان گردانند گان این فستیوال در شرایط مشابه باز هم اقدامی مشابه خواهیم کرد." اما برغم این اظهار نظر اولیه، در روزهای پایانی فستیوال و زیر سوال رفتن رابطه فستیوال با رژیم ایران و مخالفت به این اقدام از سوی منتقدان کانادایی، مقامات فستیوال به طور غیر رسمی اعلام کردند که بزودی چک اهدایی سفارت ایران را به اتاوا باز خواهند گرداند.
لینک خبر

گل کو:
این خبر این سوال را هم مطرح میکند که آیا فستیوالهای دیگر هم از ایران کمک مالی دریافت میکرده اند یا نه؟این که دولت ایران پولی را که باید حقوق کارگران و کارمندان شود در رشوه دادن به این و آن برای سرپا نگاه داشتن خود پخش میکند خبر جدیدی نیست . اما اقدام شجاعانه لیلا قبادی و مسلم منصوری و همه انسانهایی که فراتر از یک جایزه فکر میکنند به افشاگری این رشوه ها کمک بسیاری کرده و میکند. باید یک لیست از تمام فستیوالهایی که سخاوتمندانه به فیلمهای ایرانی جایزه داده اند تهیه شود و در باره کم و کیف کمک مالی ایران به این فستیوال ها هم تحقیق شود.
آنوقت معلوم میشود که آیا خانواده مخملباف و مادر زن و پسر دایی شان و بچه هفت ساله اش واقعا نابغه بوده اند یا بنا به مصلحتی جایزه نثارشان شده. کما اینکه حالا که دولت خاتمی رفته نبوغ این خانواده و جایزه بگیرهای دیگر هم انگار کمتر شده که دیگر دو روز یک بار خبر جایزه به آنها را نمی شنویم.

No comments:

Post a Comment

خاک ما
به در خون خفتگان قطعه 33
خاوران ومادرم زمین
به بذر های فردا


(از وبلاگ سیاهکل)
خاک بر خاک می پاشی
بر استخوانی
که داغ گلوله
سوراخ کرده سینه اش را
بر جسدی که که طناب دار
نفس آخر او را بریده
حالا این همه جسد مانده
بر دست تاریخ شوم سرمایه
و تو حالا به حکم شر ع مقدس
می خواهی ببندی دهان این همه جسد را!!
بی هوده تلاش می کنی
حتی اگر هزار بار شخم زنی این خاک را
اگر دوباره بر دروازه ها بیاویزی اجساد ما را
عبرت نخواهد گرفت آن که بپا خاسته است !!
نه سکوت نخواهیم کرد
اگر چه نیزه سوراخ کرده گلوی سرخ چشمه
نه سکوت ما زمزمه ترس نیست
نظاره کردن تقریری که تومی کنی
از تاریخ ما
از مرگ ما نیست
اگر به دستان تو نوشتن
شعار مرگ ما بود
اگر به رنگین نامه های تو
زندگی ما سرود بی تلاطم مرداب بود
در دل تاریخ بی قراری هامان
نگین فرداست
سرخی پرچمی
که خونش
پرچم سرخ کارگران
سرود فرداست .
هزار هزار اگر
سیاهه ها پر کنی که تاریخ تمام شد
و جار زنی که سرمایه علوفه ای است
که پر می کند
دهان همه را دیر یا زود
هزار هزار اگر
دروغ زنی
هزار هزار اگر
بدل بسازی و مترسک سازی
اگر با محکمه و بی محکمه
به خیانت محکوم کنی
مردگان ما را
اگر خط کشی بر چهره خورشید
مردگان ما باز یگران فیلم نامه ی شما نخواهند شد
اگر شعار دهی که این همه شعار بود حرف های شما
اگر به کافه ها روان کنی
سیل خود فروختگانت را با شعار انقلاب
اگر خیانت کار بفروشد به سکه ای تاریخ !!
اگر از چه گوارا لیوانی بسازی
و سرو کنی مشروب برای انقلابی های الکلی!!
و پوستری تنها که بپوشاند
حقارت روح کرم خورده ما را!!
شراره های قهر چشم مردگان ما
آتش می کشد بزک ها و هرزگی های پر وقاحت را
اگر در لباس دوست تزویر می کند
اگرکه با پوتین و لباس خاکی و عکس چه
در کافه به شکار دختری خوش رو فکر می کند
رفیق کج کلاه دهان کف کرده
با رگانی که تنها در اختلاط لجن و عقیده
با رگانی که تنها در حسرت پناهندگی به بیگانه!!
باد می کند چون باد کنک
عاقبت روزی خواهد ترکید بغض سکوت ما
در سرزمین ما مثلی است قدیمی
که می گوید دوغ شبیه دوشاب نیست
فکر می کنم
در سر زمین های دیگر هم
مثل های زیادی هست که می تواند
دهان مفتخوران را پر کند از گچ
روزی خواهد ترکید بغض سکوت ما
و مر دم این واژه همیشه دستمالی شده !!
این واژه تحقیر شده،این واژه فریفته شده
به عکس های رنگی به ژست های پر از خالی
این واژه چون خمیر بازی به رنگ و زرق برق قدرتمداران
این یک برگ رای
به سهم
روزنامه تریبون سهام داران پول و قدرت
در صندوق اربابان
حق خود را خواهند گرفت
حتی اگر هزار بار شخم زده باشی خاک اجساد ما را
عاقبت روزی بر ملا می شود سرخی خون ما
و آشکار می شودعفونت و سیاهی شما
که بر جوانه ها تبر زنید
اگر با خاک پر کنی گلوی ما را
اگر به خیانت متهم کنی ما را
اگر چه به پاک کردن رنگ سرخ ما
بکوشی با فیلسوفان نارنجی
با قحبه گان تاریخ
اگر تاریخ نویسی !!
با بیشمار جوانه ها
چه می کنی !!
با لاله های روئیده
از بذر های خفته فردا
چه می کنید !!
نمی دانید این سرخی
"خون است و ماندگار است"!!


ار ش ی ا

********************
اعتراض به عملکرد فستیوال فیلم مونتریال توسط سازندگان فیلم
"زنان تن فروش"


"در اعتراض به عملکرد فستیوال فیلم مستند مونتریال در دریافت کمک مالی از رژیم ایران، سازندگان فیلم زنان تن فروش، از نمایش این فیلم در فستیوال خودداری کردند. "


لیلا قبادی تهیه کننده فیلم مستند اپیتپ (زنان تن فروش ایرانی) ساخته هنرمند در تبعید مسلم منصوری، پس از با خبرشدن از ارتباط فستیوال، با واسطه گری فردی ایرانی به نام فربد هنرپیشه در مونتریال با سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتاوا- کانادا، روز پانزدهم نوامبر در تماسی با برگزارکنندگان فستیوال، ضمن اعتراض به عملکرد توهین آمیز آنان در قبول کمک مالی از رژیم ایران خواستار بیرون کشیدن فیلم از برنامه فستیوال شد. وی در پاسخ به دلیل خودداری کردن از نمایش فیلم از فستیوال اعلام کرد که نمایش فیلم در این فستیوال به همان اندازه مضحک است که اگر فیلمی علیه جنایت آلمان نازی به دست نازی ها به نمایش در می آمد. خوشبختانه این اعتراض در رسانه های کانادایی منعکس شد و مسئولان فستیوال مجبور به موضع گیری در خصوص دریافت کمک مالی از رژیم ایران شدند: " تمام فستیوالها از دولتها کمک مالی دریافت می کنند، حتی دولت ایران و ما بعنوان گردانند گان این فستیوال در شرایط مشابه باز هم اقدامی مشابه خواهیم کرد." اما برغم این اظهار نظر اولیه، در روزهای پایانی فستیوال و زیر سوال رفتن رابطه فستیوال با رژیم ایران و مخالفت به این اقدام از سوی منتقدان کانادایی، مقامات فستیوال به طور غیر رسمی اعلام کردند که بزودی چک اهدایی سفارت ایران را به اتاوا باز خواهند گرداند.
لینک خبر

گل کو:
این خبر این سوال را هم مطرح میکند که آیا فستیوالهای دیگر هم از ایران کمک مالی دریافت میکرده اند یا نه؟این که دولت ایران پولی را که باید حقوق کارگران و کارمندان شود در رشوه دادن به این و آن برای سرپا نگاه داشتن خود پخش میکند خبر جدیدی نیست . اما اقدام شجاعانه لیلا قبادی و مسلم منصوری و همه انسانهایی که فراتر از یک جایزه فکر میکنند به افشاگری این رشوه ها کمک بسیاری کرده و میکند. باید یک لیست از تمام فستیوالهایی که سخاوتمندانه به فیلمهای ایرانی جایزه داده اند تهیه شود و در باره کم و کیف کمک مالی ایران به این فستیوال ها هم تحقیق شود.
آنوقت معلوم میشود که آیا خانواده مخملباف و مادر زن و پسر دایی شان و بچه هفت ساله اش واقعا نابغه بوده اند یا بنا به مصلحتی جایزه نثارشان شده. کما اینکه حالا که دولت خاتمی رفته نبوغ این خانواده و جایزه بگیرهای دیگر هم انگار کمتر شده که دیگر دو روز یک بار خبر جایزه به آنها را نمی شنویم.

0 comments:

Post a Comment