Wednesday, January 05, 2005

سال نو ميلادي.....

سال نو ميلادي با فاجعه سونامي در جنوب آسيا شروع شد. بعد فاجعه آنقدر وسيع است كه نمي شود در باره اش گفت يا نوشت. در عرض چند روز تلفات از هزار به سه هزار و هفتاد هزار و صد و پنجاه هزار نفر رسيد. زندگي چقدر مي تواند كوتاه و غير قابل پيش بيني باشد. ..

مثل هر فاجعه ديگر ابتدا بهت و حيرت...بعد كمك هاي جهاني و بعد خاموشي ...مثل هر فاجعه ديگر زنها وكودكان اولين قربانيان هستند كه علاوه بر گرسنگي و تشنگي و درد از دست دادن افراد خانواده به دام گرگهايي مي افتند كه با استفاده از هرج و مرج آنها را به باندهاي مخوف مي فروشند. انگار فاجعه بم دارد در آسيا تكرار ميشود.

براي ما كه در گوشه دنج خانه نشسته ايم امكان ندارد كه درد و رنج اين انسانها را درك كنيم.. . اگر چه ميليونها دلار و يورو كمك به آسيا سرازير شده است باز معلوم نيست اين انسانها در چه وضعي خواهند بود و چقدر از اين كمك ها به آنها خواهد رسيد. هنوز معلوم نيست كه آيا ميشود جلوي بيماريهاي مسري را گرفت يا نه.

اگر سيستم هاي رادار در آن منطقه كار ميكرد يا اگر انسانها در باره سونامي اطلاعات بيشتري داستند شايد بسياري از مرگ نجات پيدا ميكردند.. آنطور كه ميگويند قبل از آمدن موج دريا به شدت عقب نشيني ميكند و حدود صد متر به عقب ميرود. در اكثر موارد اين نشانه موج بسيار بزرگي است و انسانها ميتوانند با رفتن به مناطق مرتفع تر جان خود را نجات دهند. در يكي از سواجل تايلند يك دختر 10 ساله انگليسي كه تصدفا دو هفته قبل در باره سونامي گزارشي براي كلاسش تهيه كرده بود با ديدن عقب نشيني دريا و حباب هاي بزرگ به مادرش هشدار ميدهد و مادر هم به مسئولان هتل اطلاع ميدهد و همين باعث ميشود كه در آن ساحل كسي جان خود را از دست نميدهد.البته در بسياري از مناطق هم جاي مرتفعي نبوده كه كسي پناه ببرد.

از آنجا كه همه چيز به چرتكه اندازي و پول برميگردد حالا كشورهاي غربي دارند متفق القول ميشوند كه كمك به گذاشتن سيستم هاي راداري در آن منطقه ممكن است بسيار كم خرج تر از كمك به نجات انسانها باشد.

كالين پاول هم ديروز اعلام كرد كه شايد اين فاجعه براي امريكا خوب باشد كه بتواند با كمك به كشورهاي اسلامي نظر مثبت كشورهاي اسلامي را به خود جلب كند.

اين كه امريكا از مرگ و مير انسانها مي خواهد به نفع خود استفاده كند جاي تعجب ندارد اما براي جلب نظر كشورهاي اسلامي !!! كمك كردن نشانه اين است كه آقاي پاول هر چه زودتر چمدانش را بايد جمع كند و برود با آقاي البرادعي گلف بازي كند.
************

جمهوري فاجعه

در راديو فردا حبري خواندم كه مو بر تنم راست شد.

علی سجادی (رادیو فردا): روزنامه همشهری خبر از برگزاری نخستين جلسه محاكمه عاملان قتل دو كودك و يك مرد و زن می دهد، كه در پي نقشه ای چهارنفر از جمله دو پسربچه خردسال خود را کشته اند. داستان از این قرار است که معصومه 31 ساله با داشتن همسر و سه پسر با مرد دیگری رابطه برقرار می کند و مرد از او تقاضای ازدواج می کند. او این موضوع را به شوهرش اطلاع می دهد و شوهر موافقت می کند که زنش همسر آن مرد شود. پس معصومه – که خود را هانیه معرفی کرده – همسر خود را دایی اش معرفی می کند و با کمک همسر در محضر به عقد و ازدواج مرد دیگر در می آید و 600 نفر و به روایتی 700 نفر در مراسم عروسی آنها شرکت می کنند. و به زن و شوهر زنش مقداری طلا و یک موبایل هدیه عروسی می دهد.
سپس شوهر اول، با اجرای نقشه ای ابتدا خواهر شوهر زنش را به قتل می رساند و سر او را می برد و سپس شوهر زنش را نیز با اجرای نقشه ای دیگر به قتل می آورد و سر او را هم می برد. بعد متوجه می شود که پسرانش هنگام بریدن سر بریدن شوهر زنش، شاهد بوده اند، پس هر دو پسر خود را نیز به حمام برده و سر می برد!


يكي از كودكان با ديدن يدن سربريده برادر خود در اثر سكته جان خود را از دست ميدهد. در اين قتل ها مادر كودكان نيز با پدر همكاري داشته است. در ضمن پدر اين دو كودك به جرم قتل دو نفر ديگر به اعدام محكوم شده است و براي كشتن كودكان خود قصاص نمي شود چون كودكان ؛‌اموال ؛‌پدر هستند. بحث مجازات شدن يا نشدن اين بيماران رواني بحثي جداست. اما ببينيد در جمهوري اسلامي كودكان چقدر بي دفاع هستند.بريدن سر كودك - كتك زدن و آزار و شكنجه همه جزو حق و حقوق پدر محسوب ميشود. از ملاهاي قاتل و خونريز و قوانين جزايي مبتني بر درهم و شتر به جز اين چه انتظاري ميشود داشت؟

اما بر مردم ما چه ميرود؟ انگار همه داريم ملا ميشويم. ‌انگار درصد بيماريهاي رواني در ايران دارد با سرعت نور بالا ميرود. .. به قول صمد بهرنگي ناهنجاري ها نشانه بيماري يك جامعه است. در جامعه ما كه سردمدارانش همه قاتل و دزد هستند و كشتن مردم در ملا عام و شكنجه و شلاق زدن در خيابان ها يك امر معمولي است مسلما ناهنجاري ها و بيماري هاي جامعه صد چندان خواهد شد. در جامعه اي كه قوانين به جاي محافظت انسان ها براي زجر و شكنجه آنها تنظيم شده است كي مي خواهد با چه وسيله اي از حق و حقوق خودش و ديگران دفاع كند؟ در جامعه اي كه وكيل مجلس آخونديش براي زنان بي دفاع خياباني مجازات فله اي مرگ تحويز ميكند و دادستان بي شرمش زنداني هاي آزاد شده را تهديد ميكند چه امنيتي باقي مانده است؟‌

خيلي ها ميگويند بايد فرهنگ مردم عوض شود تا بشود جامعه را عوض كرد. همين مدت حكومت آخوندي نشان داده است كه يك جكئومت بي لياقت و قاتل فقط فرهنگ مردم را بدتر ميكند. بايد قوانين جامعه از انسانها برتر باشند. قانون بايد انساني باشد و انسانها را محافظت كند . تنها در آن صورت است كه فرهنگ انسانها بهتر ميشود براي اينكه قانون به بي فرهنگي و ناهنجاري واكنش نشان ميدهد. تنها با داشتن يك حكومت انساني و مردمي است كه وضع ايران بهتر خواهد شد. تا ملاها هستند اين فجايع و بدتر از اينها هم اتفاق خواهد افتاد. ننگ بر ملاهاي قاتل و حاميان اروپايي و امريكايي شان كه اين همه بدبختي را بر مردم ايران براي چند دلار بيشتر روا مي بينند و دستان كثيف خود را در دستان خونين ملاها ميگذارند. . .

يادداشت روز ايران نبرد در اين باره را هم بخوانيد.

براي آن دو كودك - براي برادر بزرگشان كه تنها بازمانده اين حادثه فجيع است . معلوم نيست چه آينده اي خواهد داشت براي همه كودكان ميهنم دلم پر ميزند. براي آنهايي كه بايد به جاي بازي و سرگرمي خود بازيچه دست انسانهاي بيماري باشند كه يك كشور را به لبه پرتگاه مرگ كشانده اند. اما هر آنچه كه آغازي داشته باشد پاياني هم دارد..

. گرچه شب تاريك است
دل قوي دار سحر نزديك است.



No comments:

Post a Comment

سال نو ميلادي.....

سال نو ميلادي با فاجعه سونامي در جنوب آسيا شروع شد. بعد فاجعه آنقدر وسيع است كه نمي شود در باره اش گفت يا نوشت. در عرض چند روز تلفات از هزار به سه هزار و هفتاد هزار و صد و پنجاه هزار نفر رسيد. زندگي چقدر مي تواند كوتاه و غير قابل پيش بيني باشد. ..

مثل هر فاجعه ديگر ابتدا بهت و حيرت...بعد كمك هاي جهاني و بعد خاموشي ...مثل هر فاجعه ديگر زنها وكودكان اولين قربانيان هستند كه علاوه بر گرسنگي و تشنگي و درد از دست دادن افراد خانواده به دام گرگهايي مي افتند كه با استفاده از هرج و مرج آنها را به باندهاي مخوف مي فروشند. انگار فاجعه بم دارد در آسيا تكرار ميشود.

براي ما كه در گوشه دنج خانه نشسته ايم امكان ندارد كه درد و رنج اين انسانها را درك كنيم.. . اگر چه ميليونها دلار و يورو كمك به آسيا سرازير شده است باز معلوم نيست اين انسانها در چه وضعي خواهند بود و چقدر از اين كمك ها به آنها خواهد رسيد. هنوز معلوم نيست كه آيا ميشود جلوي بيماريهاي مسري را گرفت يا نه.

اگر سيستم هاي رادار در آن منطقه كار ميكرد يا اگر انسانها در باره سونامي اطلاعات بيشتري داستند شايد بسياري از مرگ نجات پيدا ميكردند.. آنطور كه ميگويند قبل از آمدن موج دريا به شدت عقب نشيني ميكند و حدود صد متر به عقب ميرود. در اكثر موارد اين نشانه موج بسيار بزرگي است و انسانها ميتوانند با رفتن به مناطق مرتفع تر جان خود را نجات دهند. در يكي از سواجل تايلند يك دختر 10 ساله انگليسي كه تصدفا دو هفته قبل در باره سونامي گزارشي براي كلاسش تهيه كرده بود با ديدن عقب نشيني دريا و حباب هاي بزرگ به مادرش هشدار ميدهد و مادر هم به مسئولان هتل اطلاع ميدهد و همين باعث ميشود كه در آن ساحل كسي جان خود را از دست نميدهد.البته در بسياري از مناطق هم جاي مرتفعي نبوده كه كسي پناه ببرد.

از آنجا كه همه چيز به چرتكه اندازي و پول برميگردد حالا كشورهاي غربي دارند متفق القول ميشوند كه كمك به گذاشتن سيستم هاي راداري در آن منطقه ممكن است بسيار كم خرج تر از كمك به نجات انسانها باشد.

كالين پاول هم ديروز اعلام كرد كه شايد اين فاجعه براي امريكا خوب باشد كه بتواند با كمك به كشورهاي اسلامي نظر مثبت كشورهاي اسلامي را به خود جلب كند.

اين كه امريكا از مرگ و مير انسانها مي خواهد به نفع خود استفاده كند جاي تعجب ندارد اما براي جلب نظر كشورهاي اسلامي !!! كمك كردن نشانه اين است كه آقاي پاول هر چه زودتر چمدانش را بايد جمع كند و برود با آقاي البرادعي گلف بازي كند.
************

جمهوري فاجعه

در راديو فردا حبري خواندم كه مو بر تنم راست شد.

علی سجادی (رادیو فردا): روزنامه همشهری خبر از برگزاری نخستين جلسه محاكمه عاملان قتل دو كودك و يك مرد و زن می دهد، كه در پي نقشه ای چهارنفر از جمله دو پسربچه خردسال خود را کشته اند. داستان از این قرار است که معصومه 31 ساله با داشتن همسر و سه پسر با مرد دیگری رابطه برقرار می کند و مرد از او تقاضای ازدواج می کند. او این موضوع را به شوهرش اطلاع می دهد و شوهر موافقت می کند که زنش همسر آن مرد شود. پس معصومه – که خود را هانیه معرفی کرده – همسر خود را دایی اش معرفی می کند و با کمک همسر در محضر به عقد و ازدواج مرد دیگر در می آید و 600 نفر و به روایتی 700 نفر در مراسم عروسی آنها شرکت می کنند. و به زن و شوهر زنش مقداری طلا و یک موبایل هدیه عروسی می دهد.
سپس شوهر اول، با اجرای نقشه ای ابتدا خواهر شوهر زنش را به قتل می رساند و سر او را می برد و سپس شوهر زنش را نیز با اجرای نقشه ای دیگر به قتل می آورد و سر او را هم می برد. بعد متوجه می شود که پسرانش هنگام بریدن سر بریدن شوهر زنش، شاهد بوده اند، پس هر دو پسر خود را نیز به حمام برده و سر می برد!


يكي از كودكان با ديدن يدن سربريده برادر خود در اثر سكته جان خود را از دست ميدهد. در اين قتل ها مادر كودكان نيز با پدر همكاري داشته است. در ضمن پدر اين دو كودك به جرم قتل دو نفر ديگر به اعدام محكوم شده است و براي كشتن كودكان خود قصاص نمي شود چون كودكان ؛‌اموال ؛‌پدر هستند. بحث مجازات شدن يا نشدن اين بيماران رواني بحثي جداست. اما ببينيد در جمهوري اسلامي كودكان چقدر بي دفاع هستند.بريدن سر كودك - كتك زدن و آزار و شكنجه همه جزو حق و حقوق پدر محسوب ميشود. از ملاهاي قاتل و خونريز و قوانين جزايي مبتني بر درهم و شتر به جز اين چه انتظاري ميشود داشت؟

اما بر مردم ما چه ميرود؟ انگار همه داريم ملا ميشويم. ‌انگار درصد بيماريهاي رواني در ايران دارد با سرعت نور بالا ميرود. .. به قول صمد بهرنگي ناهنجاري ها نشانه بيماري يك جامعه است. در جامعه ما كه سردمدارانش همه قاتل و دزد هستند و كشتن مردم در ملا عام و شكنجه و شلاق زدن در خيابان ها يك امر معمولي است مسلما ناهنجاري ها و بيماري هاي جامعه صد چندان خواهد شد. در جامعه اي كه قوانين به جاي محافظت انسان ها براي زجر و شكنجه آنها تنظيم شده است كي مي خواهد با چه وسيله اي از حق و حقوق خودش و ديگران دفاع كند؟ در جامعه اي كه وكيل مجلس آخونديش براي زنان بي دفاع خياباني مجازات فله اي مرگ تحويز ميكند و دادستان بي شرمش زنداني هاي آزاد شده را تهديد ميكند چه امنيتي باقي مانده است؟‌

خيلي ها ميگويند بايد فرهنگ مردم عوض شود تا بشود جامعه را عوض كرد. همين مدت حكومت آخوندي نشان داده است كه يك جكئومت بي لياقت و قاتل فقط فرهنگ مردم را بدتر ميكند. بايد قوانين جامعه از انسانها برتر باشند. قانون بايد انساني باشد و انسانها را محافظت كند . تنها در آن صورت است كه فرهنگ انسانها بهتر ميشود براي اينكه قانون به بي فرهنگي و ناهنجاري واكنش نشان ميدهد. تنها با داشتن يك حكومت انساني و مردمي است كه وضع ايران بهتر خواهد شد. تا ملاها هستند اين فجايع و بدتر از اينها هم اتفاق خواهد افتاد. ننگ بر ملاهاي قاتل و حاميان اروپايي و امريكايي شان كه اين همه بدبختي را بر مردم ايران براي چند دلار بيشتر روا مي بينند و دستان كثيف خود را در دستان خونين ملاها ميگذارند. . .

يادداشت روز ايران نبرد در اين باره را هم بخوانيد.

براي آن دو كودك - براي برادر بزرگشان كه تنها بازمانده اين حادثه فجيع است . معلوم نيست چه آينده اي خواهد داشت براي همه كودكان ميهنم دلم پر ميزند. براي آنهايي كه بايد به جاي بازي و سرگرمي خود بازيچه دست انسانهاي بيماري باشند كه يك كشور را به لبه پرتگاه مرگ كشانده اند. اما هر آنچه كه آغازي داشته باشد پاياني هم دارد..

. گرچه شب تاريك است
دل قوي دار سحر نزديك است.



0 comments:

Post a Comment