آخوند زدگی اجتماعی
مي دانيم كه براي درمان ناخوشيها اول بايد علت آن را پيدا كرد. مثلا دكترها براي معالجه ي مريض هاشان اول دنبال ميكرب آن مرض مي گردند و بعد دواي ضد آن ميكرب را به مريضهاشان ميدهند . براي از بين بردن ناخوشي هاي اجتماعي هم بايد همين كار ا كرد. مي دانيم كه در بدن سالم هيچوقت مرض نيست. در اجتماع سالم هم نبايد نشاني از ناخوشي باشد . ورشكستگي ...زور گفتن...دروغ..دزدي و جنگ هم ناخوشي هايي هستند كه فقط در اجتماع ناسالم ديده مي شوند. براي درمان اين همه ناخوشي بايد علت آنها را پيدا كنيم. هميشه از خودتان بپرسيد چرا رفيق همكلاسم را به كارخانه ي قاليبافي فرستادند؟چرا بعضي ها دزدي مي كنند؟ چرا اينجا و آنجا جنگ و خونريزي و جود دارد؟بعد از مردن چه ميشوم؟پيش از زندگي چه بوده ام؟ دنيا آخرش چه ميشود؟جنگ و فقر و گرسنگي چه روزي تمام خواهد شد؟
.....
صمد بهرنگی
( از مقدمه داستان کچل کفتر باز(
امروز محمد بیجه یکی از قاتلین کودکان پاکدشت در ملا عام اعدام شد.
قبل از اعدام صد ضربه شلاق متحمل شد و دو بار به زانو افتاد. . قبل از اعدام برادر 16 ساله یکی از مقتولین با چاقو به او حمله برد و یک ضربه چاقو بر پشتش فرود آورد. طناب پلاستیکی دار را مادر یکی از مقتولین بر گردن او آویخت. پنج هزار نفر بیست دقیقه دست و پا زدن او را بالای طناب دار نظاره کردند.
عکس ها از بی بی سی فارسی
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه مسئله کودک ربایی و تجاوز به کودکان درایران حل خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه کودکان خیابانی که قربانیان او و همدستانش بودند به سر و سامان خواهند رسید؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه فقرو بدبختی کودکان از پاکدشت و تهران و ایران برچیده خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام مسئله باندهای قاچاق و فروش کودکان و اعضای بدن آنها روشن خواهد شد؟
آیا محمد بیجه و همدستش در این جنایات تنها بودند؟
و هزاران سوال دیگر...
همه می دانیم که تا این حکومت استثمارگر و اربابانش بر ایران حکومت میکنند زخم های عفونی مثل محمد بیجه و همدستانش یکی بعد از دیگری ظهور خواهند کرد. همه میدانند که محمد بیجه تنها نبود واو و همدستش که به طور معجزه آسایی حکم اعدامش لغو شد جزیی از یک باند بزرگتر و از ما بهتران هستند. اعدام او تنها برای از بین بردن مدرک جرم است.
. باید منبع عفونت را از بین برد. در عوض پنج هزار نفر خودشان را با عاملان قتل و جنایت مردم ایران یکی میکنند و مثل انها قاتل و شکنجه گر میشوند. بر ما چه میرود؟
این جواب خوبی است به آنها که تا حرفی میزنیم میگویند بایداول فرهنگ مردم درست شود تا بشود جامعه را عوض کرد. در جامعه ای که حاکمانش قانون جنگل را تبلیغ میکنند دیگر جایی برای رشد فرهنگ باقی نمی ماند. . رشد و بقای مردم ایران و کودکانشان وابسته به این است که یک حکومت مردمی در ایران باشد و قوانین ایران حداقل حقوق انسانی را رعایت کنند.
من همان قدر که از فاجعه قتل کودکان بی پناه در پاکدشت متاسفم از وحشی گری های دولت ایران و
پیروی و انتقام گیری کورکورانه پنج هزار نفر در این لینچ ناراحت و متاثر هستم . معتقدم که این اعدام وحشیانه هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و فقط ما را بیشتر شبیه آخوندهای قاتل و جنایتکار خواهد کرد. روز ی را آرزو میکنم که این زخمهای میهنم درمان شوند. روزی را آرزو میکنم که هیچ کودکی قربانی فقر نشود . روزی را آرزو میکنم که در میهنم کسی - هیچ کسی اعدام نشود..
Posted by
gol
on Wednesday, March 16, 2005
آخوند زدگی اجتماعی
مي دانيم كه براي درمان ناخوشيها اول بايد علت آن را پيدا كرد. مثلا دكترها براي معالجه ي مريض هاشان اول دنبال ميكرب آن مرض مي گردند و بعد دواي ضد آن ميكرب را به مريضهاشان ميدهند . براي از بين بردن ناخوشي هاي اجتماعي هم بايد همين كار ا كرد. مي دانيم كه در بدن سالم هيچوقت مرض نيست. در اجتماع سالم هم نبايد نشاني از ناخوشي باشد . ورشكستگي ...زور گفتن...دروغ..دزدي و جنگ هم ناخوشي هايي هستند كه فقط در اجتماع ناسالم ديده مي شوند. براي درمان اين همه ناخوشي بايد علت آنها را پيدا كنيم. هميشه از خودتان بپرسيد چرا رفيق همكلاسم را به كارخانه ي قاليبافي فرستادند؟چرا بعضي ها دزدي مي كنند؟ چرا اينجا و آنجا جنگ و خونريزي و جود دارد؟بعد از مردن چه ميشوم؟پيش از زندگي چه بوده ام؟ دنيا آخرش چه ميشود؟جنگ و فقر و گرسنگي چه روزي تمام خواهد شد؟
.....
صمد بهرنگی
( از مقدمه داستان کچل کفتر باز(
امروز محمد بیجه یکی از قاتلین کودکان پاکدشت در ملا عام اعدام شد.
قبل از اعدام صد ضربه شلاق متحمل شد و دو بار به زانو افتاد. . قبل از اعدام برادر 16 ساله یکی از مقتولین با چاقو به او حمله برد و یک ضربه چاقو بر پشتش فرود آورد. طناب پلاستیکی دار را مادر یکی از مقتولین بر گردن او آویخت. پنج هزار نفر بیست دقیقه دست و پا زدن او را بالای طناب دار نظاره کردند.
عکس ها از بی بی سی فارسی
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه مسئله کودک ربایی و تجاوز به کودکان درایران حل خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه کودکان خیابانی که قربانیان او و همدستانش بودند به سر و سامان خواهند رسید؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه فقرو بدبختی کودکان از پاکدشت و تهران و ایران برچیده خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام مسئله باندهای قاچاق و فروش کودکان و اعضای بدن آنها روشن خواهد شد؟
آیا محمد بیجه و همدستش در این جنایات تنها بودند؟
و هزاران سوال دیگر...
همه می دانیم که تا این حکومت استثمارگر و اربابانش بر ایران حکومت میکنند زخم های عفونی مثل محمد بیجه و همدستانش یکی بعد از دیگری ظهور خواهند کرد. همه میدانند که محمد بیجه تنها نبود واو و همدستش که به طور معجزه آسایی حکم اعدامش لغو شد جزیی از یک باند بزرگتر و از ما بهتران هستند. اعدام او تنها برای از بین بردن مدرک جرم است.
. باید منبع عفونت را از بین برد. در عوض پنج هزار نفر خودشان را با عاملان قتل و جنایت مردم ایران یکی میکنند و مثل انها قاتل و شکنجه گر میشوند. بر ما چه میرود؟
این جواب خوبی است به آنها که تا حرفی میزنیم میگویند بایداول فرهنگ مردم درست شود تا بشود جامعه را عوض کرد. در جامعه ای که حاکمانش قانون جنگل را تبلیغ میکنند دیگر جایی برای رشد فرهنگ باقی نمی ماند. . رشد و بقای مردم ایران و کودکانشان وابسته به این است که یک حکومت مردمی در ایران باشد و قوانین ایران حداقل حقوق انسانی را رعایت کنند.
من همان قدر که از فاجعه قتل کودکان بی پناه در پاکدشت متاسفم از وحشی گری های دولت ایران و
پیروی و انتقام گیری کورکورانه پنج هزار نفر در این لینچ ناراحت و متاثر هستم . معتقدم که این اعدام وحشیانه هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و فقط ما را بیشتر شبیه آخوندهای قاتل و جنایتکار خواهد کرد. روز ی را آرزو میکنم که این زخمهای میهنم درمان شوند. روزی را آرزو میکنم که هیچ کودکی قربانی فقر نشود . روزی را آرزو میکنم که در میهنم کسی - هیچ کسی اعدام نشود..
مي دانيم كه براي درمان ناخوشيها اول بايد علت آن را پيدا كرد. مثلا دكترها براي معالجه ي مريض هاشان اول دنبال ميكرب آن مرض مي گردند و بعد دواي ضد آن ميكرب را به مريضهاشان ميدهند . براي از بين بردن ناخوشي هاي اجتماعي هم بايد همين كار ا كرد. مي دانيم كه در بدن سالم هيچوقت مرض نيست. در اجتماع سالم هم نبايد نشاني از ناخوشي باشد . ورشكستگي ...زور گفتن...دروغ..دزدي و جنگ هم ناخوشي هايي هستند كه فقط در اجتماع ناسالم ديده مي شوند. براي درمان اين همه ناخوشي بايد علت آنها را پيدا كنيم. هميشه از خودتان بپرسيد چرا رفيق همكلاسم را به كارخانه ي قاليبافي فرستادند؟چرا بعضي ها دزدي مي كنند؟ چرا اينجا و آنجا جنگ و خونريزي و جود دارد؟بعد از مردن چه ميشوم؟پيش از زندگي چه بوده ام؟ دنيا آخرش چه ميشود؟جنگ و فقر و گرسنگي چه روزي تمام خواهد شد؟
.....
صمد بهرنگی
( از مقدمه داستان کچل کفتر باز(
امروز محمد بیجه یکی از قاتلین کودکان پاکدشت در ملا عام اعدام شد.
قبل از اعدام صد ضربه شلاق متحمل شد و دو بار به زانو افتاد. . قبل از اعدام برادر 16 ساله یکی از مقتولین با چاقو به او حمله برد و یک ضربه چاقو بر پشتش فرود آورد. طناب پلاستیکی دار را مادر یکی از مقتولین بر گردن او آویخت. پنج هزار نفر بیست دقیقه دست و پا زدن او را بالای طناب دار نظاره کردند.
عکس ها از بی بی سی فارسی
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه مسئله کودک ربایی و تجاوز به کودکان درایران حل خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه کودکان خیابانی که قربانیان او و همدستانش بودند به سر و سامان خواهند رسید؟
آیا با شکنجه و اعدام محمد بیجه فقرو بدبختی کودکان از پاکدشت و تهران و ایران برچیده خواهد شد؟
آیا با شکنجه و اعدام مسئله باندهای قاچاق و فروش کودکان و اعضای بدن آنها روشن خواهد شد؟
آیا محمد بیجه و همدستش در این جنایات تنها بودند؟
و هزاران سوال دیگر...
همه می دانیم که تا این حکومت استثمارگر و اربابانش بر ایران حکومت میکنند زخم های عفونی مثل محمد بیجه و همدستانش یکی بعد از دیگری ظهور خواهند کرد. همه میدانند که محمد بیجه تنها نبود واو و همدستش که به طور معجزه آسایی حکم اعدامش لغو شد جزیی از یک باند بزرگتر و از ما بهتران هستند. اعدام او تنها برای از بین بردن مدرک جرم است.
. باید منبع عفونت را از بین برد. در عوض پنج هزار نفر خودشان را با عاملان قتل و جنایت مردم ایران یکی میکنند و مثل انها قاتل و شکنجه گر میشوند. بر ما چه میرود؟
این جواب خوبی است به آنها که تا حرفی میزنیم میگویند بایداول فرهنگ مردم درست شود تا بشود جامعه را عوض کرد. در جامعه ای که حاکمانش قانون جنگل را تبلیغ میکنند دیگر جایی برای رشد فرهنگ باقی نمی ماند. . رشد و بقای مردم ایران و کودکانشان وابسته به این است که یک حکومت مردمی در ایران باشد و قوانین ایران حداقل حقوق انسانی را رعایت کنند.
من همان قدر که از فاجعه قتل کودکان بی پناه در پاکدشت متاسفم از وحشی گری های دولت ایران و
پیروی و انتقام گیری کورکورانه پنج هزار نفر در این لینچ ناراحت و متاثر هستم . معتقدم که این اعدام وحشیانه هیچ دردی را دوا نخواهد کرد و فقط ما را بیشتر شبیه آخوندهای قاتل و جنایتکار خواهد کرد. روز ی را آرزو میکنم که این زخمهای میهنم درمان شوند. روزی را آرزو میکنم که هیچ کودکی قربانی فقر نشود . روزی را آرزو میکنم که در میهنم کسی - هیچ کسی اعدام نشود..
No comments:
Post a Comment