Saturday, June 28, 2003

خودسوزي....

احساس مي كنم
در بدترين دقايق اين شام مرگزاي
چندين هزار چشمه خورشيد در دلم
مي جوشد از يقين

احساس مي كنم
در هر كنار و گوشه اين شوره زار ياس
چندين هزار جنگل شاداب
ناگهان
مي رويد از زمين
(از شعر ماهي -احمد شاملو)


خودسوزي به نظر من يك اعتراض است. اعتراض كننده با جانش بهاي اين اعتراض را مي پردازد. هيچ كس نميتواند كسي را آنهم يك انسان 44 ساله را مجبور كند كه بنا به دستور سازماني و عليرعم ميل خودش دست به خودسوزي بزند.
براي ما ها كه در گوشه خلوت خانه مان چند روزي يك مطلب تايپ ميكنيم شايد فهميدن اين كه يك انسان اينقدر راحت از جان حودش مايه بگذارد عجيب باشد. اما هستند كساني كه در برابر گوشها و دهانهاي مهر و موم شده و وجدان هاي خفته دنيا با جانشان به بي عدالتي ها اعتراض ميكنند. نمونه اش اعتصاب غذاي بابي ساندز و همراهانش در اعتراض به دولت انگليس كه منجر به مرگشان شد. اعتصاب غذاي عباس اميني كه دهان و گوش و چشمش را دوحت براي اينكه طور ديگر نميتوانست توجه جهانيان را به بي عدالتي كه بر او و ديگر پناهنگان ميرفت جلب كند. اعتصاب غذاي كارگران چيت بهشهر كه حال
خيلي هاشان هم وخيم است ......
مبارزي كه سيانور ميخورد (نقل قول از دانيل ميتران)‌...دانشجويي كه عليرغم حضورچماقدارن و قداره كشان هر شب به خيابانها مي آيد تا فرياد اعتراضش رابه گوش دنيا برساند ...مبارزي كه در زندانها شكنجه ميشود و مي ميرد....همه از جان خود گذشته اند.. ...

. ايراد و قبح اعتصاب غذا و خودسوزي و اعتراض بر عليه ظلم بر ظالمان و ايادي شان است كه تمامي دستگاههاي تبليعاتي را در اختيار خود گرفته اند و گرنه نه بابي ساندز و همراهانش د راعتراض به دولت انگليس و در اعتصاب غذا جان خود را از دست مي دادند نه عباس اميني دهانش را مي دوخت و نه راشل كوري امريكايي جلوي تانك اسراييلي مي ايستاد و نه مرضيه باباخاني و نداحسني دست به خودسوزي ميزدند
.مخلوط كردن واقعيت و داستان هميشه راحت است. از آب گل آلود ماهي گرفتن و بر مبارزين وطن بدون دليل و مدرك مارك و برچسب زدن كه ؛‌اينها كه خود را مي سوزانند پس ببينيد بر سر ديگران چه بلايي خواهند آورد؛ يك نتيچه گيري غلط و شتابزده است(1-2). اگر راشل كوري ميخواست بلايي سر سربازان اسراييلي بياورد جلوي تانكشان نمي ايستاد. اگر بابي ساندز و اعتصاب كنندگان در اور- سور -آواز و مبارزيني كه جان خود را براي آزادي مااز دست دادند چنين قصدي داشتند ديگر آتش به جان خود نمي زدند.

اينها تقابل دو فلسفه زندگي است. براي خود زندگي كردن..همه چيز را در چهار چوب منافع شخصي ديدن و جان خود را بر هر چيز ديگر مقدم شمردن...اين فلسفه زندگي اكثر مردم دنياست. تعداد معدودي هم هستند كه برايشان عرض زندگي از طولش مهم تر است. اينها ديوار انساني ميشوند ميروند عراق...راشل كوري ميشوند ميروند اسراييل...بيژن جزني و حنيف نژاد ميشوند و ميروند بالاي چوبه دار...صمد بهرنگي ميشوند و در ارس غرق مشوند...صد و بيست هزار ايراني ميشوند و زير شكنجه يا بالاي چوبه دار يا در ميدان تير مي ميرند...كارگران امريكايي ميشوند كه در اول قرن بيستم به خيابانها مي ر يزند و دست آخر اعدام ميشوند امابناي هشت ساعت كار در روز را ميگذارند.... و يا مبارزيني ميشوند كه زندگي شان را وقف آزادي مردمشان ميكنند. ما كه در خود و خويشتن غرق شده ايم اما بهبود زندگيمان مديون مبارزات همين هاست شايد فلسفه زندگي آنها را نفهميم اما حداقلش اين است كه با فاشيستهاي فرانسوي و ايراني همصدا نشويم... ....


صمد بهرنگي در ماهي سياه كوچولو مي نويسد:

مرگ خيلي آسان ميتواند الآن به سراغ من بيايد. اما من تا وقتي مي توانم زندگي كنم نبايد به پيشواز مرگ بروم. البته اگر يك وقتي ناچار با مرگ روبرو شدم كه ميشوم مهم نيست . مهم اين است كه زندگي يا مرگ من چه اثري در زندگي ديگران داشته باشد.





پي نوشت:دوست بسيار گرانقدري برايم ايي ميل گلايه آميزي نوشته بود . بايد توضيح بدهم كه اين نوشته رو به شخص خاصي نيست و عقيده و يا تلاشهاي آزاديخواهانه هيچ كس را مورد انتقاد قرار نميدهد. به همين دليل بعضي جملات را تغيير دادم. ...
دستگيري چهار هزار نفر در تظاهرات اخير


تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به خصوصي كردن دانشگاهها تبديل به يك اعتراض عمومي عليه دولت شد. شش نفر در شيراز كشته شدند. در اهواز..سنندج ..شهرري..اصفهان....تبريز و بسياري شهرهاي ديگر اعتراض ها ادامه دارد. اعتصاب غذاي دانشجويان دانشكاه اصفهان وارد هفتمين روز خود شذ.كارگران چيت بهشهر هنوز در اعتصاب غذا هستند و كارگران شركت ملي گاز جلوي وزارت نفت دست به تحصن زدند.. حدود 4 هزار نفر دستگير شده اندو به نوشته سايت روشنگري براي حدود 50 نفر احتمال صدور حكم محاربه (‌يعني اعدام) وجود دارد تا براي ديگران درس عبرتي شوند.

تاريح انگار دارد تكرار ميشود اما اين بار كار دولت ايران خيلي سخت تر از سالهاي 60 است.حالا علاوه بر مردم ايران دست دولت ايران براي مردم دنيا هم رو شده و آقاي جك استرا و به جاي چهارمين بار چهل بار هم بيايد ايران و برگردد و دولت هاي فرانسه و آلمان و انگليس ده بار هم بگويند ايران دمكراتيك است ديگر حرفشان را كسي باور نخواهد كرد . گول زدن مردم ديگر به اين راحتي نيست. علاوه بر آن خبرها هم سريعتر منتشر ميشوند.
بايد در اين روزها هشيار بود. تا اينهمه نيرو به بيراهه نرود و همان بلاي سال 57 بر سرمان نيايد. مبارزانمان را تنها نگذاريم.
.
اين هم يك شعار جالب از سايت جنگ خبر







روزهاي پر تلاطم:

فكر ميكنم بي پاياني اين روزها را فقط ميتوانم با روزهايي كه جنگ امريكا عليه عراق شروع شد مقايسه كنم. فكر كردم كه چقدر انسانها بي پناه هستند. يك سيستم سرمايه داري و انسان خواري بر جهان حكمفرماست. اگر در اين سيستم شريك باشيد ميتوانيد تا حدي به زندگي ادامه بدهيد اما اگر در طرف اشتباه اين سيستم مثل كشورهاي جهان سوم يا انسانهاي آزاديخواه باشيد ونخواهيد در فسق و فجور و معاملات كثيف استعمارگران شريك باشيد اين سيستم شما را خواهد بلعيد.
اما خوشبختانه هميشه كساني هستند كه بر خلاف جريان آب شنا ميكنند و حق خود را از گلوي استعمارگران و اياديشان بيرون مي كشند و باز خوشبختانه كشور مااز اين انسانهاي آزاديخواه كم ندارد..


شبي كه حمله امريكا به عراق شروع شد همين افكار در سرم بود و فقط ميتوانستم اشك بريزم. فريادهاي ميليونها نفر در سراسر جهان هيچ تاثيري بر وجدان خفته عروسك ها ي كوكي استعمار نداشت. جنگ عراق به اصطلاح تمام شد. امريكا عراق را اشغال كرد. شركت هاي امريكايي قراردادهاي ميليوني بستند تا پول نفت مردم عراق را چپاول كنند. عراقي هاي بدبخت از آنكه بودند هم بيچاره تر شده اند . نه آب..نه برق ...نه كار..نه آموزش.... در عوض تحقير و فقرو بدبختي ..كشتار روزانه توسط سربازان امريكايي و دم در آوردن شيعيان آيت الله حكيم و آزار زنان و تكرار تاريخ....هيچ اثري هم از سلاحهاي كشتار جمعي عراق نيست.

چيزي به نام سرنوشت وجود ندارد. سرنوشت هر انسان و هر ملت نتيجه مستقيم تصميم ها و اقدامات حود آن كشور و ملت است.
اين در باره ما هم صادق است.

اگر در باره شايعاتي كه به خوردمان ميدهند فكر نكنيم و مبارزانمان را تنها بگذاريم سرنوشتمان قطعي است. مبارزات دانشجويان ادامه پيدا خواهد كرد اما امريكا به احتمال قريب به يقين ايران حمله خواهد كرد و رضا پهلوي را مثل چلبي به ايران برخواهد گردانيد. در حالي كه قوي ترين گروه مخالف در فرانسه به بهانه اي واهي زير چنگال استعمار اسير است.

. ده روز از حمله وحشيانه پليس فرانسه به خانه هاي مجاهدين در فرانسه مي گذرد.
در اين ده روز ده نفر خودسوزي كردند . دو نفر از آنان در گذشتند. ندا حسني 25 ساله دانشجوي كامپيوتر از كانادا نفر دوم بود و در بيمارستاني در لندن درگذشت.

مقر مجاهدين در اور -سور- آواز تا شب قيل از حمله توسط پليس فرانسه در برابر حملات تروريستي دولت ايران حفاظت ميشد. ساعت 6 صبح روز بعد در برابر دوربين حبرنگاران با شكستن در و شيشه ها و حتي بمب گذاري در جلوي در خانه ها انجام شد. تا همين امروز هم معلوم نيست به چه جرمي دستگير شده اند. اتهامات عجيب و عريب از نقشه حمله به سفارتهاي ايران در اروپا تا به هم زدن تعادل ژئوپليتيك دنيا زده شدو تا همين هفته آخر كه مزدوران وزارت .اطلاعات را وارد صحنه كردند كه اينها ميخواستند ما راترور كنند.

اكنون صد و هفتاد نفر در برابر خانه مجاهدين در اور سور آواز در اعتصاب غذا هستند.. سايت ديدگاه پيامهاي پشتيباني از اعتصاب كنندگان را در سايت ديدگاه قرار ميدهد.

حال سه نفر بسيار وخيم است. دو نفر به بيمارستان منتقل شده اند و نفر ديگر از رفتن به بيمارستان خودداري ميكند.



براي اعتراض به دستگيري مجاهدين در فرانسه ميتوانيد فراخوان زير را امضا كنيد:


الان د رسايت ايران ليبرتي ديدم كه صفحه اي براي آزادي مريم رجوي در اينترنت درست شده است:
براي ديدن صفحه اينجا راكليك كنيد.







Wednesday, June 18, 2003

مرضيه باباخاني در گذشت.



مرضيه باباحاني زني چهل ساله كه دو برادرش به دست رژيم اعدام شده اند ديروز در اعتراض به بندو بست ننگين دولت فرانسه با رژيم ايران دست به حودسوزي زدو در بيمارستان در اثر شدت سوحتگي درگذشت.

ندا حسني در و حشمت زندي درلندن...نادر ثاني..محمد و كيلي فر و صديقه مجاوري نيز اقدام به خودسوزي كرده اند. به نوشته ديدگاه و جنگ خبر مريم رجوي از زندان پيام فرستاده و از هوادارانشان تقاضا كرده كه از اقدام به خودسوزي خودداري كنند.

در اين ميان جمعي از هنرمندان و شاعران و نويسندگان هم بدون اما واگر و منت گذاشتن زد و بند دولت فرانسه و معاميه بر سر پناهندگان و مبارزان ايراني را محكوم كرده اند. در ميان امضاها نام هاي مينا اسدي..رضا دقتي..اسماعيل اوجي..اسماعيل خويي...ياور استوار..ايرج جنتي عطايي...سيروس ملكوتي....گيسو شاكري و اسفنديار منفرد زاده به چشم ميخورد.

بيانيه را ميتوانيد در اينجا بخوانيد.
*******
پي نوشت:

فراخوان به آزاديخواهان
نامه بهرام رحماني
نامه سرگشاده به ژاك شيراك
بيانيه جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران

بقيه بيانيه هاي حمايت را ميتوانيد در ديدگاه بخوانيد.

Tuesday, June 17, 2003

شرم بر دولت فرانسه


عكس از جنگ خبر

امروز 1300 نفر پليس فرانسوي در پاريس به مقر مجاهدين حمله كرده و 165 نفر را دستگير كردند. مريم رجوي. .صالح رجوي ..منوچهر هزارخاني و ابوالقاسم رضايي در ميان دستگير شدگان هستند.

اين عمل طبق حكم يك قاضي فرانسوي به جرم ؛ طراحي عمليات تروريستي؛‌ صورت گرفته است!!!.

طبق گزارش ايرنا آصفي گفته كه ايران از مدتها قبل انتظار چنين عملي را داشته است.

مسلما حالا مقامات ايراني با دمشان گردو مي شكنند كه سالها نتوانستند مبارزان را دستگير كنند و حالا دولت فرانسه برايشان به عنوان جلاد عمل ميكند و مخالفانش را دستگير ميكند.

دولت هاي استعماري از خيزش هاي اخير مردم ايران به اندازه دولت ايران نگرانند. آنها هم نمي خواهند سهم سفره حضرت عباسشان را از دست بدهند.به نوشته كميته بين المللي دفاع از حقوق پناهندگان اين عمل پيش شرط يك قرارداد 2 ميليارد دلاري نفتي با شركت فرانسوي توتال است. مشخص است كه هر رژيم مردمي در ايران سر كار بيايد ديگر نفت و خاك ايران را مجاني به اين آقايان نخواهد داد. اين است كه قاتلين بختيار را آزاد ميكنند و بدون محاكمه به ايران ميفرستند اما مبارزين را بدون هيچ بهانه اي دستگير ميكنند.

دولت سوريه هم ديروز دو نفر از اعضاي كميسيون حارجي شوراي ملي مقاومت به نامهاي جميل بسام و ابراهيم خدابنده را كه در انگليس به مدت 25 سال پناهنده سياسي بودند و براي ديدار خانواده شان از انگليس به سوريه آمده بودند پس از 45 روز دستگيري و شكنجه تحويل ايران داد. آنها هم اكنون در بند 209 اوين زير شكنجه هستند.

اين ها زير پا گذاشتن حقوق پناهندگان براي منافع حقير اقتصادي است.مجاهدين قوي ترين گروه اپوزيسيون ايران هستند. امروز مجاهدين فردا نوبت كي خواهد بود؟

. بايد اختلافات را كنار گذاشت و متحد شدو به اين عمل ننگين به هر صورتي (‌ايي ميل-فاكس..تلفن...و شركت در تظاهرات) اعتراض كرد. و گرنه اين شتر دم خانه همه پناهندگان ومخالفان خواهد خوابيد.. . . تا به حال گروهها وشحصيت هاي زير اين عمل كثيف را محكوم كرده اند: شوراي ملي مقاومت...سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران..نهضت نجات ملي..حزب كار-توفان....توفان سرخ..سازمان فداييان-اقليت...كانون هنري ايرانيان آزاديخواه....كانون ايرانيان مسلمان در تبعيد-كانادا...كميته بين المللي دفاع از پناهندگان ايراني...نويد اخگر( شاعر ونويسنده در تبعيد-سوئد) ...مسلم منصوري...:
راديو ايرآوا-اتاوا حزب كمونيست كارگري


خوشحالي ها:
حميد رضا آصفي‌- ايرنا


حشمت زندي يك پناهنده ايراني در اعتراض به اين عمل در برابر سفارت فرانسه در لندن خود را به آتش كشيد. هموطنان ديگر هم در برابر سفارتخانه هاي فرانسه در لندن ..هامبورگ و دوسلدورف دست به اعتراض زده اند و تا به حال پليس آلمان 50 نفر را دستگير كرده است. در پاريس جلو مقر پليس تحصن ادامه دارد.

اخبار را از ديدگاه...سايت جبهه همبستگي و ايران -نبرد بخوانيد.


از سايت ديدگاه:علي ناظر: چند سوال کوتاه
امروز مجاهدين، فردا نوبت کدام نهاد مخالف رژيم خواهد بود؟
امروز خدابنده و بصامي، فردا نوبت کدام عضو سازمان اپوزيسيون خواهد بود؟
امروز معامله بر سر مجاهدين، فردا معامله بر سر چه خواهد بود؟
امروز مادران پير مجاهد، فردا نوبت مادر چه کسي خواهد بود؟
***********
پي نوشت:
به گزارش رويتر امروز (چهارشنبه) يك زن به نام مرضيه بابك خاني نيز در پاريس به عنوان اعترا ض حود را به آتش كشيد. او نيز به بيمارستان منتقل شده است. رويتر در باره وضع جسمي او گزارشي نداده است.
.




Saturday, June 14, 2003

هيچ حيواني به حيواني نمي دارد روا
آنچه اين نامردمان با جان انسان ميكنند


حمله وحشيانه انصار حزب الله به خوابگاههاي دانشجويان
همراه با اركستر نظاره از طرف نيروي انتظامي و زهرخند سكوت از سوي سردار شرمندگي.



عكس از زاگرس

تصاوير ديگر
سايت روشنگري حمله به كوي نصر دانشگاه علامه


اگر اين عكس ها را ديديد از انصار حزب الله به دليل اين وحشيگري ها ناراحت نشويد. آنها فريب خورده هستند. مقصر :

اصلي دانشجو ها هستند . جناب معين وزير علوم در سحناني گهر بار مي فرمايند:
دانشجويان در زمينه‌ي حفظ امنيت خوابگاه‌ها اصلي‌ترين نقش را دارند زيرا نبايد ناخواسته فضا را براي تجاوز فريب‌خوردگان و گروه‌هاي فشار به حريم مقدس دانشگاه و يا خوابگاه‌ها مساعد كنند

يعني نيروهاي لباس شخصي كه با چماق و ميله آهني و قمه و باتوم و پنجه بكس و حتي تير بار و تفنگ وارد خوابگاه مي شوند و از دختر و پسر دانشجويان را به قصد كشت مي زنند يا از پنجره به پايين پرت ميكنند يك مشت فريب خورده هستند!!! تصديق مي فرماييد كه اگر اين دانشجويان شروع به اعتراض نمي كردنددليلي نبود كه برادران انصار جاي گرم و نرم شان را و ل كنند و بيايند و براي يك لقمه نان ميله هاي سنگين آهني را بلند كنندبزنند به فرق دانشجويان.

چطور است به انصار حزب اله حق بدي آب و هوا هم پرداخت كنيد. كار اينها شاق است!!. بايد قمه و چاقوي تيز به دست بگيرند و احتمال بريده شدن دستشان ميرود. اگر زنجيرها به عوض اينكه صورت دانشجويان را پاره كند به سر حودانصار فرود بيايد چي؟
اصلا معلوم نيست به اينها براي پاك كردن خونهاي دانشجويان از روي لباسهايشان هزينه شست وشو پرداخت ميشود يا نه؟
*********

برخي دوستان مي نويسند كه ملت ما بلوغ فكري يا لياقت تغيير را ندارد . ملتي كه فرزنداني چنين دلير در دامن پرورده لياقت بهترين ها را دارد. اين ها كودكان انقلاب هستند. با داده هاي همين حكومت ضد مردمي بزرگ شده اند. هر گز طعم آزادي را نچشيده اند اما آزادگي در خونشان است.

تكليف نيروهاي ؛فريب خورده؛ روشن است اما نيروهاي انتظامي جا دارد كه به صف مردم بپيوندند. بين روشنايي و تاريكي انتخاب طبيعي روشنايي است مگر براي خفاشان شب.

مي گويند اينها بروند كي بيايد؟‌از كجا معلوم كه يكي ديگر بهتر از اين باشد؟!!!
. آيا لياقت ماهمين است؟پس آيا بايد به اين حكومت ضرب و شتم و خفقان و كشتار رضايت داد؟‌

بايد كلاهمان را قاضي كنيم و ببينيم آيا اينها بهانه هايي بيش نيست براي همراهي نكردن با مردم؟ بهترين راه توجيه بي عملي و انفعال كوبيدن آنهايي است كه مبارزه ميكنند. آنها يا بي عقل و ساده هستند!!يا نمي فهمند چه ميكنند يااحساساتي هستند. آدم هاي عاقل ماهستيم كه با حساب دو دو تا چهار تا به زندگي عادي ادامه ميدهيم. منتظريم يكي ديگر بريزد در خيابان و يكي ديگر مبارزه كند..يكي ديگر دستگير شودتا حكومتي كه ؛ ما ؛ ميخواهيم بيايد....

*********

آقاي خاتمي كه براي عراق نسخه دمكراسي مي پيچد ترجيح داده در باره مسائل ؛نامبرم؛ مملكت خودش سكوت كند.رفراندم را براي عراق پيشنهاد ميكند اما به ايران كهميرسد سكوت مي كند وشرمنده تر ميشود.
خواست مردم يك رفراندم تحت نظارت سازمان ملل است. ببينيد چند نفر شما را ميخواهند. . جند نفر خواستار تغيير حكومت هستند؟.
شما كه امت هميشه در صحنه و چهارصد ميليوني پشت سرتان است از چه ميترسيد؟
حاشا و كذا....



Thursday, June 12, 2003

آزادي انصار منوط به آزادي دانشجويان
تيتر از ديدگاه



به نوشته ايسنا تجمع كنندگان مقابل كوي دانشگاه سه تن از انصار حزب الله را دستگير كردند و دراطلاعيه شان و همچنين ديدار با نمايندگان مجلس آزادي آنها را منوط به آزادي تمامي دانشچويان دستگير شده كردند.. در خبر بعدي ايسنا آمده كه دو تن از دانشجويان دستگير شده توسط نيروي انتظامي آزاد شدند. (‌همانقدر كه سعيد عسگر مجازات شد حتما اينها هم محازات خواهند شد!!).

ايسنا در خبر بعدي نوشته است كه اين سه تن به مقامات انتظامي و وزارت اطلاعات تحويل داده شدند. امادانشجويان دوباره در مقابل مديريت دانشگاه تجمع كردندو به اينكه هنوز همه دانشجويان دستگير شده آزاد نشده اند اعتراض كردند.

. دستگير شدگان با حود بي سيم و گاز اشك آور به همراه داشتند. يكي شان گفته است كه هر كارمند شهرداري حالا بي سيم به همراه دارد البته من كارمند شهرداري نيستم. هز پزشكي هم گاز اشك آور به همرا ه دارد و اين راپشت شهرداري هم ميفروشند! البته بنده پزشك هم نيستم....
. بقيه اش را اينجا بخوانيد

بين هشتاد تا صد نفر در تظاهرات ديشب دستگير شده اند.

×××××××××××
آيا ميشود كه 25 سال غارت و چپاول و كشتار بدون عكس العمل بماند؟ نتيجه اش همين ميشود كه به هر بهانه اي اصناف مختلف به خيابان ها ميريزند و حقوق ابتدايي شان را ميخواهند. .وقتي كارد به استخوان برسد .....

شنيده ام اين روزها قيمت خانه در كانادا رفته بالا....



Wednesday, June 11, 2003

تظاهرات در تهران

آزادی ،عدالت اين است شعار ملت




عكس ها از سايت ديدگاه

:اخبار تظاهرات

به گزارش خبرگزاري زاگرس در شهرهاي اراك ..اهواز و اصفهان نيز تظاهرات بر پا بوده است.
در حالي كه ايسنا ميگويد كه پليس ميخواسته بين مردم و لباس شخصي ها حائل شود ...خبرنگار راديو فردا در گزارش زنده ميگفت كه پليس در گيشا مردم را محاصره كرده و حتي اقدام به شليك گلوله هاي پلاستيكي نيز كرده است. در اين تظاهرات نكته مهم شركت چشمگير مردم بوده است. مردم با حضور خود چه در ميدان تظاهرات چه با بستن راه به روي خود روهاي انتظامي از دانشجويان پشتيباني كردند.
در تظاهرات به بانكها و معازه هاي دولتي هم خسارت وارد شده است.


خبرگزاري زاگرس
جبهه همبستگي
ديدگاه
روشنگري
ايسنا
بي بي سي

صوت
(گزارش شاهد عيني ( راديو فردا

گزارش تلفني از تهران ( راديو برابري)




لينك هاي جالب

مردي كه نمي خواهد رييس جمهور شود.

زني كه نمي خواهد رييس جمهور شود

بمب اتم حرام است!

قافيه چو تنگ آيد...


×××××××××××
جاي آن دارد كه در باره اعتصاب غذاي كارگران چيت سازي بهشهر جداگانه و مفصل تر بنويسم. آنها بين سه ماه تا 27 ماه است كه حقوق نگرفته اند. پنج نفرشان در حال مرگ هستند. .
در حالي كه گردن مقامات هر روز كلفت تر ميشود و براي ثروت هاي باد آورده شان محل خرج پيدا نميكنند شريف ترين انسانهاي ما با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند.




دوستان عزيز
همين حالا يك سكته قلبي از بيخ گوشم گذشت!
اولش خودم ناز كرده بودم و نمي نوشتم. گفتم وانمود كنم مثلا سرم شلوغ است!مردم ميذارن ميرن لب درياچه.من هم دنبال حوضي چيزي مي گشتم ببينم ميتونم كارهاي عقب افتاده راتمام كنم يا نه ... امروز كه ديگر طاقت نياوردم و ميخواستم هم جواب بعضي كارشناسان! را بنويسم و هم در باره مسائل مبرم مملكت نظر بدهم ديدم كه بلاگر صفحه مرا مورد لطف قرار داده و شامل قانون جديد بلاگر (‌فرمات جديد )‌كرده.
هر چي نوشتم تبديل شد به خرچنگ و قورباغه. به گمان خودم زرنگي كردم و با يونيكد يه چيزي نوشتم اما وقتي پابليش كردم تمام نوشته هاي قبلي به همان بلا دچار شد!
خلاصه آرشيو و همه نوشته هاي يك سال و اندي پيوست به لقا الله
!.
دو تا ايي ميل جانانه به بلاگر و دو تا كامنت هشدار دهنده! يكي در وبلاگ خسن آقا و يكي دروبلاگ شبح و گشتن دنبال يك هوست ديگر!حاصل اين ساعات بود!

تا اينكه توسط امواج حاصله از فرستنده اي پارازيت فكر كردم سري به
setting
بزنم.

در قسمت
formatting
با عوض كردن
encoding

!به يونيكد مشكل حل شد!

××××××××××

بلاگر در جواب ايي ميل هايم نوشته كه فحش گرفته شده پس داده نميشود!.....


Tuesday, June 03, 2003

پناهجويان بي پناه...

اعتصاب غذاي عباس اميني توجه افكار عمومي را به مسائل پناهندگان و بدرفتاري هايي كه با آنان ميشود جلب كرد. هنگامي كه يك دادگاه راي دادگاه ديگري را كه طبق آن بايد وضعيت پناهندگي عباس اميني دوباره مورد رسيدگي قرار ميگرفت رد كرد و به او اجازه اقامت دائم در انگليس را داد عباس اميني گفت من خوشحال نيستم. چرا دوستان من بايدبرگردند و من بمانم؟


منبع عكس

او گفت به نظر او بايد به هر كس از از كشورهايي مانند ايران و افعانستان فرار ميكند حق پناهندگي داده شود.

همين حالا دولت هاي اروپايي دارند بررسي ميكنند كه حدود 5 ميليون آواره عراقي را به عراق برگردانند.
دولت استراليا با دولت ايران قراردادي امضا كرده است كه بر طبق آن ميخواهد 227 پناهجو را به زور به ايران برگرداند. استراليا قبلا همين سياست ر ادر برابر پناهجويان افعاني اتخاذ كرده و بسياري از آنهارابه افعانستان برگردانده است/. . اگر ايران چنين قراردادي با دولت هاي اروپايي امضا كند حدود يك سوم پناهجويان ايراني عليرغم ميلشان به ايران برگردانده خواهند شد. خيلي هايشان ميدانندكه برگشت به ايران برايشان مساوي است با اعدام ..شكنجه و زندان....

اعتراض عباس اميني تبديل به يك اعتراض عمومي عليه سياست هاي دولت انگليس در برابر پناهندگان شد. باعث شد تا بسياري چشم هايشان را به روي واقعيت هاي زندگي پناهنجويان باز كنند. عباس اميني گقت به اين دليل زنده ميماند كه بتواند به مبارزه اش ادامه بدهد..
×××××××××××××××××××××××××

سازمان ملل پناهنده را چنين تعريف ميكند:

پناهنده كسي است كه به دلايل واضح و قابل اثبات از ترس اذيت و آزار به دلايلي چون :‌نژاد..مذهب..مليت...عضويت در يك گروه اجتماعي...يا به دليل عقايد سياسي در خارج از كشور خود به سر ميبرد و قادر نيست يا به دليل ترس حاضر نيست به آن كشور بازگردد (خود را تحت قوانين آن كشور قرار دهد)
.
پناهجو كسي است كه در خارج از كشور خود به سر ميبرد و منتظر است كه به او پناهندگي اعطا شود.

جنگ هاي فراواني كه دراثر سياست هاي سودجويانه كشورهاي اروپايي و امريكا در دنيا به راه افتاده است همراه با سياست هاي پشتيباني و مماشات با ديكتاتورها...باعث و باني آوارگي بسياري از مردم در دنياست.
ميليونها افغاني در جريان جنگ هاي افعانستان به ايران پناهنده شدند. ميليونها فلسطيني در سراسر دنيا آواره هستند. صدها هزار كرد از دست صدام و دولت تركيه به اروپا پناه برده اند. ميليونها عراقي آواره اند. .

ميليونها ايراني نيز به دليل سياست هاي دولت و از ترس جانشان آواره دنيا هستند. ما شايد ترس ديگر پناهندگان را متوجه نشويم. اما با توجه به تعريف پناهنده از طرف سازمان ملل آيا هر زني در ايران كه نخواهد روسري سرش كند مشمول حق پناهندگي نيست؟‌ هر زني كه بخواهد كودكش را پيش خودنگاه دارد...هر زني كه به دليل قوانين ضد انساني نميتواند طلاق بگيرد يا از خانه خارج شود يا مطابق ميلش لباس بپوشد يا در رشته دلخواهش درس بخواند يا دست پسري را كه دوست دارد بگيرد يا به جرم بوسيدن شاگرد شوهرش به شلاق محكوم شود آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟‌هر انساني كه با دخالت دولت در امور روزانه زندگيش مخالف باشد آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟‌هر كسي كه عقيده ا ي مخالف دولت داشته باشد آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟
(( به شرطي كه از كشور بتواند خارج شود!)

چند نفر در ايران به دليل خواندن روزنامه يا داشتن يك اعلاميه شكنجه و اعدام شده اند؟ چند نفر به دليل رقصيدن در جشن تولد به شلاق محكوم شده اند؟‌چند نفر در چشن عروسي شان شلاق خورده اند؟ ‌اينها ترس هاي واهي نيست. ترس جزيي از زندگي روزانه هر ايراني است..
اينها ترسهايي است كه ما با آنها آشنا هستيم. مجسم كنيد كسي كه شش سال در زندان بوده و تحت شكنجه قرار گرفته و بالاخره توانسته از ان جهنم در برود بايد براي برنگشتن به اين محيط و از ترس جانش لب و چشم و گوشش را بدوزد تا بهش اجازه ماندن بدهند.

به نظر من هر انساني كه به هر دليلي حاضر ميشود شرايط شاق پناهندگي را تحمل كند مسلما نميخواهد به كشورش برگردد و بايد به آنها حق پناهندگي داده شود..
پناهندگان اكثرا با تحمل خطرات بسيار از كشورشان خارج ميشوند. همه زندگي خود را در كشورشان از دست ميدهند. آرزويشان زندگي در يك محيط آرام است. پس از رسيدن به كشور مقصد اكثرا در كمپ هايي كه بيشتر به زندان ميماند جا داده ميشوند. فرق اين كمپ ها با زندان در اين است كه در اين كمپ ها زن و مرد و كودك باهم زندگي ميكنند. همه در . اضطراب هستند.به خواسته هايشان رسيدگي نميشود. موارد زيادي بوده كه پناهندگان پس از چند سال انتظار جواب منفي دريافت كرده اندو دست به خودكشي زده اند.
حيلي ها به شرايط ناگوار زندگي در اين كمپ ها اعتراض كرده اند. كمپ وومرا در استراليا يكي از مشهورترين اين كمپ هاست كه توسط يك شركت خصوصي امريكايي اداره ميشودو مقامات آن به سركوب پناهندگان و بدرفتاري با آنها معروفند..


منبع عكس

در آخر به يك موضوع ديگر هم بايد اشاره كنم. بعضي پناهندگان دلايل سياسي براي پناهندگي ندارند اما با طرقي موفق به اخذ پناهندگي ميشوند. بعضي شان پس از گرفتن پناهندگي از دولت خارجي پاسوپرت ايران هم ميگيرند و به ايران رفت و آمد ميكنند و با اين كارشان براي پناهندگان واقعي خطر ايجاد ميكنند. خيلي از دولت هاي خارجي كه به دنبال بهانه براي اخراج پناهندگان هستند ايران را به استناد مسافرت هاي اين پناهندگان امن اعلام مي كنند. دولت هاي هلند و .سوئد از جمله كشورهايي هستند كه ايران را امن اعلام كرده و خواستار برگرداندن پناهجويان به ايران بودند.

داستان بلاهايي كه بر سر مردم ايران در اين 24 سال آمده و زجرهايي كه ايرانيان در ايران و در آوارگي كشيده اند روزي بي شك موضوع داستان ها و فيلم ها خواهد شد.
اينكه آيا خاندان مخملباف حاضر خواهند شد روزي در باره مشكلات مردم ايران فيلم بسازند حتما بستگي به ؛‌آب و هوا؛‌ دارد اما اينكه آيا آنها در آن زمان هم چپ و راست جايزه خواهند گرفت يا نه داستان ديگري است!.





خودسوزي....

احساس مي كنم
در بدترين دقايق اين شام مرگزاي
چندين هزار چشمه خورشيد در دلم
مي جوشد از يقين

احساس مي كنم
در هر كنار و گوشه اين شوره زار ياس
چندين هزار جنگل شاداب
ناگهان
مي رويد از زمين
(از شعر ماهي -احمد شاملو)


خودسوزي به نظر من يك اعتراض است. اعتراض كننده با جانش بهاي اين اعتراض را مي پردازد. هيچ كس نميتواند كسي را آنهم يك انسان 44 ساله را مجبور كند كه بنا به دستور سازماني و عليرعم ميل خودش دست به خودسوزي بزند.
براي ما ها كه در گوشه خلوت خانه مان چند روزي يك مطلب تايپ ميكنيم شايد فهميدن اين كه يك انسان اينقدر راحت از جان حودش مايه بگذارد عجيب باشد. اما هستند كساني كه در برابر گوشها و دهانهاي مهر و موم شده و وجدان هاي خفته دنيا با جانشان به بي عدالتي ها اعتراض ميكنند. نمونه اش اعتصاب غذاي بابي ساندز و همراهانش در اعتراض به دولت انگليس كه منجر به مرگشان شد. اعتصاب غذاي عباس اميني كه دهان و گوش و چشمش را دوحت براي اينكه طور ديگر نميتوانست توجه جهانيان را به بي عدالتي كه بر او و ديگر پناهنگان ميرفت جلب كند. اعتصاب غذاي كارگران چيت بهشهر كه حال
خيلي هاشان هم وخيم است ......
مبارزي كه سيانور ميخورد (نقل قول از دانيل ميتران)‌...دانشجويي كه عليرغم حضورچماقدارن و قداره كشان هر شب به خيابانها مي آيد تا فرياد اعتراضش رابه گوش دنيا برساند ...مبارزي كه در زندانها شكنجه ميشود و مي ميرد....همه از جان خود گذشته اند.. ...

. ايراد و قبح اعتصاب غذا و خودسوزي و اعتراض بر عليه ظلم بر ظالمان و ايادي شان است كه تمامي دستگاههاي تبليعاتي را در اختيار خود گرفته اند و گرنه نه بابي ساندز و همراهانش د راعتراض به دولت انگليس و در اعتصاب غذا جان خود را از دست مي دادند نه عباس اميني دهانش را مي دوخت و نه راشل كوري امريكايي جلوي تانك اسراييلي مي ايستاد و نه مرضيه باباخاني و نداحسني دست به خودسوزي ميزدند
.مخلوط كردن واقعيت و داستان هميشه راحت است. از آب گل آلود ماهي گرفتن و بر مبارزين وطن بدون دليل و مدرك مارك و برچسب زدن كه ؛‌اينها كه خود را مي سوزانند پس ببينيد بر سر ديگران چه بلايي خواهند آورد؛ يك نتيچه گيري غلط و شتابزده است(1-2). اگر راشل كوري ميخواست بلايي سر سربازان اسراييلي بياورد جلوي تانكشان نمي ايستاد. اگر بابي ساندز و اعتصاب كنندگان در اور- سور -آواز و مبارزيني كه جان خود را براي آزادي مااز دست دادند چنين قصدي داشتند ديگر آتش به جان خود نمي زدند.

اينها تقابل دو فلسفه زندگي است. براي خود زندگي كردن..همه چيز را در چهار چوب منافع شخصي ديدن و جان خود را بر هر چيز ديگر مقدم شمردن...اين فلسفه زندگي اكثر مردم دنياست. تعداد معدودي هم هستند كه برايشان عرض زندگي از طولش مهم تر است. اينها ديوار انساني ميشوند ميروند عراق...راشل كوري ميشوند ميروند اسراييل...بيژن جزني و حنيف نژاد ميشوند و ميروند بالاي چوبه دار...صمد بهرنگي ميشوند و در ارس غرق مشوند...صد و بيست هزار ايراني ميشوند و زير شكنجه يا بالاي چوبه دار يا در ميدان تير مي ميرند...كارگران امريكايي ميشوند كه در اول قرن بيستم به خيابانها مي ر يزند و دست آخر اعدام ميشوند امابناي هشت ساعت كار در روز را ميگذارند.... و يا مبارزيني ميشوند كه زندگي شان را وقف آزادي مردمشان ميكنند. ما كه در خود و خويشتن غرق شده ايم اما بهبود زندگيمان مديون مبارزات همين هاست شايد فلسفه زندگي آنها را نفهميم اما حداقلش اين است كه با فاشيستهاي فرانسوي و ايراني همصدا نشويم... ....


صمد بهرنگي در ماهي سياه كوچولو مي نويسد:

مرگ خيلي آسان ميتواند الآن به سراغ من بيايد. اما من تا وقتي مي توانم زندگي كنم نبايد به پيشواز مرگ بروم. البته اگر يك وقتي ناچار با مرگ روبرو شدم كه ميشوم مهم نيست . مهم اين است كه زندگي يا مرگ من چه اثري در زندگي ديگران داشته باشد.





پي نوشت:دوست بسيار گرانقدري برايم ايي ميل گلايه آميزي نوشته بود . بايد توضيح بدهم كه اين نوشته رو به شخص خاصي نيست و عقيده و يا تلاشهاي آزاديخواهانه هيچ كس را مورد انتقاد قرار نميدهد. به همين دليل بعضي جملات را تغيير دادم. ...
دستگيري چهار هزار نفر در تظاهرات اخير


تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به خصوصي كردن دانشگاهها تبديل به يك اعتراض عمومي عليه دولت شد. شش نفر در شيراز كشته شدند. در اهواز..سنندج ..شهرري..اصفهان....تبريز و بسياري شهرهاي ديگر اعتراض ها ادامه دارد. اعتصاب غذاي دانشجويان دانشكاه اصفهان وارد هفتمين روز خود شذ.كارگران چيت بهشهر هنوز در اعتصاب غذا هستند و كارگران شركت ملي گاز جلوي وزارت نفت دست به تحصن زدند.. حدود 4 هزار نفر دستگير شده اندو به نوشته سايت روشنگري براي حدود 50 نفر احتمال صدور حكم محاربه (‌يعني اعدام) وجود دارد تا براي ديگران درس عبرتي شوند.

تاريح انگار دارد تكرار ميشود اما اين بار كار دولت ايران خيلي سخت تر از سالهاي 60 است.حالا علاوه بر مردم ايران دست دولت ايران براي مردم دنيا هم رو شده و آقاي جك استرا و به جاي چهارمين بار چهل بار هم بيايد ايران و برگردد و دولت هاي فرانسه و آلمان و انگليس ده بار هم بگويند ايران دمكراتيك است ديگر حرفشان را كسي باور نخواهد كرد . گول زدن مردم ديگر به اين راحتي نيست. علاوه بر آن خبرها هم سريعتر منتشر ميشوند.
بايد در اين روزها هشيار بود. تا اينهمه نيرو به بيراهه نرود و همان بلاي سال 57 بر سرمان نيايد. مبارزانمان را تنها نگذاريم.
.
اين هم يك شعار جالب از سايت جنگ خبر







روزهاي پر تلاطم:

فكر ميكنم بي پاياني اين روزها را فقط ميتوانم با روزهايي كه جنگ امريكا عليه عراق شروع شد مقايسه كنم. فكر كردم كه چقدر انسانها بي پناه هستند. يك سيستم سرمايه داري و انسان خواري بر جهان حكمفرماست. اگر در اين سيستم شريك باشيد ميتوانيد تا حدي به زندگي ادامه بدهيد اما اگر در طرف اشتباه اين سيستم مثل كشورهاي جهان سوم يا انسانهاي آزاديخواه باشيد ونخواهيد در فسق و فجور و معاملات كثيف استعمارگران شريك باشيد اين سيستم شما را خواهد بلعيد.
اما خوشبختانه هميشه كساني هستند كه بر خلاف جريان آب شنا ميكنند و حق خود را از گلوي استعمارگران و اياديشان بيرون مي كشند و باز خوشبختانه كشور مااز اين انسانهاي آزاديخواه كم ندارد..


شبي كه حمله امريكا به عراق شروع شد همين افكار در سرم بود و فقط ميتوانستم اشك بريزم. فريادهاي ميليونها نفر در سراسر جهان هيچ تاثيري بر وجدان خفته عروسك ها ي كوكي استعمار نداشت. جنگ عراق به اصطلاح تمام شد. امريكا عراق را اشغال كرد. شركت هاي امريكايي قراردادهاي ميليوني بستند تا پول نفت مردم عراق را چپاول كنند. عراقي هاي بدبخت از آنكه بودند هم بيچاره تر شده اند . نه آب..نه برق ...نه كار..نه آموزش.... در عوض تحقير و فقرو بدبختي ..كشتار روزانه توسط سربازان امريكايي و دم در آوردن شيعيان آيت الله حكيم و آزار زنان و تكرار تاريخ....هيچ اثري هم از سلاحهاي كشتار جمعي عراق نيست.

چيزي به نام سرنوشت وجود ندارد. سرنوشت هر انسان و هر ملت نتيجه مستقيم تصميم ها و اقدامات حود آن كشور و ملت است.
اين در باره ما هم صادق است.

اگر در باره شايعاتي كه به خوردمان ميدهند فكر نكنيم و مبارزانمان را تنها بگذاريم سرنوشتمان قطعي است. مبارزات دانشجويان ادامه پيدا خواهد كرد اما امريكا به احتمال قريب به يقين ايران حمله خواهد كرد و رضا پهلوي را مثل چلبي به ايران برخواهد گردانيد. در حالي كه قوي ترين گروه مخالف در فرانسه به بهانه اي واهي زير چنگال استعمار اسير است.

. ده روز از حمله وحشيانه پليس فرانسه به خانه هاي مجاهدين در فرانسه مي گذرد.
در اين ده روز ده نفر خودسوزي كردند . دو نفر از آنان در گذشتند. ندا حسني 25 ساله دانشجوي كامپيوتر از كانادا نفر دوم بود و در بيمارستاني در لندن درگذشت.

مقر مجاهدين در اور -سور- آواز تا شب قيل از حمله توسط پليس فرانسه در برابر حملات تروريستي دولت ايران حفاظت ميشد. ساعت 6 صبح روز بعد در برابر دوربين حبرنگاران با شكستن در و شيشه ها و حتي بمب گذاري در جلوي در خانه ها انجام شد. تا همين امروز هم معلوم نيست به چه جرمي دستگير شده اند. اتهامات عجيب و عريب از نقشه حمله به سفارتهاي ايران در اروپا تا به هم زدن تعادل ژئوپليتيك دنيا زده شدو تا همين هفته آخر كه مزدوران وزارت .اطلاعات را وارد صحنه كردند كه اينها ميخواستند ما راترور كنند.

اكنون صد و هفتاد نفر در برابر خانه مجاهدين در اور سور آواز در اعتصاب غذا هستند.. سايت ديدگاه پيامهاي پشتيباني از اعتصاب كنندگان را در سايت ديدگاه قرار ميدهد.

حال سه نفر بسيار وخيم است. دو نفر به بيمارستان منتقل شده اند و نفر ديگر از رفتن به بيمارستان خودداري ميكند.



براي اعتراض به دستگيري مجاهدين در فرانسه ميتوانيد فراخوان زير را امضا كنيد:


الان د رسايت ايران ليبرتي ديدم كه صفحه اي براي آزادي مريم رجوي در اينترنت درست شده است:
براي ديدن صفحه اينجا راكليك كنيد.







مرضيه باباخاني در گذشت.



مرضيه باباحاني زني چهل ساله كه دو برادرش به دست رژيم اعدام شده اند ديروز در اعتراض به بندو بست ننگين دولت فرانسه با رژيم ايران دست به حودسوزي زدو در بيمارستان در اثر شدت سوحتگي درگذشت.

ندا حسني در و حشمت زندي درلندن...نادر ثاني..محمد و كيلي فر و صديقه مجاوري نيز اقدام به خودسوزي كرده اند. به نوشته ديدگاه و جنگ خبر مريم رجوي از زندان پيام فرستاده و از هوادارانشان تقاضا كرده كه از اقدام به خودسوزي خودداري كنند.

در اين ميان جمعي از هنرمندان و شاعران و نويسندگان هم بدون اما واگر و منت گذاشتن زد و بند دولت فرانسه و معاميه بر سر پناهندگان و مبارزان ايراني را محكوم كرده اند. در ميان امضاها نام هاي مينا اسدي..رضا دقتي..اسماعيل اوجي..اسماعيل خويي...ياور استوار..ايرج جنتي عطايي...سيروس ملكوتي....گيسو شاكري و اسفنديار منفرد زاده به چشم ميخورد.

بيانيه را ميتوانيد در اينجا بخوانيد.
*******
پي نوشت:

فراخوان به آزاديخواهان
نامه بهرام رحماني
نامه سرگشاده به ژاك شيراك
بيانيه جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران

بقيه بيانيه هاي حمايت را ميتوانيد در ديدگاه بخوانيد.
شرم بر دولت فرانسه


عكس از جنگ خبر

امروز 1300 نفر پليس فرانسوي در پاريس به مقر مجاهدين حمله كرده و 165 نفر را دستگير كردند. مريم رجوي. .صالح رجوي ..منوچهر هزارخاني و ابوالقاسم رضايي در ميان دستگير شدگان هستند.

اين عمل طبق حكم يك قاضي فرانسوي به جرم ؛ طراحي عمليات تروريستي؛‌ صورت گرفته است!!!.

طبق گزارش ايرنا آصفي گفته كه ايران از مدتها قبل انتظار چنين عملي را داشته است.

مسلما حالا مقامات ايراني با دمشان گردو مي شكنند كه سالها نتوانستند مبارزان را دستگير كنند و حالا دولت فرانسه برايشان به عنوان جلاد عمل ميكند و مخالفانش را دستگير ميكند.

دولت هاي استعماري از خيزش هاي اخير مردم ايران به اندازه دولت ايران نگرانند. آنها هم نمي خواهند سهم سفره حضرت عباسشان را از دست بدهند.به نوشته كميته بين المللي دفاع از حقوق پناهندگان اين عمل پيش شرط يك قرارداد 2 ميليارد دلاري نفتي با شركت فرانسوي توتال است. مشخص است كه هر رژيم مردمي در ايران سر كار بيايد ديگر نفت و خاك ايران را مجاني به اين آقايان نخواهد داد. اين است كه قاتلين بختيار را آزاد ميكنند و بدون محاكمه به ايران ميفرستند اما مبارزين را بدون هيچ بهانه اي دستگير ميكنند.

دولت سوريه هم ديروز دو نفر از اعضاي كميسيون حارجي شوراي ملي مقاومت به نامهاي جميل بسام و ابراهيم خدابنده را كه در انگليس به مدت 25 سال پناهنده سياسي بودند و براي ديدار خانواده شان از انگليس به سوريه آمده بودند پس از 45 روز دستگيري و شكنجه تحويل ايران داد. آنها هم اكنون در بند 209 اوين زير شكنجه هستند.

اين ها زير پا گذاشتن حقوق پناهندگان براي منافع حقير اقتصادي است.مجاهدين قوي ترين گروه اپوزيسيون ايران هستند. امروز مجاهدين فردا نوبت كي خواهد بود؟

. بايد اختلافات را كنار گذاشت و متحد شدو به اين عمل ننگين به هر صورتي (‌ايي ميل-فاكس..تلفن...و شركت در تظاهرات) اعتراض كرد. و گرنه اين شتر دم خانه همه پناهندگان ومخالفان خواهد خوابيد.. . . تا به حال گروهها وشحصيت هاي زير اين عمل كثيف را محكوم كرده اند: شوراي ملي مقاومت...سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران..نهضت نجات ملي..حزب كار-توفان....توفان سرخ..سازمان فداييان-اقليت...كانون هنري ايرانيان آزاديخواه....كانون ايرانيان مسلمان در تبعيد-كانادا...كميته بين المللي دفاع از پناهندگان ايراني...نويد اخگر( شاعر ونويسنده در تبعيد-سوئد) ...مسلم منصوري...:
راديو ايرآوا-اتاوا حزب كمونيست كارگري


خوشحالي ها:
حميد رضا آصفي‌- ايرنا


حشمت زندي يك پناهنده ايراني در اعتراض به اين عمل در برابر سفارت فرانسه در لندن خود را به آتش كشيد. هموطنان ديگر هم در برابر سفارتخانه هاي فرانسه در لندن ..هامبورگ و دوسلدورف دست به اعتراض زده اند و تا به حال پليس آلمان 50 نفر را دستگير كرده است. در پاريس جلو مقر پليس تحصن ادامه دارد.

اخبار را از ديدگاه...سايت جبهه همبستگي و ايران -نبرد بخوانيد.


از سايت ديدگاه:علي ناظر: چند سوال کوتاه
امروز مجاهدين، فردا نوبت کدام نهاد مخالف رژيم خواهد بود؟
امروز خدابنده و بصامي، فردا نوبت کدام عضو سازمان اپوزيسيون خواهد بود؟
امروز معامله بر سر مجاهدين، فردا معامله بر سر چه خواهد بود؟
امروز مادران پير مجاهد، فردا نوبت مادر چه کسي خواهد بود؟
***********
پي نوشت:
به گزارش رويتر امروز (چهارشنبه) يك زن به نام مرضيه بابك خاني نيز در پاريس به عنوان اعترا ض حود را به آتش كشيد. او نيز به بيمارستان منتقل شده است. رويتر در باره وضع جسمي او گزارشي نداده است.
.




هيچ حيواني به حيواني نمي دارد روا
آنچه اين نامردمان با جان انسان ميكنند


حمله وحشيانه انصار حزب الله به خوابگاههاي دانشجويان
همراه با اركستر نظاره از طرف نيروي انتظامي و زهرخند سكوت از سوي سردار شرمندگي.



عكس از زاگرس

تصاوير ديگر
سايت روشنگري حمله به كوي نصر دانشگاه علامه


اگر اين عكس ها را ديديد از انصار حزب الله به دليل اين وحشيگري ها ناراحت نشويد. آنها فريب خورده هستند. مقصر :

اصلي دانشجو ها هستند . جناب معين وزير علوم در سحناني گهر بار مي فرمايند:
دانشجويان در زمينه‌ي حفظ امنيت خوابگاه‌ها اصلي‌ترين نقش را دارند زيرا نبايد ناخواسته فضا را براي تجاوز فريب‌خوردگان و گروه‌هاي فشار به حريم مقدس دانشگاه و يا خوابگاه‌ها مساعد كنند

يعني نيروهاي لباس شخصي كه با چماق و ميله آهني و قمه و باتوم و پنجه بكس و حتي تير بار و تفنگ وارد خوابگاه مي شوند و از دختر و پسر دانشجويان را به قصد كشت مي زنند يا از پنجره به پايين پرت ميكنند يك مشت فريب خورده هستند!!! تصديق مي فرماييد كه اگر اين دانشجويان شروع به اعتراض نمي كردنددليلي نبود كه برادران انصار جاي گرم و نرم شان را و ل كنند و بيايند و براي يك لقمه نان ميله هاي سنگين آهني را بلند كنندبزنند به فرق دانشجويان.

چطور است به انصار حزب اله حق بدي آب و هوا هم پرداخت كنيد. كار اينها شاق است!!. بايد قمه و چاقوي تيز به دست بگيرند و احتمال بريده شدن دستشان ميرود. اگر زنجيرها به عوض اينكه صورت دانشجويان را پاره كند به سر حودانصار فرود بيايد چي؟
اصلا معلوم نيست به اينها براي پاك كردن خونهاي دانشجويان از روي لباسهايشان هزينه شست وشو پرداخت ميشود يا نه؟
*********

برخي دوستان مي نويسند كه ملت ما بلوغ فكري يا لياقت تغيير را ندارد . ملتي كه فرزنداني چنين دلير در دامن پرورده لياقت بهترين ها را دارد. اين ها كودكان انقلاب هستند. با داده هاي همين حكومت ضد مردمي بزرگ شده اند. هر گز طعم آزادي را نچشيده اند اما آزادگي در خونشان است.

تكليف نيروهاي ؛فريب خورده؛ روشن است اما نيروهاي انتظامي جا دارد كه به صف مردم بپيوندند. بين روشنايي و تاريكي انتخاب طبيعي روشنايي است مگر براي خفاشان شب.

مي گويند اينها بروند كي بيايد؟‌از كجا معلوم كه يكي ديگر بهتر از اين باشد؟!!!
. آيا لياقت ماهمين است؟پس آيا بايد به اين حكومت ضرب و شتم و خفقان و كشتار رضايت داد؟‌

بايد كلاهمان را قاضي كنيم و ببينيم آيا اينها بهانه هايي بيش نيست براي همراهي نكردن با مردم؟ بهترين راه توجيه بي عملي و انفعال كوبيدن آنهايي است كه مبارزه ميكنند. آنها يا بي عقل و ساده هستند!!يا نمي فهمند چه ميكنند يااحساساتي هستند. آدم هاي عاقل ماهستيم كه با حساب دو دو تا چهار تا به زندگي عادي ادامه ميدهيم. منتظريم يكي ديگر بريزد در خيابان و يكي ديگر مبارزه كند..يكي ديگر دستگير شودتا حكومتي كه ؛ ما ؛ ميخواهيم بيايد....

*********

آقاي خاتمي كه براي عراق نسخه دمكراسي مي پيچد ترجيح داده در باره مسائل ؛نامبرم؛ مملكت خودش سكوت كند.رفراندم را براي عراق پيشنهاد ميكند اما به ايران كهميرسد سكوت مي كند وشرمنده تر ميشود.
خواست مردم يك رفراندم تحت نظارت سازمان ملل است. ببينيد چند نفر شما را ميخواهند. . جند نفر خواستار تغيير حكومت هستند؟.
شما كه امت هميشه در صحنه و چهارصد ميليوني پشت سرتان است از چه ميترسيد؟
حاشا و كذا....



آزادي انصار منوط به آزادي دانشجويان
تيتر از ديدگاه



به نوشته ايسنا تجمع كنندگان مقابل كوي دانشگاه سه تن از انصار حزب الله را دستگير كردند و دراطلاعيه شان و همچنين ديدار با نمايندگان مجلس آزادي آنها را منوط به آزادي تمامي دانشچويان دستگير شده كردند.. در خبر بعدي ايسنا آمده كه دو تن از دانشجويان دستگير شده توسط نيروي انتظامي آزاد شدند. (‌همانقدر كه سعيد عسگر مجازات شد حتما اينها هم محازات خواهند شد!!).

ايسنا در خبر بعدي نوشته است كه اين سه تن به مقامات انتظامي و وزارت اطلاعات تحويل داده شدند. امادانشجويان دوباره در مقابل مديريت دانشگاه تجمع كردندو به اينكه هنوز همه دانشجويان دستگير شده آزاد نشده اند اعتراض كردند.

. دستگير شدگان با حود بي سيم و گاز اشك آور به همراه داشتند. يكي شان گفته است كه هر كارمند شهرداري حالا بي سيم به همراه دارد البته من كارمند شهرداري نيستم. هز پزشكي هم گاز اشك آور به همرا ه دارد و اين راپشت شهرداري هم ميفروشند! البته بنده پزشك هم نيستم....
. بقيه اش را اينجا بخوانيد

بين هشتاد تا صد نفر در تظاهرات ديشب دستگير شده اند.

×××××××××××
آيا ميشود كه 25 سال غارت و چپاول و كشتار بدون عكس العمل بماند؟ نتيجه اش همين ميشود كه به هر بهانه اي اصناف مختلف به خيابان ها ميريزند و حقوق ابتدايي شان را ميخواهند. .وقتي كارد به استخوان برسد .....

شنيده ام اين روزها قيمت خانه در كانادا رفته بالا....



تظاهرات در تهران

آزادی ،عدالت اين است شعار ملت




عكس ها از سايت ديدگاه

:اخبار تظاهرات

به گزارش خبرگزاري زاگرس در شهرهاي اراك ..اهواز و اصفهان نيز تظاهرات بر پا بوده است.
در حالي كه ايسنا ميگويد كه پليس ميخواسته بين مردم و لباس شخصي ها حائل شود ...خبرنگار راديو فردا در گزارش زنده ميگفت كه پليس در گيشا مردم را محاصره كرده و حتي اقدام به شليك گلوله هاي پلاستيكي نيز كرده است. در اين تظاهرات نكته مهم شركت چشمگير مردم بوده است. مردم با حضور خود چه در ميدان تظاهرات چه با بستن راه به روي خود روهاي انتظامي از دانشجويان پشتيباني كردند.
در تظاهرات به بانكها و معازه هاي دولتي هم خسارت وارد شده است.


خبرگزاري زاگرس
جبهه همبستگي
ديدگاه
روشنگري
ايسنا
بي بي سي

صوت
(گزارش شاهد عيني ( راديو فردا

گزارش تلفني از تهران ( راديو برابري)




لينك هاي جالب

مردي كه نمي خواهد رييس جمهور شود.

زني كه نمي خواهد رييس جمهور شود

بمب اتم حرام است!

قافيه چو تنگ آيد...


×××××××××××
جاي آن دارد كه در باره اعتصاب غذاي كارگران چيت سازي بهشهر جداگانه و مفصل تر بنويسم. آنها بين سه ماه تا 27 ماه است كه حقوق نگرفته اند. پنج نفرشان در حال مرگ هستند. .
در حالي كه گردن مقامات هر روز كلفت تر ميشود و براي ثروت هاي باد آورده شان محل خرج پيدا نميكنند شريف ترين انسانهاي ما با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند.




دوستان عزيز
همين حالا يك سكته قلبي از بيخ گوشم گذشت!
اولش خودم ناز كرده بودم و نمي نوشتم. گفتم وانمود كنم مثلا سرم شلوغ است!مردم ميذارن ميرن لب درياچه.من هم دنبال حوضي چيزي مي گشتم ببينم ميتونم كارهاي عقب افتاده راتمام كنم يا نه ... امروز كه ديگر طاقت نياوردم و ميخواستم هم جواب بعضي كارشناسان! را بنويسم و هم در باره مسائل مبرم مملكت نظر بدهم ديدم كه بلاگر صفحه مرا مورد لطف قرار داده و شامل قانون جديد بلاگر (‌فرمات جديد )‌كرده.
هر چي نوشتم تبديل شد به خرچنگ و قورباغه. به گمان خودم زرنگي كردم و با يونيكد يه چيزي نوشتم اما وقتي پابليش كردم تمام نوشته هاي قبلي به همان بلا دچار شد!
خلاصه آرشيو و همه نوشته هاي يك سال و اندي پيوست به لقا الله
!.
دو تا ايي ميل جانانه به بلاگر و دو تا كامنت هشدار دهنده! يكي در وبلاگ خسن آقا و يكي دروبلاگ شبح و گشتن دنبال يك هوست ديگر!حاصل اين ساعات بود!

تا اينكه توسط امواج حاصله از فرستنده اي پارازيت فكر كردم سري به
setting
بزنم.

در قسمت
formatting
با عوض كردن
encoding

!به يونيكد مشكل حل شد!

××××××××××

بلاگر در جواب ايي ميل هايم نوشته كه فحش گرفته شده پس داده نميشود!.....


پناهجويان بي پناه...

اعتصاب غذاي عباس اميني توجه افكار عمومي را به مسائل پناهندگان و بدرفتاري هايي كه با آنان ميشود جلب كرد. هنگامي كه يك دادگاه راي دادگاه ديگري را كه طبق آن بايد وضعيت پناهندگي عباس اميني دوباره مورد رسيدگي قرار ميگرفت رد كرد و به او اجازه اقامت دائم در انگليس را داد عباس اميني گفت من خوشحال نيستم. چرا دوستان من بايدبرگردند و من بمانم؟


منبع عكس

او گفت به نظر او بايد به هر كس از از كشورهايي مانند ايران و افعانستان فرار ميكند حق پناهندگي داده شود.

همين حالا دولت هاي اروپايي دارند بررسي ميكنند كه حدود 5 ميليون آواره عراقي را به عراق برگردانند.
دولت استراليا با دولت ايران قراردادي امضا كرده است كه بر طبق آن ميخواهد 227 پناهجو را به زور به ايران برگرداند. استراليا قبلا همين سياست ر ادر برابر پناهجويان افعاني اتخاذ كرده و بسياري از آنهارابه افعانستان برگردانده است/. . اگر ايران چنين قراردادي با دولت هاي اروپايي امضا كند حدود يك سوم پناهجويان ايراني عليرغم ميلشان به ايران برگردانده خواهند شد. خيلي هايشان ميدانندكه برگشت به ايران برايشان مساوي است با اعدام ..شكنجه و زندان....

اعتراض عباس اميني تبديل به يك اعتراض عمومي عليه سياست هاي دولت انگليس در برابر پناهندگان شد. باعث شد تا بسياري چشم هايشان را به روي واقعيت هاي زندگي پناهنجويان باز كنند. عباس اميني گقت به اين دليل زنده ميماند كه بتواند به مبارزه اش ادامه بدهد..
×××××××××××××××××××××××××

سازمان ملل پناهنده را چنين تعريف ميكند:

پناهنده كسي است كه به دلايل واضح و قابل اثبات از ترس اذيت و آزار به دلايلي چون :‌نژاد..مذهب..مليت...عضويت در يك گروه اجتماعي...يا به دليل عقايد سياسي در خارج از كشور خود به سر ميبرد و قادر نيست يا به دليل ترس حاضر نيست به آن كشور بازگردد (خود را تحت قوانين آن كشور قرار دهد)
.
پناهجو كسي است كه در خارج از كشور خود به سر ميبرد و منتظر است كه به او پناهندگي اعطا شود.

جنگ هاي فراواني كه دراثر سياست هاي سودجويانه كشورهاي اروپايي و امريكا در دنيا به راه افتاده است همراه با سياست هاي پشتيباني و مماشات با ديكتاتورها...باعث و باني آوارگي بسياري از مردم در دنياست.
ميليونها افغاني در جريان جنگ هاي افعانستان به ايران پناهنده شدند. ميليونها فلسطيني در سراسر دنيا آواره هستند. صدها هزار كرد از دست صدام و دولت تركيه به اروپا پناه برده اند. ميليونها عراقي آواره اند. .

ميليونها ايراني نيز به دليل سياست هاي دولت و از ترس جانشان آواره دنيا هستند. ما شايد ترس ديگر پناهندگان را متوجه نشويم. اما با توجه به تعريف پناهنده از طرف سازمان ملل آيا هر زني در ايران كه نخواهد روسري سرش كند مشمول حق پناهندگي نيست؟‌ هر زني كه بخواهد كودكش را پيش خودنگاه دارد...هر زني كه به دليل قوانين ضد انساني نميتواند طلاق بگيرد يا از خانه خارج شود يا مطابق ميلش لباس بپوشد يا در رشته دلخواهش درس بخواند يا دست پسري را كه دوست دارد بگيرد يا به جرم بوسيدن شاگرد شوهرش به شلاق محكوم شود آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟‌هر انساني كه با دخالت دولت در امور روزانه زندگيش مخالف باشد آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟‌هر كسي كه عقيده ا ي مخالف دولت داشته باشد آيا مشمول حق پناهندگي نيست؟
(( به شرطي كه از كشور بتواند خارج شود!)

چند نفر در ايران به دليل خواندن روزنامه يا داشتن يك اعلاميه شكنجه و اعدام شده اند؟ چند نفر به دليل رقصيدن در جشن تولد به شلاق محكوم شده اند؟‌چند نفر در چشن عروسي شان شلاق خورده اند؟ ‌اينها ترس هاي واهي نيست. ترس جزيي از زندگي روزانه هر ايراني است..
اينها ترسهايي است كه ما با آنها آشنا هستيم. مجسم كنيد كسي كه شش سال در زندان بوده و تحت شكنجه قرار گرفته و بالاخره توانسته از ان جهنم در برود بايد براي برنگشتن به اين محيط و از ترس جانش لب و چشم و گوشش را بدوزد تا بهش اجازه ماندن بدهند.

به نظر من هر انساني كه به هر دليلي حاضر ميشود شرايط شاق پناهندگي را تحمل كند مسلما نميخواهد به كشورش برگردد و بايد به آنها حق پناهندگي داده شود..
پناهندگان اكثرا با تحمل خطرات بسيار از كشورشان خارج ميشوند. همه زندگي خود را در كشورشان از دست ميدهند. آرزويشان زندگي در يك محيط آرام است. پس از رسيدن به كشور مقصد اكثرا در كمپ هايي كه بيشتر به زندان ميماند جا داده ميشوند. فرق اين كمپ ها با زندان در اين است كه در اين كمپ ها زن و مرد و كودك باهم زندگي ميكنند. همه در . اضطراب هستند.به خواسته هايشان رسيدگي نميشود. موارد زيادي بوده كه پناهندگان پس از چند سال انتظار جواب منفي دريافت كرده اندو دست به خودكشي زده اند.
حيلي ها به شرايط ناگوار زندگي در اين كمپ ها اعتراض كرده اند. كمپ وومرا در استراليا يكي از مشهورترين اين كمپ هاست كه توسط يك شركت خصوصي امريكايي اداره ميشودو مقامات آن به سركوب پناهندگان و بدرفتاري با آنها معروفند..


منبع عكس

در آخر به يك موضوع ديگر هم بايد اشاره كنم. بعضي پناهندگان دلايل سياسي براي پناهندگي ندارند اما با طرقي موفق به اخذ پناهندگي ميشوند. بعضي شان پس از گرفتن پناهندگي از دولت خارجي پاسوپرت ايران هم ميگيرند و به ايران رفت و آمد ميكنند و با اين كارشان براي پناهندگان واقعي خطر ايجاد ميكنند. خيلي از دولت هاي خارجي كه به دنبال بهانه براي اخراج پناهندگان هستند ايران را به استناد مسافرت هاي اين پناهندگان امن اعلام مي كنند. دولت هاي هلند و .سوئد از جمله كشورهايي هستند كه ايران را امن اعلام كرده و خواستار برگرداندن پناهجويان به ايران بودند.

داستان بلاهايي كه بر سر مردم ايران در اين 24 سال آمده و زجرهايي كه ايرانيان در ايران و در آوارگي كشيده اند روزي بي شك موضوع داستان ها و فيلم ها خواهد شد.
اينكه آيا خاندان مخملباف حاضر خواهند شد روزي در باره مشكلات مردم ايران فيلم بسازند حتما بستگي به ؛‌آب و هوا؛‌ دارد اما اينكه آيا آنها در آن زمان هم چپ و راست جايزه خواهند گرفت يا نه داستان ديگري است!.