Tuesday, December 30, 2003



Monday, December 29, 2003

ایران میگرید برای بم! برای پیکرخونینش!
دریا هنرمند-سایت ایران لیبرتی


میدانم. اکنون نه وقت شعار دادن است و نه وقت سخن گویی. اما چه میشود کرد که بغض ها متراکم شده و اشک ها راهی میجوید که فریاد شود. زلزله ای دیگر رخ داده . فاجعه ای که ابعاد آن هنوز نامشخص است. چهره پسرکی خردسال برصفحه تلویزیون نقش میبندد. بر تخت بیمارستان. میگوید پدر و مادرش مرده اند.خواهرش نیز و اکنون دیگر تنهاست.شب رئیس جمهور خاتمی بر صفحه تلویزیون ظاهر میشود. نطقی ادبی از روی نوشته ادا میکند و میگوید که کارشناسان!! او را از رفتن به منطقه مصیبت دیده منع کرده اند.از هاشمی بهرمانی- همانی که ایران را با فرزندان پنیرفروشش!!! غارت کرده همو که خود نام رفسنجان را یدک میکشد- خبری نیست. مردم مصیبت دیده بر صفحه تلویزیون میگویند از شب قبل بم میلرزیده است ولی مقامات!!! اهمیتی نداده اند. آن یک دیگر-رهبر یک دست- در جمع پایوران حقیرش باز از استکبار جهانی و اسرائیل غاصب میگوید. باز میگوید که در مراسم حج برائت از مشرکین فراموش نشود. ومن میاندیشم تا کی مردم ایران باید هزینه مزخرفات این لعبتکان را بپردازند. خبرها نشان از غافلگیری و بی برنامگی همیشگی دست اندرکاران دارد.گاه گداری در فیلم های خبریسانسور نشده مردم از کندی عملیات امداد و ناکارآمدی آن ناله میکنند. مردم سراسر ایران به جوش آمده اند و هر چه در توان دارند به مراکز مشخص شده میرسانند امادولتیها نتوانسته اند هنوز سامان و نظمی به عملیات امداد بدهند...


ضد و نقیض گویی نیز کمابیش ادامه دارد.هر لحظه آمارهای متفاوتی از کشته و مجروحان اعلام میشود.سخن از متلاشی شدن اجساد مانده در زیر آوار از بعد از ظهر یک شنبه است.برخی بی اعتماد به مراکز حکومتی خود دست اندرکار جمع آوری کمک های مردمی برای رساندن آن به آسیب دیدگان شده اند.ربع قرن از استقرار این حاکمیت گذشته. و باز در آزمونی دیگر میتوان دریافت که ادامه حتی لحظه ای از بقای این نظام چه بدبختیهای دیگری به بار خواهد آورد. می دانم . زلزله حادثه ای است طبیعی و اجتناب ناپذیر.اماوسعت خرابیهاو خسارات و تلفات جانی و مالی آن هرگز اینگونه نیست.هلال احمر فقط یک هلی کوپتر برای امدادرسانی در اختیار دارد. اما اتومبیلهای دوو خودروسازی کرمان –از یادگارهای سردار بهرمان- همه جاده های ایران و خیابانهای شهرها را زیر پا گذاشته اند. مردم بم این را خوب میدانند. میدانند سردار بهرمان باسوء استفاده از ارگ ایشان چگونه ارزهای نفتی را غارت کرده است. و امروز حتی نامی از هم استانی های خویش نمی آورد. نمی دانم چه بگویم که شعار نشود. بغض سنگین است. بسیار سنگین . رودبار منجیل بوئین زهرا آوج قزوین اردبیل و اینک بم. هر روز و هر روز فاجعه ای دیگر رخ میدهد و انسانها – همانها که برای حقوق آنها جایزه نیز میدهند – به خاک میافتند . جمهوری اسلامی میلیاردها دلار به رایگان میدهد تا صدای مخالفینش را خاموش کند به هرکشور ریز و درشتی از جیب مردم ایران باج میدهد تا ننگ و نفرت خود را تداوم بخشد ولی خود این مردم –همین مردم مظلوم- هیچ بهره ای از دارائیهای خود ندارند. چقدر نفرت انگیز است این نظام . نظامی فاسد ناکارآمد و به غایت نالایق. فاجعه بم آیا واقعیت وجودی این موجود نفرت انگیز را نشان نمیدهد؟. چه بگویم که بغض امان نمیدهد. خود بهتر میدانید.!

Friday, December 26, 2003

جمهوری مرگ


عکس از بی بی سی

امروز ساعت 5:30 صبح زلزله ای با قدرت 6.3 ریشتر استان کرمان را لرزاند. . میگویند تعداد کشته شدگان بین ده هزار تا بیست هزار نفر تحمین زده شده است. هر دو بیمارستان شهر و حدود شصت درصد خانه های مسکونی شهر بم تخریب شده اند. ارگ تاریخی بم نیز در زلزله از بین رفته است
به این صفحه بروید و ببینید زلزله ای با این قدرت در یک کشور متمدن چقدر خسارت به بار می آورد.سه روز پیش زلزله ای با شدت 6.5 ریشتر ایالت کالیفرنیا در امریکا را لرزاند. دو نفر کشته شدند و جهل ساحتمان تخریب شد.

دولت ایران باید حساب پس بدهد که چرا پولهای کشوری که روی منابع نفت و گاز نشسته باید به جای آبادانی کشور صرف سرکوب و کشتار بشود؟ در این بیست و پنج سال به جز اختراع شیوه های بیمارگونه کشتار و شکنجه و اعدام در ملا عام و قتل عام چه کار دیگری از دستشان بر آمده غیر از چپاول اموال مردم؟

ایران کشور زلزله خیزی است.دولت باید برای شهروندانش کاری کند. . بیشتر این خسارات جانی و مالی با ساختمان سازی مناسب قابل پیشگیری است. یک زلزله با همین شدت یا بیشتز در جایی مثل ژاپن هیچ خسارت جانی به بار نمی آورد.
نیروگاه اتمی پیشکشتان. شما یک ساختمان مناسب درست کنید که با زلزله 6 .5 ریشتری خراب نشود.
حالا فردا آقایان این زلزله را هم یا گرد استکبار جهانی می اندازند یا میگذارند به حساب خمس و زکات ندادن مردم.

باید مراقب بود که این وسط کمک های جهانی سر از بازار سیاه و ارد کنندگان مظلوم پنیر و لبنیات!!! در نیاورد.به این دولت اعتمادی نیست. باید هر کس هر طور میتواند از طریق گروههای مستقل به زلزله زدگان کمک کند و گرنه اینها از یک قران هم نمیگذرند.
*******
گزارش ها از وضعیت امدادرسانی

رادبو فردا-جمعه 5 دی ماه
در کوچه پس کوچه هاي شهر بم که قدم مي زديم و از صبح با بچه هاي خبرنگار آن جا بوديم، شاهد بوديم که اجساد زيادي در گوشه هاي شهر مانده بودند و مادراني بودند که سر فرزندانشان روي پاهايشان بود و مي گريستند. به اندازه اي عظمت اين ويراني بالا بود که ديگر اشک از چشمان مادري بيرون نمي آمد. کار گروه هاي امداد با توجه به وسعت منطقه خوب بوده است، اما وارد عمل شدن نيروهاي مردمي و اقوام و خويشان مردم حادثه ديده باعث شده بود که ترافيک شديدي در محور بم – کرمان و بم – جيرفت به وجود بيايد که در صدد بودند کساني که دچار حادثه شده اند، به بيمارستان ها انتقال بدهند. بيمارستان هاي کرمان بيشتر از حد ظرفيتشان مي توان گفت که بيمار الان در حال مداوا دارند. در شهرستان بم با توجه به برودت هوا و سرماي بالا، مردم از وضع خيلي وحشتناکي رنج مي برند. با توجه به اين که آن ها از زير آوارها بيرون آمده اند، ديگر توان انجام کاري ندارند. ما شاهد بوديم که از صبح تا شب صداي عده اي زير آوار شنيده مي شد، اما متاسفانه به علت نبود امکانات و نبود ابزار لازم، نمي توانستيم به دادشان برسيم و گاها جان مي دادند

فاجعه به روایت تصویر:



جنگ خبر
زاگرس
دیدگاه(اخبار و تصویر(




Thursday, December 25, 2003

دست جمهوری اسلامی و دهان شورای حکومتی عراق

آیت الله عبدالعزیز حکیم رییس شورای حکومتی عراق که در ضمن رییس سپاه بدر هم هست ( حالا کی این آقا را کرده رییس شورای حکومتی عراق حرف دیگری است!)
برای ادای قرضهایش به جمهوری اسلامی تصمیم به اخراج و استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق را دارد. . استرداد 3800 تا 5000 تن از سرسخت ترین مخالفان جمهوری اسلامی به رژیمی که همین دو روز پیش برای هفدهمین بار برای نقض حقوق بشر در سازمان ملل محکوم شد یعنی صدور حکم مرگ برای همه آنها.

قتل عام سال 67 به طورپنهانی انجام شد.باید از پیش آمدن یک قتل عام دیگر جلوگیری کنیم. صرف نظر از مخالفت با موافقت با مواضع سازمان مجاهدین باید با برگرداندن آنها و هر مخالف و پناهنده دیگری به ایران مخالفت کنیم. .
مسئولیت جان تک تک این انسانها به عهده ارتش امریکا و صلیب سرخ جهانی است.
برگرداندن مخالفان به ایران مغایر تمام کنوانسیونهای بین المللی است.

.بسیاری از ایرانیان در شهرهای مختلف دست به تحصن و اعتراض زده اند.
برای اعتراض میتوانید این نامه را امضا کنید

و یا مستقلا با صلیب سرخ جهانی و دولت امریکا تماس بگیرید.
( آدرس ها ی ضروری را میتوانید در اینجا پیدا کنید)

************
هشدار براي جلوگيري از يك جنايت بزرگ ضدبشري


شوراي حكومتي عراق اعلام كرده است مجاهدين تا آخر سال جاري ميلادي بايستي عراق را ترك كنند.

براي روشن شدن ماهيت ضدانساني اين تصميم نياز به زماني طولاني نبود.
مقامات رژيم آخوندي با اشتياق كامل به صحنه آمده و بالصراحه اعتراف كردند كه اين تصميم پيرو مذاكرات آنها با شوراي حكومتي گرفته شده است. هم چنين رئيس جمهور آبروباختهٌ ارتجاع كه همگان از مدح و ستايشهايش از دژخيماني چون لاجوردي آگاهند اين تصميم را «كاري مثبت» ارزيابي كرده و خواهان استرداد و محاكمهٌ مجاهدين شده است.

همين اعترافات كافي است تا ماهيت ارتجاعي و ضدبشري و اهداف نهايي توطئه را برملا كند.

مردم ايران و مقاومت عادلانهٌ آنان هيچ دشمني به جز ارتجاع مذهبي حاكم بر ميهن براي خود نمي شناسند. از اين رو تصميم استرداد يا اخراج مجاهدين و رزمندگان آزادي توطئه اي است براي يك قتل عام گسترده و جنايتي تاريخي توسط رژيمي كه «كشتن» را «رحمت» مي داند و تعزير و تقتيل و سنگسار سياست عمل شده ساليان حاكميتش مي باشد.

اين تصميم همچنين برخلاف تمام قوانين شناخته شدهٌ بين المللي در مورد پناهندگان است و فاقد هر گونه اعتبار حقوقي, قانوني و حتي انساني است و بي ترديد به يك فاجعه منجر خواهد شد.

از اين رو ما هنرمندان و نويسندگان و شاعران مردم ايران همهٌ وجدانهاي آگاه بشري را به ياري مي طلبيم تا مانع تحقق جنايتي هولناك و ضدبشري شوند.

ما هشدار مي دهيم كه سلاخي مجاهدين اولين گام براي سركوب جنبش آزاديخواهانهٌ مردم ايران است و اين توطئه به مجاهدين خاتمه نمي يابد.

ما هشدار مي دهيم كه حمايت از مجاهدين, جدا از هرگونه اختلاف عقيدتي و سياسي, در اين شرايط حساس وظيفهٌ همهٌ انسانهاي آگاه و انديشه ورزي است كه آزادي را در نفي حاكميت ارتجاع مذهبي يافته اند.

ما يقين داريم كه بعد از مجاهدين هيچ كس از «گندم ري» نخواهد خورد. و رضايت و سكوت در برابر دسايس ارتجاع مذهبي, از چشم تاريخ و مردم ايران مخفي نخواهد ماند.

ما اعلام مي كنيم از آنجا كه عراق كشوري تحت اشغال مي باشد دولت آمريكا طبق معاهدات بين المللي مسئول رسيدگي به اين تصميمات غير قانوني است بنابراين ما از مقامات رسمي آمريكا مي خواهيم تا با قاطعيت و صراحت اين قبيل اقدامات جنايتكارانه را محكوم كرده و اين گونه تصميمهاي غيرقانوني را لغو نمايند.



اسامي امضا كنندگان به ترتيب حروف الفبا:

آساطوريان آندرانيك : آهنگساز
آرام امير : خواننده
اولياء رضا: مجسمه ساز
اسديان حميد(كاظم مصطفوي): شاعر و نويسنده
باستاني سير شاهپور: آهنگساز
پيمان جمشيد: شاعر و نويسنده
فرشيد حسين(پويا) : فيلمساز
كريمي رحمان: شاعر و نويسنده
قدرخواه منصور: فيلمساز
سخايي منوچهر: خواننده
شمس محمد: آهنگساز و موسيقيدان
طاهرزاده حميد: خواننده و استاد موسيقي
همت آبادي ناهيد: خواننده اپرا
عاليوندي بهرام: نقاش
نصيري حميد (ح. اختر) : شاعر و روزنامه نگار
خانم مرضيه : خواننده
معصومي علي: محقق تاريخ و نويسنده
مقدم علي : فيلمساز
هزارخاني : نويسنده و مترجم
هشترودي فريبا: نويسنده و روزنامه نگار
يغمايي اسماعيل وفا: شاعر و نويسنده




Tuesday, December 23, 2003

تحریم انتخابات!



طرح از محمد حسیبی-سایت دیدگاه

از اینترنت در باره انتخابات:


بعد از نوزده بار می گويم، نه!
( از سایت اخبار روز-يـعقوب سهرابی
)


اينجانب نوزده بار رای داده ام، از بابت اين نوزده رای از مردم شريف ايران معذرت می خواهم، زيرا من نوزده بار به نيرنگ به قتل، به تجاوز، به خيانت، به زندان، به شکنجه به سنگسار به شلاق در ملا عام وخصوصا به اعتياد جوانان و به فحشاء و ...و به حکومت اسلامی رای داده ام. به جنگ، به قتلهای زنجيره ای، به قتل سعيدی سيرجانی، به قتل احمد تفضلی به قتل پروانه و داريوش فروهر، قتل پوينده و مختاری و شريف و سامی و دوانی، به قتل زيبا کاظمی و قتلهای سال 1367 و ديگر قتلها، به زندانی شدن احمد باطبی و خوراندن کثافت به او، به حبس ناصر زرافشان، اکبر گنجی، عباس عبدی ، پیر مرد 75 ساله سيامک پورزند، عزت الله سحابی، ايرج جمشيدی، به قتل و قلع و قمع دانشجويان و... رای داده ام. ولی اينبار با رای ندادن بر عليه همه اينها رای خواهم داد و در انتخابات شرکت نخواهم کرد.

ادامه مقاله را در اینجا بخوانید
***************
کوروش عرفانی- از سایت دیدگاه

با نزدیک شدن زمان انتحابات هفتمین مجلس شورای اسلامی در ایران و خارج از کشور ضجبت از مشروعیت نظام است. برخی این گونه عنوان میکنند که در صورت عدم شرکت مردم و و سیع تر شدن دامنه ی تحریم انتخابات موضوع عدم مشروعیت نظام مطرح خواهد شد. این عده که از جمله اصلاح طلبان در داخل از کشور و هواداران آنها در خارج از کشور را در بر میگیرد این مبحث را یک پیش فرض مظرح می کنند و آن اینکه رژیم جمهوری اسلامی در حال حاضر از مشروعیت برخوردار است و در صورت عدم شرکت گسترده مردم در انتحابات آتی این مشروعیت زیر سوال خواهد رفت. آیا براستی چنین است؟
ادامه مقاله را در اینجا بخوانید.

************

منصور امان- سایت ایران نبرد
"پروژه ی اصلاحلات"، درتمام خطوطی که به حرکت درآمده بود با شکست روبرو گردیده و به صورت انکارناپذیری زمین گیرشده است. یک واقعیت که تبلیغ دوباره ی آن با همان دورنمایه و اهداف را غیرممکن می کند.

در مرتبه ی دوم، باند ولایت برای جارو کردن رقیبان "دوم خردادی" خود، چنان اشکال سیاسی، تشکیلاتی و اداری صریحی را به خدمت گرفته است که از یک سو جای هیچگونه سوء تفاهمی را پیرامون مقاصد خود به جای نمی گذارد و ازسوی دیگر کلیه روزنه های نمایشی و تحمل شده ی پروسه ی نمایش انتخاباتی را مسدود کرده است.

سومین ویژگی را برآمد اجتماعی این فاکتورها و درک شکل گرفته از آن در این پهنه تشکیل می دهد. این یافته، درهیچ چیز کمتر ازاراده ی گسترش یافته و ژرفش گرفته همگانی برای برکنار ماندن از جدال خانگی حکومت و جستجوی راه هایی در خارج از حصار تنگ و گنجایش ثابت آن، نمود نمی یاید.

بیاینه اعلام همدستی و مشارکت "نهضت آزادی" با "نظام"، در چنین شرایطی از بار خود- شناساننده و ناگزیرافشاگرانه ای برخوردار می گردد. اجباراتی که آقای یزدی و دوستان با آن روبرو هستند، فهم پذیراست. آنان درهمان حال که می بایست توسط مرزبندی با شرایطی که تحت آن به معامله ی انتخابات تن داده اند برجایگاه خود به عنوان "اپوزوسیون قانونی" تاکید کنند، ناچارند دلایل قانع کننده ای نیز برای قابل درک کردن سیاست حرکت درهمین چارچوب و پذیرش تحمیلات آن نیز ارایه دهند.

هیچگاه فاصله بین مطالبات و نیازهای جامعه و حکومت، بدین اندازه بزرگ نبوده است. واین برای "نهضت آزادی" که به نشستن بین این دو صندلی خوگرفته و خود راهمواره دراین جایگاه آسوده و ایمن احساس کرده است، توجیه شرکت در انتخابات را ساده نمی کند.

ادامه مقاله را در اینجا بخوانید






دوستان عزیز
از اینکه نتوانستم مرتب این صفحه را به روز کنم ازتان پوزش می خواهم. حساب پوزش ها هم فعلا از دستم دررفته.به بزرگی خودتان ببخشید!
فعلا دو مطلب زیر را از سایت هادی خرسندی عزیز داشته باشید تا بعد.
در ضمن مسئولیت نوشته های بی تربیتی به عهده خود هادی خرسندی است!

*************

رئيس جمهور آمريکائي عراق! خبر را اينطوري داد:

WE GOT HIM

گرفتيمش!

وي گات هيم

وي گات هيم .... گرفتيم - وي گات هيم و وي گات هيم..... گرفتيم و گرفتيم ...

وي گات هيم و وي گات هيم و وي گات هيم ..- ....ما صدام پدرسگ را گرفتيم

نبود اصلاً مقاوم - به دام افتاده سالم

خودش را کرد تسليم - بنابر اين وي گات هيم

وي گات هيم مثل يک موش - به نام نامي بوش

عجب ديکتاتوري بود - چه مرد قلدري بود

نه در قصر و نه در کاخ - کشيديمش ز سوراخ

به تن آن پالتو و شاپو نبودش - کثافت بود و رخت نو نبودش

چو بيرون آمد از سوراخ شاشيد – به ما هم شاش او يکخرده پاشيد

وي گات هيم آي وي گات هيم

وي وي وي وي ... وي گات هيم - ما ما ما.... ما گرفتيم

براي اينکه ما بدجوري مائيم - بلائيم
فدائي هاي جرج بوش - قشون هاي سيائيم

به همراه مسلمانان سني - شب هر جمعه مشغول دعائيم
به همراه مسلمانان شيعه - زيارتنامه خوان کربلائيم

وي گات هيم و وي گات هيم - زديم بي سيم و با سيم
خبر داديم دنيا را سراسر - هي ير ايز فتخ خيبر
گرفتيم دزد بغداد – همان صدام جلاد

وي گات هيم – گرفتيم

جنايتکار بود و رذل و قاتل - نميبايس بديمش بمب خردل

بهش گفتيم دو تا بنداز حلبچه - سه چارتا زد به مرد و زن به بچه

کسي که اينچنين خوار و حقيره - کلاهک هم نميبايست بگيره

بهش گفتيم که با ايران بجنگه - نگفتيم که همه کاراش قشنگه

ولي کم جنبه بود و بي لياقت – کمک ها را نميآورد طاقت

بنابر اين به جرم اون جنايات – و سؤءِ استفاده از عنايات

بايد برداشت او را از سر راه – چه بهتر که نديم تحويل دادگاه!

ورگرنه اون مزخرف ميگه بسيار – خيالش ميکنه افشاي اسرار

ز يک سوراخش آورديم اگر در – فرويش ميکنيم سوراخ ديگر

همونجوري که وي گات هيم کرديم – يه وقت ديدي که وي شات هيم کرديم

وي گات هيم آي وي گات هيم آي وي گات هيم
يه روزي هم مي بيني وي وفات هيم .....

يه وقت مي بيني اين صدام بدبخت
سرش خورده به جسمي واقعاً سخت

وگر ديديم حالش را نداريم
از ايران کارشناس اش را ميآريم

*************

استبراء
فکسی رسیده که عیناً نقل میشود. (همین یکی نقل میشود لطفاً دیگر کسی فکس نفرستد.)

"جناب آقای فلان" (البته ایشان "خرسندی" نوشته که بابت شکسته نفسی به "فلان" تبدیل شد)
" با سلام، بی ادبی است، جسارتاً یکی از مسائل توضیح المسائل امام راحل را برای یک
نتیجه گیری کاملاً غیر سیاسی نقل میکنم:

مسأله 73 از احکام طهارت ... ببخشید. توضیح المسائل مال آیت الله خوئی است. الان متوجه شدم.
معمولاً چندان فرقی هم نمیکند مگر نمرهَ مسأله. به هرحال مال امام راحل دم دستم نیست؛ آقای خوئی
در باب " استبراء " فرماید:

<< استبرا عمل مستحبی است که مردها بعد از بیرون آمدن بول انجام میدهند، برای آنکه یقین کنند بول
در مجری نمانده است. و آن دارای اقسامیست و بهترین آنها اینست که بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج
غائط نجس شده، اول آنرا تطهیر کنند، بعد سه دفعه با انگشت میانهَ دست چپ از مخرج غائط تا بیخ آلت
بکشند و بعد شست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنه گاه بکشند
( دفعهَ سوم کنده نشود خوب است! ) و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند."

آقای فلان! ( همان توضیح قبلی ) من به مسائل سیاسی و پارلمانی کار ندارم، اما از شما میپرسم آیا
نمایندگان مسلمان و مؤمن مجلس شورای اسلامی در آبریزگاه مجلس این عملیات حساس را انجام نمیدهند؟
و اگر میدهند(حالا هر چندتایشان) آنوقت چند نفرشان بعد از مراسم استبراء ، دست خود را با آبگرم و صابون میشویند؟
سؤال من این است : آیا دست این نمایندگان بوسیدن دارد؟






Sunday, December 07, 2003

پدر رضایی ها در گذشت.



خلیل رضایی پدر رضایی های شهید شنبه صبح در بیمارستانی در پاریس به دلیل حمله قلبی در گذشت.. . شش فرزند او مهدی..احمد ..رضا ..مهین .. آذر و صدیقه و دو دامادش علی زرکش و موسی خیابانی در مبارزه با شاه و ملاها به شهادت رسیدند.
خود و خانواده اش هم از آزار مامورین ساواک و سربازان گمنام و با نام امام زمان مصون نبودند . بارها به زندان برده شدند و اموالشان مصادره شد. در جریان حمله پلیس فرانسه به خانه های مجاهدین هم از ضرب و شتم پلیس فرانسه در امان نماند.

کاش زنده می ماندو طلوع آزادی را در ایران می دید.
یادش گرامی باد.




شانزدهم آذر ماه گرامی باد


(عکس از سایت جبهه همبستگی)

**ما بی شمارانیم

(به دانشجويان و جوانان سلحشور ايران)


بيهوده مي گيريد
بيهوده مي بنديد ، مي كوبيد ، مي سوزيد

بيهوده خون زنده ما را
له له زنان چون تازيان بر دشنه هاي هار
در هر گذر با كينه مي بوئيد

ما بيشمارانيم


هر صبحگاهان با سرود شاد گنجشگان كه ميخوانند
در كوچه ها بر شاخه هاي در هم و سبز سپيداران
چونان نسيم صبح مي پيچيم در هر كوي
با كوله اي از عشق و آزادي
در هر سرا بر شيشه هاي بسته مي كوبيم
از ديدگان خفتگان با آيه هاي نور مي روبيم
خواب سياه و تيره ي دوشين

باری

نشان خانه هامان را اگر جوئيد
با دشته هاي هارتان در مشت

با قاه قاه خنده هاي سربي رگبار تان بر پشت
از ما نشان گيريد
در ني ني چشمان هر محروم
بر خشت هر ديوار
در گام هاي رهگذر هايي كه ره پويند

در زير بار فقر و استثمار
در شهر ها و روستا هائي كه مجروح از سل واندوه بيماريست
در هر رگي كو بستر خون زلال پاك بيداريست
از مانشان گيريد


ديوارهاي قلعه هاتان گر چه از پولاد
از سنگ هاي وحشي و خاراي استبداد
در انفجار حجم عزم خلق مي تركند

زنجيرهاتان گر چه از آهن
بر كوهوار پيكر بي مرگ آزادي
مي پوسند
مي ريزند
امروز اگر در هر گذر
در دستهامان دفتر صد پاره و خونين آزادي به فريادست

در گوش هامان آيه هاي رعد مي غرد
كاين دستها فردا
در رزمگاه خلق و ضد خلق
ميعاد گاه حجم آهن ، سخت پولادست

در مقدم روح شگفت و زنده تاريخ
شيپورهاي فتح دنياي نوين مغرور ؤ پرشور
بر بام هاي خفته در آوار شبگيران
از ژرفتاي سهمگين اين شب ديجور مي غرند
بيهود مي گيريد
بيهوده مي بنديد ، مي كوبيد ، مي سوزيد

ما بيشمارانيم

ما بيشمارانيم

از اسماعیل وفا یغمایی


در باره شانزدهم آذر:شرح شانزدهم آذر 1339 از رهگذر ثانی عزیز ( درو بلاگ شبح(.

جنبش ضد استبدادی دانشجویی، تلاشهای باند حیله گر و جناح زور
لیلا جدیدی-ایران نبرد

گزارش تظاهرات -سایت جبهه همبستگی

بعضي از شعارهاي تظاهرات دانشجويان به مناسبت 16 آذر (از ایران نبرد)



- توپ، تانك حراست، ديگر اثر ندارد
- توپ، تانك، بسيجي، ديگر اثر ندارد
- خلخالي، مرگت مبارك باد
- هاشمي،هاشمي ايران شيلي نمي‌شه
سيماي لاريجاني، خاموش بايد گردد
- من اگر برخيزم، تو اگر برخيزي، همه بر مي‌خيزند
- رفراندوم، اين است شعار مردم
- مرگ بر استبداد
- مرگ بر ديكتاتوری
- شركت در انتخابات، جنايت، جنايت
- زنداني سياسي آزاد بايد گردد
- خاتمي خاتمي،خجالت خجالت
- خاتمي خاتمي، ننگ به نيرنگ تو
- ديکتاتور حياکن، مملکتو رها کن
- دانشجو بيدار است، از سدعلي بيزار است


(عکس از سایت جبهه همبستگی)









ایران میگرید برای بم! برای پیکرخونینش!
دریا هنرمند-سایت ایران لیبرتی


میدانم. اکنون نه وقت شعار دادن است و نه وقت سخن گویی. اما چه میشود کرد که بغض ها متراکم شده و اشک ها راهی میجوید که فریاد شود. زلزله ای دیگر رخ داده . فاجعه ای که ابعاد آن هنوز نامشخص است. چهره پسرکی خردسال برصفحه تلویزیون نقش میبندد. بر تخت بیمارستان. میگوید پدر و مادرش مرده اند.خواهرش نیز و اکنون دیگر تنهاست.شب رئیس جمهور خاتمی بر صفحه تلویزیون ظاهر میشود. نطقی ادبی از روی نوشته ادا میکند و میگوید که کارشناسان!! او را از رفتن به منطقه مصیبت دیده منع کرده اند.از هاشمی بهرمانی- همانی که ایران را با فرزندان پنیرفروشش!!! غارت کرده همو که خود نام رفسنجان را یدک میکشد- خبری نیست. مردم مصیبت دیده بر صفحه تلویزیون میگویند از شب قبل بم میلرزیده است ولی مقامات!!! اهمیتی نداده اند. آن یک دیگر-رهبر یک دست- در جمع پایوران حقیرش باز از استکبار جهانی و اسرائیل غاصب میگوید. باز میگوید که در مراسم حج برائت از مشرکین فراموش نشود. ومن میاندیشم تا کی مردم ایران باید هزینه مزخرفات این لعبتکان را بپردازند. خبرها نشان از غافلگیری و بی برنامگی همیشگی دست اندرکاران دارد.گاه گداری در فیلم های خبریسانسور نشده مردم از کندی عملیات امداد و ناکارآمدی آن ناله میکنند. مردم سراسر ایران به جوش آمده اند و هر چه در توان دارند به مراکز مشخص شده میرسانند امادولتیها نتوانسته اند هنوز سامان و نظمی به عملیات امداد بدهند...


ضد و نقیض گویی نیز کمابیش ادامه دارد.هر لحظه آمارهای متفاوتی از کشته و مجروحان اعلام میشود.سخن از متلاشی شدن اجساد مانده در زیر آوار از بعد از ظهر یک شنبه است.برخی بی اعتماد به مراکز حکومتی خود دست اندرکار جمع آوری کمک های مردمی برای رساندن آن به آسیب دیدگان شده اند.ربع قرن از استقرار این حاکمیت گذشته. و باز در آزمونی دیگر میتوان دریافت که ادامه حتی لحظه ای از بقای این نظام چه بدبختیهای دیگری به بار خواهد آورد. می دانم . زلزله حادثه ای است طبیعی و اجتناب ناپذیر.اماوسعت خرابیهاو خسارات و تلفات جانی و مالی آن هرگز اینگونه نیست.هلال احمر فقط یک هلی کوپتر برای امدادرسانی در اختیار دارد. اما اتومبیلهای دوو خودروسازی کرمان –از یادگارهای سردار بهرمان- همه جاده های ایران و خیابانهای شهرها را زیر پا گذاشته اند. مردم بم این را خوب میدانند. میدانند سردار بهرمان باسوء استفاده از ارگ ایشان چگونه ارزهای نفتی را غارت کرده است. و امروز حتی نامی از هم استانی های خویش نمی آورد. نمی دانم چه بگویم که شعار نشود. بغض سنگین است. بسیار سنگین . رودبار منجیل بوئین زهرا آوج قزوین اردبیل و اینک بم. هر روز و هر روز فاجعه ای دیگر رخ میدهد و انسانها – همانها که برای حقوق آنها جایزه نیز میدهند – به خاک میافتند . جمهوری اسلامی میلیاردها دلار به رایگان میدهد تا صدای مخالفینش را خاموش کند به هرکشور ریز و درشتی از جیب مردم ایران باج میدهد تا ننگ و نفرت خود را تداوم بخشد ولی خود این مردم –همین مردم مظلوم- هیچ بهره ای از دارائیهای خود ندارند. چقدر نفرت انگیز است این نظام . نظامی فاسد ناکارآمد و به غایت نالایق. فاجعه بم آیا واقعیت وجودی این موجود نفرت انگیز را نشان نمیدهد؟. چه بگویم که بغض امان نمیدهد. خود بهتر میدانید.!
جمهوری مرگ


عکس از بی بی سی

امروز ساعت 5:30 صبح زلزله ای با قدرت 6.3 ریشتر استان کرمان را لرزاند. . میگویند تعداد کشته شدگان بین ده هزار تا بیست هزار نفر تحمین زده شده است. هر دو بیمارستان شهر و حدود شصت درصد خانه های مسکونی شهر بم تخریب شده اند. ارگ تاریخی بم نیز در زلزله از بین رفته است
به این صفحه بروید و ببینید زلزله ای با این قدرت در یک کشور متمدن چقدر خسارت به بار می آورد.سه روز پیش زلزله ای با شدت 6.5 ریشتر ایالت کالیفرنیا در امریکا را لرزاند. دو نفر کشته شدند و جهل ساحتمان تخریب شد.

دولت ایران باید حساب پس بدهد که چرا پولهای کشوری که روی منابع نفت و گاز نشسته باید به جای آبادانی کشور صرف سرکوب و کشتار بشود؟ در این بیست و پنج سال به جز اختراع شیوه های بیمارگونه کشتار و شکنجه و اعدام در ملا عام و قتل عام چه کار دیگری از دستشان بر آمده غیر از چپاول اموال مردم؟

ایران کشور زلزله خیزی است.دولت باید برای شهروندانش کاری کند. . بیشتر این خسارات جانی و مالی با ساختمان سازی مناسب قابل پیشگیری است. یک زلزله با همین شدت یا بیشتز در جایی مثل ژاپن هیچ خسارت جانی به بار نمی آورد.
نیروگاه اتمی پیشکشتان. شما یک ساختمان مناسب درست کنید که با زلزله 6 .5 ریشتری خراب نشود.
حالا فردا آقایان این زلزله را هم یا گرد استکبار جهانی می اندازند یا میگذارند به حساب خمس و زکات ندادن مردم.

باید مراقب بود که این وسط کمک های جهانی سر از بازار سیاه و ارد کنندگان مظلوم پنیر و لبنیات!!! در نیاورد.به این دولت اعتمادی نیست. باید هر کس هر طور میتواند از طریق گروههای مستقل به زلزله زدگان کمک کند و گرنه اینها از یک قران هم نمیگذرند.
*******
گزارش ها از وضعیت امدادرسانی

رادبو فردا-جمعه 5 دی ماه
در کوچه پس کوچه هاي شهر بم که قدم مي زديم و از صبح با بچه هاي خبرنگار آن جا بوديم، شاهد بوديم که اجساد زيادي در گوشه هاي شهر مانده بودند و مادراني بودند که سر فرزندانشان روي پاهايشان بود و مي گريستند. به اندازه اي عظمت اين ويراني بالا بود که ديگر اشک از چشمان مادري بيرون نمي آمد. کار گروه هاي امداد با توجه به وسعت منطقه خوب بوده است، اما وارد عمل شدن نيروهاي مردمي و اقوام و خويشان مردم حادثه ديده باعث شده بود که ترافيک شديدي در محور بم – کرمان و بم – جيرفت به وجود بيايد که در صدد بودند کساني که دچار حادثه شده اند، به بيمارستان ها انتقال بدهند. بيمارستان هاي کرمان بيشتر از حد ظرفيتشان مي توان گفت که بيمار الان در حال مداوا دارند. در شهرستان بم با توجه به برودت هوا و سرماي بالا، مردم از وضع خيلي وحشتناکي رنج مي برند. با توجه به اين که آن ها از زير آوارها بيرون آمده اند، ديگر توان انجام کاري ندارند. ما شاهد بوديم که از صبح تا شب صداي عده اي زير آوار شنيده مي شد، اما متاسفانه به علت نبود امکانات و نبود ابزار لازم، نمي توانستيم به دادشان برسيم و گاها جان مي دادند

فاجعه به روایت تصویر:



جنگ خبر
زاگرس
دیدگاه(اخبار و تصویر(




دست جمهوری اسلامی و دهان شورای حکومتی عراق

آیت الله عبدالعزیز حکیم رییس شورای حکومتی عراق که در ضمن رییس سپاه بدر هم هست ( حالا کی این آقا را کرده رییس شورای حکومتی عراق حرف دیگری است!)
برای ادای قرضهایش به جمهوری اسلامی تصمیم به اخراج و استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق را دارد. . استرداد 3800 تا 5000 تن از سرسخت ترین مخالفان جمهوری اسلامی به رژیمی که همین دو روز پیش برای هفدهمین بار برای نقض حقوق بشر در سازمان ملل محکوم شد یعنی صدور حکم مرگ برای همه آنها.

قتل عام سال 67 به طورپنهانی انجام شد.باید از پیش آمدن یک قتل عام دیگر جلوگیری کنیم. صرف نظر از مخالفت با موافقت با مواضع سازمان مجاهدین باید با برگرداندن آنها و هر مخالف و پناهنده دیگری به ایران مخالفت کنیم. .
مسئولیت جان تک تک این انسانها به عهده ارتش امریکا و صلیب سرخ جهانی است.
برگرداندن مخالفان به ایران مغایر تمام کنوانسیونهای بین المللی است.

.بسیاری از ایرانیان در شهرهای مختلف دست به تحصن و اعتراض زده اند.
برای اعتراض میتوانید این نامه را امضا کنید

و یا مستقلا با صلیب سرخ جهانی و دولت امریکا تماس بگیرید.
( آدرس ها ی ضروری را میتوانید در اینجا پیدا کنید)

************
هشدار براي جلوگيري از يك جنايت بزرگ ضدبشري


شوراي حكومتي عراق اعلام كرده است مجاهدين تا آخر سال جاري ميلادي بايستي عراق را ترك كنند.

براي روشن شدن ماهيت ضدانساني اين تصميم نياز به زماني طولاني نبود.
مقامات رژيم آخوندي با اشتياق كامل به صحنه آمده و بالصراحه اعتراف كردند كه اين تصميم پيرو مذاكرات آنها با شوراي حكومتي گرفته شده است. هم چنين رئيس جمهور آبروباختهٌ ارتجاع كه همگان از مدح و ستايشهايش از دژخيماني چون لاجوردي آگاهند اين تصميم را «كاري مثبت» ارزيابي كرده و خواهان استرداد و محاكمهٌ مجاهدين شده است.

همين اعترافات كافي است تا ماهيت ارتجاعي و ضدبشري و اهداف نهايي توطئه را برملا كند.

مردم ايران و مقاومت عادلانهٌ آنان هيچ دشمني به جز ارتجاع مذهبي حاكم بر ميهن براي خود نمي شناسند. از اين رو تصميم استرداد يا اخراج مجاهدين و رزمندگان آزادي توطئه اي است براي يك قتل عام گسترده و جنايتي تاريخي توسط رژيمي كه «كشتن» را «رحمت» مي داند و تعزير و تقتيل و سنگسار سياست عمل شده ساليان حاكميتش مي باشد.

اين تصميم همچنين برخلاف تمام قوانين شناخته شدهٌ بين المللي در مورد پناهندگان است و فاقد هر گونه اعتبار حقوقي, قانوني و حتي انساني است و بي ترديد به يك فاجعه منجر خواهد شد.

از اين رو ما هنرمندان و نويسندگان و شاعران مردم ايران همهٌ وجدانهاي آگاه بشري را به ياري مي طلبيم تا مانع تحقق جنايتي هولناك و ضدبشري شوند.

ما هشدار مي دهيم كه سلاخي مجاهدين اولين گام براي سركوب جنبش آزاديخواهانهٌ مردم ايران است و اين توطئه به مجاهدين خاتمه نمي يابد.

ما هشدار مي دهيم كه حمايت از مجاهدين, جدا از هرگونه اختلاف عقيدتي و سياسي, در اين شرايط حساس وظيفهٌ همهٌ انسانهاي آگاه و انديشه ورزي است كه آزادي را در نفي حاكميت ارتجاع مذهبي يافته اند.

ما يقين داريم كه بعد از مجاهدين هيچ كس از «گندم ري» نخواهد خورد. و رضايت و سكوت در برابر دسايس ارتجاع مذهبي, از چشم تاريخ و مردم ايران مخفي نخواهد ماند.

ما اعلام مي كنيم از آنجا كه عراق كشوري تحت اشغال مي باشد دولت آمريكا طبق معاهدات بين المللي مسئول رسيدگي به اين تصميمات غير قانوني است بنابراين ما از مقامات رسمي آمريكا مي خواهيم تا با قاطعيت و صراحت اين قبيل اقدامات جنايتكارانه را محكوم كرده و اين گونه تصميمهاي غيرقانوني را لغو نمايند.



اسامي امضا كنندگان به ترتيب حروف الفبا:

آساطوريان آندرانيك : آهنگساز
آرام امير : خواننده
اولياء رضا: مجسمه ساز
اسديان حميد(كاظم مصطفوي): شاعر و نويسنده
باستاني سير شاهپور: آهنگساز
پيمان جمشيد: شاعر و نويسنده
فرشيد حسين(پويا) : فيلمساز
كريمي رحمان: شاعر و نويسنده
قدرخواه منصور: فيلمساز
سخايي منوچهر: خواننده
شمس محمد: آهنگساز و موسيقيدان
طاهرزاده حميد: خواننده و استاد موسيقي
همت آبادي ناهيد: خواننده اپرا
عاليوندي بهرام: نقاش
نصيري حميد (ح. اختر) : شاعر و روزنامه نگار
خانم مرضيه : خواننده
معصومي علي: محقق تاريخ و نويسنده
مقدم علي : فيلمساز
هزارخاني : نويسنده و مترجم
هشترودي فريبا: نويسنده و روزنامه نگار
يغمايي اسماعيل وفا: شاعر و نويسنده




تحریم انتخابات!



طرح از محمد حسیبی-سایت دیدگاه

از اینترنت در باره انتخابات:


بعد از نوزده بار می گويم، نه!
( از سایت اخبار روز-يـعقوب سهرابی
)


اينجانب نوزده بار رای داده ام، از بابت اين نوزده رای از مردم شريف ايران معذرت می خواهم، زيرا من نوزده بار به نيرنگ به قتل، به تجاوز، به خيانت، به زندان، به شکنجه به سنگسار به شلاق در ملا عام وخصوصا به اعتياد جوانان و به فحشاء و ...و به حکومت اسلامی رای داده ام. به جنگ، به قتلهای زنجيره ای، به قتل سعيدی سيرجانی، به قتل احمد تفضلی به قتل پروانه و داريوش فروهر، قتل پوينده و مختاری و شريف و سامی و دوانی، به قتل زيبا کاظمی و قتلهای سال 1367 و ديگر قتلها، به زندانی شدن احمد باطبی و خوراندن کثافت به او، به حبس ناصر زرافشان، اکبر گنجی، عباس عبدی ، پیر مرد 75 ساله سيامک پورزند، عزت الله سحابی، ايرج جمشيدی، به قتل و قلع و قمع دانشجويان و... رای داده ام. ولی اينبار با رای ندادن بر عليه همه اينها رای خواهم داد و در انتخابات شرکت نخواهم کرد.

ادامه مقاله را در اینجا بخوانید
***************
کوروش عرفانی- از سایت دیدگاه

با نزدیک شدن زمان انتحابات هفتمین مجلس شورای اسلامی در ایران و خارج از کشور ضجبت از مشروعیت نظام است. برخی این گونه عنوان میکنند که در صورت عدم شرکت مردم و و سیع تر شدن دامنه ی تحریم انتخابات موضوع عدم مشروعیت نظام مطرح خواهد شد. این عده که از جمله اصلاح طلبان در داخل از کشور و هواداران آنها در خارج از کشور را در بر میگیرد این مبحث را یک پیش فرض مظرح می کنند و آن اینکه رژیم جمهوری اسلامی در حال حاضر از مشروعیت برخوردار است و در صورت عدم شرکت گسترده مردم در انتحابات آتی این مشروعیت زیر سوال خواهد رفت. آیا براستی چنین است؟
ادامه مقاله را در اینجا بخوانید.

************

منصور امان- سایت ایران نبرد
"پروژه ی اصلاحلات"، درتمام خطوطی که به حرکت درآمده بود با شکست روبرو گردیده و به صورت انکارناپذیری زمین گیرشده است. یک واقعیت که تبلیغ دوباره ی آن با همان دورنمایه و اهداف را غیرممکن می کند.

در مرتبه ی دوم، باند ولایت برای جارو کردن رقیبان "دوم خردادی" خود، چنان اشکال سیاسی، تشکیلاتی و اداری صریحی را به خدمت گرفته است که از یک سو جای هیچگونه سوء تفاهمی را پیرامون مقاصد خود به جای نمی گذارد و ازسوی دیگر کلیه روزنه های نمایشی و تحمل شده ی پروسه ی نمایش انتخاباتی را مسدود کرده است.

سومین ویژگی را برآمد اجتماعی این فاکتورها و درک شکل گرفته از آن در این پهنه تشکیل می دهد. این یافته، درهیچ چیز کمتر ازاراده ی گسترش یافته و ژرفش گرفته همگانی برای برکنار ماندن از جدال خانگی حکومت و جستجوی راه هایی در خارج از حصار تنگ و گنجایش ثابت آن، نمود نمی یاید.

بیاینه اعلام همدستی و مشارکت "نهضت آزادی" با "نظام"، در چنین شرایطی از بار خود- شناساننده و ناگزیرافشاگرانه ای برخوردار می گردد. اجباراتی که آقای یزدی و دوستان با آن روبرو هستند، فهم پذیراست. آنان درهمان حال که می بایست توسط مرزبندی با شرایطی که تحت آن به معامله ی انتخابات تن داده اند برجایگاه خود به عنوان "اپوزوسیون قانونی" تاکید کنند، ناچارند دلایل قانع کننده ای نیز برای قابل درک کردن سیاست حرکت درهمین چارچوب و پذیرش تحمیلات آن نیز ارایه دهند.

هیچگاه فاصله بین مطالبات و نیازهای جامعه و حکومت، بدین اندازه بزرگ نبوده است. واین برای "نهضت آزادی" که به نشستن بین این دو صندلی خوگرفته و خود راهمواره دراین جایگاه آسوده و ایمن احساس کرده است، توجیه شرکت در انتخابات را ساده نمی کند.

ادامه مقاله را در اینجا بخوانید






دوستان عزیز
از اینکه نتوانستم مرتب این صفحه را به روز کنم ازتان پوزش می خواهم. حساب پوزش ها هم فعلا از دستم دررفته.به بزرگی خودتان ببخشید!
فعلا دو مطلب زیر را از سایت هادی خرسندی عزیز داشته باشید تا بعد.
در ضمن مسئولیت نوشته های بی تربیتی به عهده خود هادی خرسندی است!

*************

رئيس جمهور آمريکائي عراق! خبر را اينطوري داد:

WE GOT HIM

گرفتيمش!

وي گات هيم

وي گات هيم .... گرفتيم - وي گات هيم و وي گات هيم..... گرفتيم و گرفتيم ...

وي گات هيم و وي گات هيم و وي گات هيم ..- ....ما صدام پدرسگ را گرفتيم

نبود اصلاً مقاوم - به دام افتاده سالم

خودش را کرد تسليم - بنابر اين وي گات هيم

وي گات هيم مثل يک موش - به نام نامي بوش

عجب ديکتاتوري بود - چه مرد قلدري بود

نه در قصر و نه در کاخ - کشيديمش ز سوراخ

به تن آن پالتو و شاپو نبودش - کثافت بود و رخت نو نبودش

چو بيرون آمد از سوراخ شاشيد – به ما هم شاش او يکخرده پاشيد

وي گات هيم آي وي گات هيم

وي وي وي وي ... وي گات هيم - ما ما ما.... ما گرفتيم

براي اينکه ما بدجوري مائيم - بلائيم
فدائي هاي جرج بوش - قشون هاي سيائيم

به همراه مسلمانان سني - شب هر جمعه مشغول دعائيم
به همراه مسلمانان شيعه - زيارتنامه خوان کربلائيم

وي گات هيم و وي گات هيم - زديم بي سيم و با سيم
خبر داديم دنيا را سراسر - هي ير ايز فتخ خيبر
گرفتيم دزد بغداد – همان صدام جلاد

وي گات هيم – گرفتيم

جنايتکار بود و رذل و قاتل - نميبايس بديمش بمب خردل

بهش گفتيم دو تا بنداز حلبچه - سه چارتا زد به مرد و زن به بچه

کسي که اينچنين خوار و حقيره - کلاهک هم نميبايست بگيره

بهش گفتيم که با ايران بجنگه - نگفتيم که همه کاراش قشنگه

ولي کم جنبه بود و بي لياقت – کمک ها را نميآورد طاقت

بنابر اين به جرم اون جنايات – و سؤءِ استفاده از عنايات

بايد برداشت او را از سر راه – چه بهتر که نديم تحويل دادگاه!

ورگرنه اون مزخرف ميگه بسيار – خيالش ميکنه افشاي اسرار

ز يک سوراخش آورديم اگر در – فرويش ميکنيم سوراخ ديگر

همونجوري که وي گات هيم کرديم – يه وقت ديدي که وي شات هيم کرديم

وي گات هيم آي وي گات هيم آي وي گات هيم
يه روزي هم مي بيني وي وفات هيم .....

يه وقت مي بيني اين صدام بدبخت
سرش خورده به جسمي واقعاً سخت

وگر ديديم حالش را نداريم
از ايران کارشناس اش را ميآريم

*************

استبراء
فکسی رسیده که عیناً نقل میشود. (همین یکی نقل میشود لطفاً دیگر کسی فکس نفرستد.)

"جناب آقای فلان" (البته ایشان "خرسندی" نوشته که بابت شکسته نفسی به "فلان" تبدیل شد)
" با سلام، بی ادبی است، جسارتاً یکی از مسائل توضیح المسائل امام راحل را برای یک
نتیجه گیری کاملاً غیر سیاسی نقل میکنم:

مسأله 73 از احکام طهارت ... ببخشید. توضیح المسائل مال آیت الله خوئی است. الان متوجه شدم.
معمولاً چندان فرقی هم نمیکند مگر نمرهَ مسأله. به هرحال مال امام راحل دم دستم نیست؛ آقای خوئی
در باب " استبراء " فرماید:

<< استبرا عمل مستحبی است که مردها بعد از بیرون آمدن بول انجام میدهند، برای آنکه یقین کنند بول
در مجری نمانده است. و آن دارای اقسامیست و بهترین آنها اینست که بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج
غائط نجس شده، اول آنرا تطهیر کنند، بعد سه دفعه با انگشت میانهَ دست چپ از مخرج غائط تا بیخ آلت
بکشند و بعد شست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنه گاه بکشند
( دفعهَ سوم کنده نشود خوب است! ) و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند."

آقای فلان! ( همان توضیح قبلی ) من به مسائل سیاسی و پارلمانی کار ندارم، اما از شما میپرسم آیا
نمایندگان مسلمان و مؤمن مجلس شورای اسلامی در آبریزگاه مجلس این عملیات حساس را انجام نمیدهند؟
و اگر میدهند(حالا هر چندتایشان) آنوقت چند نفرشان بعد از مراسم استبراء ، دست خود را با آبگرم و صابون میشویند؟
سؤال من این است : آیا دست این نمایندگان بوسیدن دارد؟






پدر رضایی ها در گذشت.



خلیل رضایی پدر رضایی های شهید شنبه صبح در بیمارستانی در پاریس به دلیل حمله قلبی در گذشت.. . شش فرزند او مهدی..احمد ..رضا ..مهین .. آذر و صدیقه و دو دامادش علی زرکش و موسی خیابانی در مبارزه با شاه و ملاها به شهادت رسیدند.
خود و خانواده اش هم از آزار مامورین ساواک و سربازان گمنام و با نام امام زمان مصون نبودند . بارها به زندان برده شدند و اموالشان مصادره شد. در جریان حمله پلیس فرانسه به خانه های مجاهدین هم از ضرب و شتم پلیس فرانسه در امان نماند.

کاش زنده می ماندو طلوع آزادی را در ایران می دید.
یادش گرامی باد.




شانزدهم آذر ماه گرامی باد


(عکس از سایت جبهه همبستگی)

**ما بی شمارانیم

(به دانشجويان و جوانان سلحشور ايران)


بيهوده مي گيريد
بيهوده مي بنديد ، مي كوبيد ، مي سوزيد

بيهوده خون زنده ما را
له له زنان چون تازيان بر دشنه هاي هار
در هر گذر با كينه مي بوئيد

ما بيشمارانيم


هر صبحگاهان با سرود شاد گنجشگان كه ميخوانند
در كوچه ها بر شاخه هاي در هم و سبز سپيداران
چونان نسيم صبح مي پيچيم در هر كوي
با كوله اي از عشق و آزادي
در هر سرا بر شيشه هاي بسته مي كوبيم
از ديدگان خفتگان با آيه هاي نور مي روبيم
خواب سياه و تيره ي دوشين

باری

نشان خانه هامان را اگر جوئيد
با دشته هاي هارتان در مشت

با قاه قاه خنده هاي سربي رگبار تان بر پشت
از ما نشان گيريد
در ني ني چشمان هر محروم
بر خشت هر ديوار
در گام هاي رهگذر هايي كه ره پويند

در زير بار فقر و استثمار
در شهر ها و روستا هائي كه مجروح از سل واندوه بيماريست
در هر رگي كو بستر خون زلال پاك بيداريست
از مانشان گيريد


ديوارهاي قلعه هاتان گر چه از پولاد
از سنگ هاي وحشي و خاراي استبداد
در انفجار حجم عزم خلق مي تركند

زنجيرهاتان گر چه از آهن
بر كوهوار پيكر بي مرگ آزادي
مي پوسند
مي ريزند
امروز اگر در هر گذر
در دستهامان دفتر صد پاره و خونين آزادي به فريادست

در گوش هامان آيه هاي رعد مي غرد
كاين دستها فردا
در رزمگاه خلق و ضد خلق
ميعاد گاه حجم آهن ، سخت پولادست

در مقدم روح شگفت و زنده تاريخ
شيپورهاي فتح دنياي نوين مغرور ؤ پرشور
بر بام هاي خفته در آوار شبگيران
از ژرفتاي سهمگين اين شب ديجور مي غرند
بيهود مي گيريد
بيهوده مي بنديد ، مي كوبيد ، مي سوزيد

ما بيشمارانيم

ما بيشمارانيم

از اسماعیل وفا یغمایی


در باره شانزدهم آذر:شرح شانزدهم آذر 1339 از رهگذر ثانی عزیز ( درو بلاگ شبح(.

جنبش ضد استبدادی دانشجویی، تلاشهای باند حیله گر و جناح زور
لیلا جدیدی-ایران نبرد

گزارش تظاهرات -سایت جبهه همبستگی

بعضي از شعارهاي تظاهرات دانشجويان به مناسبت 16 آذر (از ایران نبرد)



- توپ، تانك حراست، ديگر اثر ندارد
- توپ، تانك، بسيجي، ديگر اثر ندارد
- خلخالي، مرگت مبارك باد
- هاشمي،هاشمي ايران شيلي نمي‌شه
سيماي لاريجاني، خاموش بايد گردد
- من اگر برخيزم، تو اگر برخيزي، همه بر مي‌خيزند
- رفراندوم، اين است شعار مردم
- مرگ بر استبداد
- مرگ بر ديكتاتوری
- شركت در انتخابات، جنايت، جنايت
- زنداني سياسي آزاد بايد گردد
- خاتمي خاتمي،خجالت خجالت
- خاتمي خاتمي، ننگ به نيرنگ تو
- ديکتاتور حياکن، مملکتو رها کن
- دانشجو بيدار است، از سدعلي بيزار است


(عکس از سایت جبهه همبستگی)