Sunday, February 24, 2008

الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم!

امروز روز خوبی نیست علاوه بر اعصاب خردکنی های خرده ریزه صبح که اخبار را نگاه کردم دیدم ایران پرس نیوز نوشته برادر کوچک مهرنهاد را هم دستگیر کرده اند. خودش که سال 58 بدنیا آمده. برادرش نمیدانم چند سالش باید باشد. اینهمه ستم و وحشی گری چرا؟ مگر اینها چه کرده اند؟
دیروز هم سری به وبلاگ مهرنهاد زدم ببینم چی نوشته یا چکار کرده که سزاوار شکنجه و اعدام است؟ به شما هم توصیه میکنم بخوانید بهتر متوجه میشوید که هر کسی دلش برای مردمش بسوزد و از درد و رنج آنها بنویسد کارش به ناکجا آباد ختم میشود. ستمی که بر همه مردم ما میرود خودش داستان قرن است اما مردم بلوچستان به دلیل شرایط طبیعی و بی مهری دولت ها همیشه محروم بوده اند. اگرهم جوانی پیدا شود و فکر کند که علی آیاد هم شهری است و احمدی نژاد و خاتمی هم دلشان برای مردم سوخته و فکر کند که در چهارچوب قوانین ایران میتواند به مردم کمک کند و دردشان را به گوش مسئولان برساند بر سر خود و خانواده اش همانی می آید که بر سر یعقوب مهرنهاد آمده است..
من و شما که نیزه هایمان موش کامپیوتر است و وقتی یک پتیشن امضا میکنیم احساس قهرمان بودن بهمان دست میدهد باید در شرایط مهرنهاد ها باشیم و رنج مردم را با گوشت و پوستمان احساس کنیم . اگر در وبلاگش هم نتواند اینها را بنویسد اگر مجاز نباشد به نماینده مجلس آخوندی هم شکایت کند پس چه باید بکند؟
این نمونه یکی از نوشته هایش است:
آیا میدانید جوانان بلوچ چگونه قربانی فقر و تبعیض میشوند؟
یاد فرهاد به خیر با آن صدای گیرایش که بگوید:
"الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم!"
خوبه که همین را تیتر این مطلب بکنم
این آدرس وبلاگی هست که بچه های کانون وبلاگ نویسان برای مهرنهاد درست کرده اند. ازشان حمایت کنیم.
*******

هم در اخبار خواندم و هم در یوتیوب دیدم که مردم در آریاشهر ریخته اند و در برابر مامورین نیروی انتظامی ایستاده اند. دمشان گرم.
نوشته بود که مامورین نیروی انتظامی دخترک را با باتوم خونین و مالین کرده و پسری را که به این وحشی گری اعتراض کرده در سطل آشغال پرت کرده ا ند
این مامورین نیروی انتظامی کی ها هستند؟ از کجا اینقدر سنگدل شده اند؟ میدانم که آنها هم میدانند که بهشت و جهنم درش خیلی وقت است تخته شده. کلید های پلاستیکی بهشت هم خرج شده و تمام شده. آیا اینها از فقر است؟ یا از بیماری روانی است؟ چطور انسانی میتواند اینقدر سقوط کند که به جان مردم بی دفاع بیفتد؟ وقتی مردی کودک 14 ساله خودش را با سنگسار زجر کش میکند و بعد با 4 تا گلوله میکشدش شاید برایش سخت نباشد که یک دختر جوان را هم در خیابان تکه و پاره کند.
--------
قاتلان آزاد میشوند
ماجرای بسیجی های کرمانی که مردم بیگناه را مجازات میکردند.
از این حکومت به جز اینها هم انتظاری نیست. ببینید چقدر جنایت پشت پرده باقی مانده است
ببینید اینها که در روز روشن با مردم چنین میکنند در سیاهچال ها رفتارشان با مردم چگونه است
ننگ بر این دنیا که چنین کسانی را تاب میآورد و ننگ بر حکومت هایی که با سران چنین حکومتی سر یک میز می نشینند
ننگ بر همه کسانی که این جنایات را می بینند و باز از حکومت جانیان دفاع میکنند
----------------------
انسان موجود اجتماعی است. اکثر انسانها خودشان را با نرم های اجتماعی تطبیق میدهند و به قولی همرنگ جماعت میشوند چون اینطوری راخت تر قبول میشوند. ایران بهشت جنایتکاران است. درهر جای دنیا که باشید کتک زدن و کشتن و زجر کش کردن آدم ها نه تنها جرم بلکه قبیح و زننده حساب میشود اما در ایران به لطف این طایفه که آدم کشی را از همان روز اول از پشت بام مدرسه علوی شروع کردند جانیان ارتقا مقام میگیرند و به وزارت و وکالت میرسند. در خواب هم نمی دیدند که کتک زدن و ناقص کردن و شلاق زدن و شکنجه کردن و تجاوز جایزه هم داشته باشد. بعضی هایشان هم هنرمند و فیلمساز میشوند و در حالی که دختر مردم برای یک روسری نازک خونین و مالین میشود دخترشان و عمه و خاله و توه و نتیجه شان با هیئت داوران فستیوال کان آبگوشت بزباش میخورند!

چقدر این شاتوت قشنگ نوشته
حیف که ایران پرس نیوز آدرس وبلاگش را ننوشته است

این هم از بهزاد مهرانی.
دوزخ-بهشت
*********
بابک دادبخش را از مرگ نجات دهیم
چند روز است که حال بابک دادبخش زندانی سیاسی در بند و در حال اعتصاب غذا و لب دوخته وخیم است. یک وجدان بیدار در وبلاگستان هست که همه جا میرود و پیام میگذارد مگر صدایی بلند شود اما ابعاد وحشت اینقدر زیاد است که بهت زده شدن و بی حرکت ماندن زیاد هم جای تعجب ندارد . صبح خبرها را نگاه کرده ام که برادر 16 ساله یعقوب مهرنهاد را هم دستگیر کرده اند. نامه حسام فیروزی را میخوانم که نوشته دادبخش عفونت شدید دارد و در حال مرگ است. میخوانم که بسیجی هایی که سرخود مردم را میبردند بیابان و به اسم نهی از منکر میکشتند آزاد شده اند که باز هم بروند بکشند. الآن دیدم که سه نفر دیگر را به اعدام محکوم کرده اند و سی دانشجو را هم دستگیر کرده اند . در باره کدام اینها بنویسیم؟ کدام از اینها اگر در یک کشور دیگر در ابوغریب در گوانتانامو در افغانستان در سومالی رخ میداد الآن همه سازمانهای حقوق بشر دنیا در حال پتیشن چمع کردن نبودند؟ چی شد که جان مردم ایران اینقدر ارزان قیمت شده است؟

بابک دادبخش 43 روز است که در اعتصاب غذا است. . او میخواهد مرگش را خود انتخاب کند و ما هم به نظاره نشسته ایم.
این نامه همسر بابک دادبخش به شاهرودی در بیست و سومین روز اعتصاب غذای اوست:

نامه همسر بابک دادبخش به شاهرودي (فعالان حقوق بشر در ايران)

بسمه تعالي رياست محترم قوه قضائيه آيت الله شاهرود يسلام و عليکم احتراما اينجانب خديجه ياري همسر زنداني بابک دادبخش که 23 روز است در حال اعتصاب غذا مي باشد خدمتتان معروض مي دارم .آقاي شاهرودي ديگر چيزي در بيش از 3 سال در خانه باقي نمانده که بفروشم و خرج خريد عدالت نمايم ، تنها چيزي که باقي مانده دو عدد فرش کهنه است و تلفني که قطع شده است ، 3 سال است که تک و تنها در حالي که کمتر از 21 سال سن دارم به همراه يک کودک 3 ساله بدنبال عدالت و برخورداري از قانون در حالي که ما بين دو شهر تهران و اردبيل اسير بوده ام ، تمام مراجع عالي رتبه قضائي را گشته ام ولي شرايط برخورداري از عدالت را به خاطر بي کس بودن نداشته ام .تنها چيزي که در اين مدت فهميده ام اين است که قانون و عدالت براي کساني است که کسي داشته باشند ، در نهايت تنها خواسته من و فرزند سه ساله ام بنيامين اين است که " نگذاريد همسرم بابک را در زندان رجايي شهر همانگونه که بر سر زبان ها شايع است ، به خاطر ساکت کردن صدايش که متقاضاي اعمال قانون است بکشند " يقين داشته باشيد که بابک فقط به دنبال احقاق حقوق خود مي باشد و نه چيز ديگر

با احترام خديجه ياري مادر بنيامين سه ساله همسر بابک دادبخش

آخرین خبر در باره بابک دادبخش

5 comments:

Anonymous said...

انتقاد از همه حتی خودم
یک نگاه بندازید لطفا

Anonymous said...

مرسی گل کو ی عزیز
به امید مهر خبر هایخوب هم نزدیک است

Anonymous said...

گل کو بسیجی جان برکف فرقه رجوی درود برتو. تو نمی دانی باچه کسی درافتاده ای دراینده از این عمل خود پشیمان خواهی شد
کوشا..........ضدفرقه تروریستی رجوی خائن

Anonymous said...

برای کسی که به اسم کوشا اینجا پیام گذاشته
--
دم خروس اینقدر نمایان است که صد تا اسم جعلی هم پیدا کنی میدانم کی هستی. اگراینقدر قدرتمندی چرا جرات نمی کنی اسم مجازی خودت را بنویسی؟

Anonymous said...

گل کو درود برتو
همان کوشا هستم
که در آینده نزدیک باند تو درکانون راافشا خواهم کرد تا همگان بدانند
که تو مامورنفوذی فرقه تروریستی- جنایتکار- خائن رجوی شیاد فراری درکانون پنلاگ هستی
تمام شما رایک به یک شناسایی کرده ام
تو اگرواقعا منو می شناسی حتما هم باجوابت ثابت کردی که چماقدارنفوذی فرقه رجوی درکانون هستی
باش تاصیح دولتت بدمد

Post a Comment

الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم!

امروز روز خوبی نیست علاوه بر اعصاب خردکنی های خرده ریزه صبح که اخبار را نگاه کردم دیدم ایران پرس نیوز نوشته برادر کوچک مهرنهاد را هم دستگیر کرده اند. خودش که سال 58 بدنیا آمده. برادرش نمیدانم چند سالش باید باشد. اینهمه ستم و وحشی گری چرا؟ مگر اینها چه کرده اند؟
دیروز هم سری به وبلاگ مهرنهاد زدم ببینم چی نوشته یا چکار کرده که سزاوار شکنجه و اعدام است؟ به شما هم توصیه میکنم بخوانید بهتر متوجه میشوید که هر کسی دلش برای مردمش بسوزد و از درد و رنج آنها بنویسد کارش به ناکجا آباد ختم میشود. ستمی که بر همه مردم ما میرود خودش داستان قرن است اما مردم بلوچستان به دلیل شرایط طبیعی و بی مهری دولت ها همیشه محروم بوده اند. اگرهم جوانی پیدا شود و فکر کند که علی آیاد هم شهری است و احمدی نژاد و خاتمی هم دلشان برای مردم سوخته و فکر کند که در چهارچوب قوانین ایران میتواند به مردم کمک کند و دردشان را به گوش مسئولان برساند بر سر خود و خانواده اش همانی می آید که بر سر یعقوب مهرنهاد آمده است..
من و شما که نیزه هایمان موش کامپیوتر است و وقتی یک پتیشن امضا میکنیم احساس قهرمان بودن بهمان دست میدهد باید در شرایط مهرنهاد ها باشیم و رنج مردم را با گوشت و پوستمان احساس کنیم . اگر در وبلاگش هم نتواند اینها را بنویسد اگر مجاز نباشد به نماینده مجلس آخوندی هم شکایت کند پس چه باید بکند؟
این نمونه یکی از نوشته هایش است:
آیا میدانید جوانان بلوچ چگونه قربانی فقر و تبعیض میشوند؟
یاد فرهاد به خیر با آن صدای گیرایش که بگوید:
"الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم!"
خوبه که همین را تیتر این مطلب بکنم
این آدرس وبلاگی هست که بچه های کانون وبلاگ نویسان برای مهرنهاد درست کرده اند. ازشان حمایت کنیم.
*******

هم در اخبار خواندم و هم در یوتیوب دیدم که مردم در آریاشهر ریخته اند و در برابر مامورین نیروی انتظامی ایستاده اند. دمشان گرم.
نوشته بود که مامورین نیروی انتظامی دخترک را با باتوم خونین و مالین کرده و پسری را که به این وحشی گری اعتراض کرده در سطل آشغال پرت کرده ا ند
این مامورین نیروی انتظامی کی ها هستند؟ از کجا اینقدر سنگدل شده اند؟ میدانم که آنها هم میدانند که بهشت و جهنم درش خیلی وقت است تخته شده. کلید های پلاستیکی بهشت هم خرج شده و تمام شده. آیا اینها از فقر است؟ یا از بیماری روانی است؟ چطور انسانی میتواند اینقدر سقوط کند که به جان مردم بی دفاع بیفتد؟ وقتی مردی کودک 14 ساله خودش را با سنگسار زجر کش میکند و بعد با 4 تا گلوله میکشدش شاید برایش سخت نباشد که یک دختر جوان را هم در خیابان تکه و پاره کند.
--------
قاتلان آزاد میشوند
ماجرای بسیجی های کرمانی که مردم بیگناه را مجازات میکردند.
از این حکومت به جز اینها هم انتظاری نیست. ببینید چقدر جنایت پشت پرده باقی مانده است
ببینید اینها که در روز روشن با مردم چنین میکنند در سیاهچال ها رفتارشان با مردم چگونه است
ننگ بر این دنیا که چنین کسانی را تاب میآورد و ننگ بر حکومت هایی که با سران چنین حکومتی سر یک میز می نشینند
ننگ بر همه کسانی که این جنایات را می بینند و باز از حکومت جانیان دفاع میکنند
----------------------
انسان موجود اجتماعی است. اکثر انسانها خودشان را با نرم های اجتماعی تطبیق میدهند و به قولی همرنگ جماعت میشوند چون اینطوری راخت تر قبول میشوند. ایران بهشت جنایتکاران است. درهر جای دنیا که باشید کتک زدن و کشتن و زجر کش کردن آدم ها نه تنها جرم بلکه قبیح و زننده حساب میشود اما در ایران به لطف این طایفه که آدم کشی را از همان روز اول از پشت بام مدرسه علوی شروع کردند جانیان ارتقا مقام میگیرند و به وزارت و وکالت میرسند. در خواب هم نمی دیدند که کتک زدن و ناقص کردن و شلاق زدن و شکنجه کردن و تجاوز جایزه هم داشته باشد. بعضی هایشان هم هنرمند و فیلمساز میشوند و در حالی که دختر مردم برای یک روسری نازک خونین و مالین میشود دخترشان و عمه و خاله و توه و نتیجه شان با هیئت داوران فستیوال کان آبگوشت بزباش میخورند!

چقدر این شاتوت قشنگ نوشته
حیف که ایران پرس نیوز آدرس وبلاگش را ننوشته است

این هم از بهزاد مهرانی.
دوزخ-بهشت
*********
بابک دادبخش را از مرگ نجات دهیم
چند روز است که حال بابک دادبخش زندانی سیاسی در بند و در حال اعتصاب غذا و لب دوخته وخیم است. یک وجدان بیدار در وبلاگستان هست که همه جا میرود و پیام میگذارد مگر صدایی بلند شود اما ابعاد وحشت اینقدر زیاد است که بهت زده شدن و بی حرکت ماندن زیاد هم جای تعجب ندارد . صبح خبرها را نگاه کرده ام که برادر 16 ساله یعقوب مهرنهاد را هم دستگیر کرده اند. نامه حسام فیروزی را میخوانم که نوشته دادبخش عفونت شدید دارد و در حال مرگ است. میخوانم که بسیجی هایی که سرخود مردم را میبردند بیابان و به اسم نهی از منکر میکشتند آزاد شده اند که باز هم بروند بکشند. الآن دیدم که سه نفر دیگر را به اعدام محکوم کرده اند و سی دانشجو را هم دستگیر کرده اند . در باره کدام اینها بنویسیم؟ کدام از اینها اگر در یک کشور دیگر در ابوغریب در گوانتانامو در افغانستان در سومالی رخ میداد الآن همه سازمانهای حقوق بشر دنیا در حال پتیشن چمع کردن نبودند؟ چی شد که جان مردم ایران اینقدر ارزان قیمت شده است؟

بابک دادبخش 43 روز است که در اعتصاب غذا است. . او میخواهد مرگش را خود انتخاب کند و ما هم به نظاره نشسته ایم.
این نامه همسر بابک دادبخش به شاهرودی در بیست و سومین روز اعتصاب غذای اوست:

نامه همسر بابک دادبخش به شاهرودي (فعالان حقوق بشر در ايران)

بسمه تعالي رياست محترم قوه قضائيه آيت الله شاهرود يسلام و عليکم احتراما اينجانب خديجه ياري همسر زنداني بابک دادبخش که 23 روز است در حال اعتصاب غذا مي باشد خدمتتان معروض مي دارم .آقاي شاهرودي ديگر چيزي در بيش از 3 سال در خانه باقي نمانده که بفروشم و خرج خريد عدالت نمايم ، تنها چيزي که باقي مانده دو عدد فرش کهنه است و تلفني که قطع شده است ، 3 سال است که تک و تنها در حالي که کمتر از 21 سال سن دارم به همراه يک کودک 3 ساله بدنبال عدالت و برخورداري از قانون در حالي که ما بين دو شهر تهران و اردبيل اسير بوده ام ، تمام مراجع عالي رتبه قضائي را گشته ام ولي شرايط برخورداري از عدالت را به خاطر بي کس بودن نداشته ام .تنها چيزي که در اين مدت فهميده ام اين است که قانون و عدالت براي کساني است که کسي داشته باشند ، در نهايت تنها خواسته من و فرزند سه ساله ام بنيامين اين است که " نگذاريد همسرم بابک را در زندان رجايي شهر همانگونه که بر سر زبان ها شايع است ، به خاطر ساکت کردن صدايش که متقاضاي اعمال قانون است بکشند " يقين داشته باشيد که بابک فقط به دنبال احقاق حقوق خود مي باشد و نه چيز ديگر

با احترام خديجه ياري مادر بنيامين سه ساله همسر بابک دادبخش

آخرین خبر در باره بابک دادبخش

5 comments:

Anonymous said...

انتقاد از همه حتی خودم
یک نگاه بندازید لطفا

Anonymous said...

مرسی گل کو ی عزیز
به امید مهر خبر هایخوب هم نزدیک است

Anonymous said...

گل کو بسیجی جان برکف فرقه رجوی درود برتو. تو نمی دانی باچه کسی درافتاده ای دراینده از این عمل خود پشیمان خواهی شد
کوشا..........ضدفرقه تروریستی رجوی خائن

Anonymous said...

برای کسی که به اسم کوشا اینجا پیام گذاشته
--
دم خروس اینقدر نمایان است که صد تا اسم جعلی هم پیدا کنی میدانم کی هستی. اگراینقدر قدرتمندی چرا جرات نمی کنی اسم مجازی خودت را بنویسی؟

Anonymous said...

گل کو درود برتو
همان کوشا هستم
که در آینده نزدیک باند تو درکانون راافشا خواهم کرد تا همگان بدانند
که تو مامورنفوذی فرقه تروریستی- جنایتکار- خائن رجوی شیاد فراری درکانون پنلاگ هستی
تمام شما رایک به یک شناسایی کرده ام
تو اگرواقعا منو می شناسی حتما هم باجوابت ثابت کردی که چماقدارنفوذی فرقه رجوی درکانون هستی
باش تاصیح دولتت بدمد

Post a Comment