وقتي ناصريـه هاليوود ميشود!
نميدانم شما فيلم
Wag the Dogرا ديده ايد يا نه. اين فيلم در سال 1997 ساحته شده و رابرت دونيرو و داستين هافمن بازيگرانش هستند.
داستان فيلم از اين قرار است كه رابطه رييس جمهور امريكا با يك دختر 12 ساله در كاخ سفيد درست دو هفته قبل از انتخابات رو ميشود. يكي از مشاوران كاح سفيد ( رابرت دو نيرو) پيشنهاد ميكند كه بهترين را ه براي انحراف افكار عمومي ؛جنگ ؛است .حنگ با آلباني! لازم هم نيست حقيقي باشد. ميشود در يك استوديو همه چيز را فيلمبرداري كرد.
يك قهرمان جنگي (كه در واقع يك زنداني است كه به جرم تجاوز به حبس محكوم شده است)درست ميكنند كه مثلا در جنگ گم شده است. تمام صحنه هاي جنگ در استوديو و با روشهاي مخصوص فيلمبرداري ميشود..
اما مردم همه اين ادعا ها را باور ميكنند. براي اين قهرمان دعا ميكنند. يك خواننده مشهور راك برايش آهنگ ميسازد!!و چون اسم ؛شو ميكر؛(كفاش)است به عنوان سمبل قهرماني هاي او كفش ها را بالاي سيمهاي برق مياندازند. ! و بالاخره شو ميكر پيدا ميشود و به امريكا باز ميگردد. اما كشته ميشود !!!
داستين هافمن هم كه از خودش خيلي متشكر است و ممكن است اين سر را بروز بدهد در آخر ماجرا كشته ميشود و اوضاع به خير و خوشي براي كاخ سفيد به پايان ميرسد.
اين توضيح بسيار مختصري از يك فيلم بسيار هوشمندانه و قوي است كه اگر نديده ايد توصيه ميكنم ببينيد.
حتما شنيده ايد كه ماجراي جسيكا لينچ سرباز امريكايي كه به قول امريكايي ها در بيمارستان مورد ضرب و جرح و شكنجه قرار گرفته بود وبه دست تواناي ارتش امريكا با عملياتي محيرالعقول نجات داده شد دروغي بيشتر نبوده است. روزنامه گاردين مي نويسد كه جسيكا فقط دچار شكستگي در پا و ران و پيچيدگي مچ پا بوده است علايم مشخص حادثه رانندگي را داشت نه در گيري جنگي. در بيمارستان هم با او خيلي خوب رفتار شده است. اما در آن روزها چون جنگ به درازا كشيده بود و افكار عمومي امريكا كم كم با جنگ مخالفت ميكرد اين سناريو تهيه و فيلمبرداري شد تا روحيه مردم را عوض كند!
ترجمه مقاله گاردين را در سايت روشنگري ميتوانيد بخوانيد.. .
....
اما همه ماجرای شکنجه ، وکيل شجاع ، عمليات رنجرها در بيمارستان ، زير آتشبار قرار گرفتن رنجرها و غيره يک فيلم" واقعی" بود که توسط پنتاگون در ناصريه و بيمارستان کارگردانی وفيلمبرداری شد
.....
روزنامه گاردين که اولين بار ماجرا را افشاء کرد مينويسد پزشکان در ناصريه ميگويند برای جسيکا بهترين درمان ممکن را فراهم کردند. در بيمارستان تنها يک تخت تخصصی وجود داشت که در اختيار او گذاشتند و بيمارستان تنها دو پرستار داشت که يکی را به پرستاری او گماشتند. اين پرستار که خالده شينه نام دارد ميگويد " من برای او مثل يک مادر بودم و او هم مثل دختر من شده بود." پزشک او دکتر هريت الحسنا ميگويد در بيمارستان خون پيدا نميشد و لی ما ازذ خيره اختصاصی پزشکان به او دو شيشه خون داديم.من خودم او را معاينه کردم ، فقط در استخوان بازو وران شکستگی داشت و مچ پايش پيچ خورده بود. نه اثر زخم داشت ، نه گلوله ، بلکه علايم مشخصه حادثه رانندگی قابل مشاهده بود. من نميدانم چرا آنها اين داستان را درست کرده اند و چه نفعی از ان ميبرند."
......
Posted by
gol
on Saturday, May 24, 2003
وقتي ناصريـه هاليوود ميشود!
نميدانم شما فيلم
Wag the Dogرا ديده ايد يا نه. اين فيلم در سال 1997 ساحته شده و رابرت دونيرو و داستين هافمن بازيگرانش هستند.
داستان فيلم از اين قرار است كه رابطه رييس جمهور امريكا با يك دختر 12 ساله در كاخ سفيد درست دو هفته قبل از انتخابات رو ميشود. يكي از مشاوران كاح سفيد ( رابرت دو نيرو) پيشنهاد ميكند كه بهترين را ه براي انحراف افكار عمومي ؛جنگ ؛است .حنگ با آلباني! لازم هم نيست حقيقي باشد. ميشود در يك استوديو همه چيز را فيلمبرداري كرد.
يك قهرمان جنگي (كه در واقع يك زنداني است كه به جرم تجاوز به حبس محكوم شده است)درست ميكنند كه مثلا در جنگ گم شده است. تمام صحنه هاي جنگ در استوديو و با روشهاي مخصوص فيلمبرداري ميشود..
اما مردم همه اين ادعا ها را باور ميكنند. براي اين قهرمان دعا ميكنند. يك خواننده مشهور راك برايش آهنگ ميسازد!!و چون اسم ؛شو ميكر؛(كفاش)است به عنوان سمبل قهرماني هاي او كفش ها را بالاي سيمهاي برق مياندازند. ! و بالاخره شو ميكر پيدا ميشود و به امريكا باز ميگردد. اما كشته ميشود !!!
داستين هافمن هم كه از خودش خيلي متشكر است و ممكن است اين سر را بروز بدهد در آخر ماجرا كشته ميشود و اوضاع به خير و خوشي براي كاخ سفيد به پايان ميرسد.
اين توضيح بسيار مختصري از يك فيلم بسيار هوشمندانه و قوي است كه اگر نديده ايد توصيه ميكنم ببينيد.
حتما شنيده ايد كه ماجراي جسيكا لينچ سرباز امريكايي كه به قول امريكايي ها در بيمارستان مورد ضرب و جرح و شكنجه قرار گرفته بود وبه دست تواناي ارتش امريكا با عملياتي محيرالعقول نجات داده شد دروغي بيشتر نبوده است. روزنامه گاردين مي نويسد كه جسيكا فقط دچار شكستگي در پا و ران و پيچيدگي مچ پا بوده است علايم مشخص حادثه رانندگي را داشت نه در گيري جنگي. در بيمارستان هم با او خيلي خوب رفتار شده است. اما در آن روزها چون جنگ به درازا كشيده بود و افكار عمومي امريكا كم كم با جنگ مخالفت ميكرد اين سناريو تهيه و فيلمبرداري شد تا روحيه مردم را عوض كند!
ترجمه مقاله گاردين را در سايت روشنگري ميتوانيد بخوانيد.. .
....
اما همه ماجرای شکنجه ، وکيل شجاع ، عمليات رنجرها در بيمارستان ، زير آتشبار قرار گرفتن رنجرها و غيره يک فيلم" واقعی" بود که توسط پنتاگون در ناصريه و بيمارستان کارگردانی وفيلمبرداری شد
.....
روزنامه گاردين که اولين بار ماجرا را افشاء کرد مينويسد پزشکان در ناصريه ميگويند برای جسيکا بهترين درمان ممکن را فراهم کردند. در بيمارستان تنها يک تخت تخصصی وجود داشت که در اختيار او گذاشتند و بيمارستان تنها دو پرستار داشت که يکی را به پرستاری او گماشتند. اين پرستار که خالده شينه نام دارد ميگويد " من برای او مثل يک مادر بودم و او هم مثل دختر من شده بود." پزشک او دکتر هريت الحسنا ميگويد در بيمارستان خون پيدا نميشد و لی ما ازذ خيره اختصاصی پزشکان به او دو شيشه خون داديم.من خودم او را معاينه کردم ، فقط در استخوان بازو وران شکستگی داشت و مچ پايش پيچ خورده بود. نه اثر زخم داشت ، نه گلوله ، بلکه علايم مشخصه حادثه رانندگی قابل مشاهده بود. من نميدانم چرا آنها اين داستان را درست کرده اند و چه نفعی از ان ميبرند."
......
نميدانم شما فيلم
Wag the Dogرا ديده ايد يا نه. اين فيلم در سال 1997 ساحته شده و رابرت دونيرو و داستين هافمن بازيگرانش هستند.
داستان فيلم از اين قرار است كه رابطه رييس جمهور امريكا با يك دختر 12 ساله در كاخ سفيد درست دو هفته قبل از انتخابات رو ميشود. يكي از مشاوران كاح سفيد ( رابرت دو نيرو) پيشنهاد ميكند كه بهترين را ه براي انحراف افكار عمومي ؛جنگ ؛است .حنگ با آلباني! لازم هم نيست حقيقي باشد. ميشود در يك استوديو همه چيز را فيلمبرداري كرد.
يك قهرمان جنگي (كه در واقع يك زنداني است كه به جرم تجاوز به حبس محكوم شده است)درست ميكنند كه مثلا در جنگ گم شده است. تمام صحنه هاي جنگ در استوديو و با روشهاي مخصوص فيلمبرداري ميشود..
اما مردم همه اين ادعا ها را باور ميكنند. براي اين قهرمان دعا ميكنند. يك خواننده مشهور راك برايش آهنگ ميسازد!!و چون اسم ؛شو ميكر؛(كفاش)است به عنوان سمبل قهرماني هاي او كفش ها را بالاي سيمهاي برق مياندازند. ! و بالاخره شو ميكر پيدا ميشود و به امريكا باز ميگردد. اما كشته ميشود !!!
داستين هافمن هم كه از خودش خيلي متشكر است و ممكن است اين سر را بروز بدهد در آخر ماجرا كشته ميشود و اوضاع به خير و خوشي براي كاخ سفيد به پايان ميرسد.
اين توضيح بسيار مختصري از يك فيلم بسيار هوشمندانه و قوي است كه اگر نديده ايد توصيه ميكنم ببينيد.
حتما شنيده ايد كه ماجراي جسيكا لينچ سرباز امريكايي كه به قول امريكايي ها در بيمارستان مورد ضرب و جرح و شكنجه قرار گرفته بود وبه دست تواناي ارتش امريكا با عملياتي محيرالعقول نجات داده شد دروغي بيشتر نبوده است. روزنامه گاردين مي نويسد كه جسيكا فقط دچار شكستگي در پا و ران و پيچيدگي مچ پا بوده است علايم مشخص حادثه رانندگي را داشت نه در گيري جنگي. در بيمارستان هم با او خيلي خوب رفتار شده است. اما در آن روزها چون جنگ به درازا كشيده بود و افكار عمومي امريكا كم كم با جنگ مخالفت ميكرد اين سناريو تهيه و فيلمبرداري شد تا روحيه مردم را عوض كند!
ترجمه مقاله گاردين را در سايت روشنگري ميتوانيد بخوانيد.. .
....
اما همه ماجرای شکنجه ، وکيل شجاع ، عمليات رنجرها در بيمارستان ، زير آتشبار قرار گرفتن رنجرها و غيره يک فيلم" واقعی" بود که توسط پنتاگون در ناصريه و بيمارستان کارگردانی وفيلمبرداری شد
.....
روزنامه گاردين که اولين بار ماجرا را افشاء کرد مينويسد پزشکان در ناصريه ميگويند برای جسيکا بهترين درمان ممکن را فراهم کردند. در بيمارستان تنها يک تخت تخصصی وجود داشت که در اختيار او گذاشتند و بيمارستان تنها دو پرستار داشت که يکی را به پرستاری او گماشتند. اين پرستار که خالده شينه نام دارد ميگويد " من برای او مثل يک مادر بودم و او هم مثل دختر من شده بود." پزشک او دکتر هريت الحسنا ميگويد در بيمارستان خون پيدا نميشد و لی ما ازذ خيره اختصاصی پزشکان به او دو شيشه خون داديم.من خودم او را معاينه کردم ، فقط در استخوان بازو وران شکستگی داشت و مچ پايش پيچ خورده بود. نه اثر زخم داشت ، نه گلوله ، بلکه علايم مشخصه حادثه رانندگی قابل مشاهده بود. من نميدانم چرا آنها اين داستان را درست کرده اند و چه نفعی از ان ميبرند."
......
No comments:
Post a Comment