Sunday, November 29, 2009

حکم اعدام پنج متهم به حوادث پس از انتخابات را ملغی کنید

دوستان
از این اقدام به جای وبلاگ نویسان حمایت کنید:


اعدام جنایتی است که با آگاهي صورت می‌گیرد. .حکومت ايران اعدام را به مثابه اهرم کنترل و فشار در جامعه اعمال می‌کند و به اشکال مختلف شهروندان ایرانی را به قتل می‌رساند. نه تنها بسیاری از زندانیان سیاسی و کودکان در خطر مرگ قرار دارند بلکه افراد عادی نیز از ماجراجویی های نیروهای انتظامی و بسيج ایران در امان نیستند.اعدام های بدون دلیل , اعدام های شتاب زده و اعدام های خیابانی در ایران روز به روز شدت می‌گیرد.

هم‌اکنون از سوی دادگاه انقلاب، برای پنج متهم به نام‌های محمد رضا علی زمانی _ آرش رحمانی‌پور _ رضا خادمی _ حامد روحی‌نژاد _ ناصر عبدالحسینی _حکم اعدام صادر شده است این متهمین را به اتهام شرکت در اغتشاشات و تبلیغات علیه نظام و عضویت درسازمان‌های مسلح و حتی بدون برخورداری از داشتن وکیل و حق دفاع قانونی، و بعد از آزار و شکنجه و اعتراف ‌گیری اجباری، در دادگاه‌های نمایشی به اعدام محکوم کردند و حالا به پای چوبه دار می‌برند. شواهد متعدی در دست است که این پنج متهم در زمان انتخابات در زندان بسر می‌بردند و در نتیجه نمی‌توانسته‌اند در تظاهرات و اعتراضات مردمی پس از انتخابات شرکت و فعالیت داشته باشند

ما وبلاگ نویسان امضا کننده این بیانیه خواهان توقف فوری مجازات اعدام محمد رضا علی زمانی, آرش رحمانی پور؛ رضا خادمی, حامد روحی نژاد و ناصر . عبدالحسینی هستیم. ما به همه فعالین حقوق بشر؛ انسانهای آزادیخواه و سازمانهاي مدافع حقوق بشر هشدار ميدهيم که خطر تکرار فاجعه خونين قتل عام سال 67 بسيار جدی است و بر ما است که با جلوگیري از اجراي احکام اعدام از تکرار تلخ تاریخ و از قتل عام دستگیر شدگان جلوگيري کنيم... ,

با توجه به تایید حکم اعدا م محمدرضا علی زمانی و با توجه به تهدیدهای دولتی بخصوص سخنان آقای اژه ای در باره اعدام قریب الوقوع مخالفان ما یک بار دیگر همه انسان دوستان و فعالین حقوق بشر را به نجات جان این پنج نفر فرامی‌خوانیم .. ما از سازمان ملل ؛ صلیب سرخ بین المللی ؛ سازمان عفو بین الملل و همه سازمان های حقوق بشر می‌خواهیم که با فشار به دولت ايران مانع اجرای اين احکام اعدام شوند. ما از آقاي بان کی مون به عنوان رییس سازمان ملل متحد می‌خواهیم که به دولت ایران مسئوليت های خود در قبال قوانين حقوق بشر را گوشزد کرده و برای نجات جان شهروندان ايرانی همه اقدامات لازم حتی تعلیق عضويت ایران در سازمان ملل تا زمان التزام به قوانين حقوق بشر را به عمل آورند.


. ما همه وبلاگ نویسان و همه فعالين حقوق بشر و سازمانهاي حقوق بشر را به پیوستن به این کمپين و به اقدام فوری برای توقف مجازات اعدام در ایران به طور کلی و توقف مجازات اعدام محمد رضا علی زمانی, آرش رحمانی پور؛ رضا خادمی, حامد روحي نژاد و ناصرعبدالحسینی به طور اخص فرا می‌خوانیم . .

وبلاگ نويسان علیه اعدام

Saturday, November 28, 2009

می نویسم. پس هستم

می نویسم . پس هستم. می نویسم تا بمانم. مینویسم زیرا تنها صداست که میماند.
و صدای من در کلماتی است که روی مونیتور ظاهر میشوند.

چه روزهای پر تب و تابی را کشورمان میگذراند. اما چه غرور آمیز است دیدن عزم جزم جوانان و مردم کشورمان برای به دست آوردن آن چه حقشان است. آنچه در این سی سال و قبل از آن از آنها گرفته شده است.

این مسخره است که در قرن بیست و یکم هنوز یک عده که دست چپ و راست خود را از هم تشخیص نمی دهند برای ما تعیین تکلیف کنند که چه بپوشیم و با کی حرف بزنیم و کی ازدواج کنیم و موقع خواب سرمان را کدام طرف بگذاریم و هنگام ورود به توالت با کدام پا وارد شویم.
بدتر از آن همه امکانات کشور را به نفع خود مصادره کنند و ملتی را در فقر و اعتیاد و فحشا و گرسنگی و بیماری به کشتن دهند تا خودشان و آقازاده هایشان در اروپا و کانادا و اینور و آنور دنیا کاخ بسازند و یا قطر شکم خود را از قطر درخت های مشهور کالیفرنیا فراتر ببرند.

به هر حال سخن زیاد است اما آنچه مایه غرور و سرافرازی است این است که در کنار جانیانی که ایران ما را اشغال کرده اند ما کاوه های سرفرازی داریم که به همه دنیا با خون خود اثبات کردند که مردم ایران سزاوار حکومت و زندگی بهتری هستند. . چه سروهای سرفرازی که از دست ندادیم. از سهراب اعرابی و کیانوش آسا تا حنیف و سیاوش و احسان فتاحیان که هنوز داغش تازه است.

یک لحظه تصور کنید که این سرمایه های وطن اگر مانده بودند ( به همراه هزاران هزار شهید دیگر) کشور ما تا چه حد پیشرفت کرده بود. در عوض کردان ها و رحیمی ها و هر متقلب دیگری را با مدارک تقلبی دکترا و مهندسی بر سر کارهای دولتی آوردند تا دیگر علم هم هیچ ارزشی نداشته باشد. رییس جمهوری حکومت این کشور را به دست گرفته است که با اینکه گویا خودش در توابع اردبیل به دنیا آمده اما میرود تبریز را به عنوان پایتخت تشیع اعلام میکند یا در تلویزیون جلو چشمان بهت زده مردم از تولید انرژی هسته ای تولد دختری 16 ساله ( و برادرش) از وسایلی که "بازار" خریداری شده اند صحبت میکند ....

همه اقتصاد کشور به دست سپاه پاسداران ایران افتاده است. از تلفن و اینترنت گرفته تا تراکتورسازی تبریز و کنترل بنادر. دولت در یک حمله دیگر همه یارانه ها ( یعنی سوبسیدها ) را در 5 سال آینده برخواهد داشت و مثلا آنها را هدفمند خواهد کرد. ( درست حدس زدید. دادن روزانه 200 هزار تومان به بسیجی های چاقوکش برای کشتن مردم بودجه لازم دارد.)
این یعنی نان و شکر و گوشت و همه فرآورده های اصلی از این هم گرانتر خواهند شد و ایران علاوه بر رکورد فساد دولتی رکورد دار گرسنگی در جهان هم خواهد شد.
تعجب نکنید اگر دولتی که یک ریال برای مردم خودش خرج نمی کند برای مردم ونزوئلا ده هزار دستگاه خانه میسازد و با چمدان برا حماس پول میفرستد.

این است اوضاع کشور.

و این است که نمی شود ساکت ماند.

حکم اعدام پنج متهم به حوادث پس از انتخابات را ملغی کنید

دوستان
از این اقدام به جای وبلاگ نویسان حمایت کنید:


اعدام جنایتی است که با آگاهي صورت می‌گیرد. .حکومت ايران اعدام را به مثابه اهرم کنترل و فشار در جامعه اعمال می‌کند و به اشکال مختلف شهروندان ایرانی را به قتل می‌رساند. نه تنها بسیاری از زندانیان سیاسی و کودکان در خطر مرگ قرار دارند بلکه افراد عادی نیز از ماجراجویی های نیروهای انتظامی و بسيج ایران در امان نیستند.اعدام های بدون دلیل , اعدام های شتاب زده و اعدام های خیابانی در ایران روز به روز شدت می‌گیرد.

هم‌اکنون از سوی دادگاه انقلاب، برای پنج متهم به نام‌های محمد رضا علی زمانی _ آرش رحمانی‌پور _ رضا خادمی _ حامد روحی‌نژاد _ ناصر عبدالحسینی _حکم اعدام صادر شده است این متهمین را به اتهام شرکت در اغتشاشات و تبلیغات علیه نظام و عضویت درسازمان‌های مسلح و حتی بدون برخورداری از داشتن وکیل و حق دفاع قانونی، و بعد از آزار و شکنجه و اعتراف ‌گیری اجباری، در دادگاه‌های نمایشی به اعدام محکوم کردند و حالا به پای چوبه دار می‌برند. شواهد متعدی در دست است که این پنج متهم در زمان انتخابات در زندان بسر می‌بردند و در نتیجه نمی‌توانسته‌اند در تظاهرات و اعتراضات مردمی پس از انتخابات شرکت و فعالیت داشته باشند

ما وبلاگ نویسان امضا کننده این بیانیه خواهان توقف فوری مجازات اعدام محمد رضا علی زمانی, آرش رحمانی پور؛ رضا خادمی, حامد روحی نژاد و ناصر . عبدالحسینی هستیم. ما به همه فعالین حقوق بشر؛ انسانهای آزادیخواه و سازمانهاي مدافع حقوق بشر هشدار ميدهيم که خطر تکرار فاجعه خونين قتل عام سال 67 بسيار جدی است و بر ما است که با جلوگیري از اجراي احکام اعدام از تکرار تلخ تاریخ و از قتل عام دستگیر شدگان جلوگيري کنيم... ,

با توجه به تایید حکم اعدا م محمدرضا علی زمانی و با توجه به تهدیدهای دولتی بخصوص سخنان آقای اژه ای در باره اعدام قریب الوقوع مخالفان ما یک بار دیگر همه انسان دوستان و فعالین حقوق بشر را به نجات جان این پنج نفر فرامی‌خوانیم .. ما از سازمان ملل ؛ صلیب سرخ بین المللی ؛ سازمان عفو بین الملل و همه سازمان های حقوق بشر می‌خواهیم که با فشار به دولت ايران مانع اجرای اين احکام اعدام شوند. ما از آقاي بان کی مون به عنوان رییس سازمان ملل متحد می‌خواهیم که به دولت ایران مسئوليت های خود در قبال قوانين حقوق بشر را گوشزد کرده و برای نجات جان شهروندان ايرانی همه اقدامات لازم حتی تعلیق عضويت ایران در سازمان ملل تا زمان التزام به قوانين حقوق بشر را به عمل آورند.


. ما همه وبلاگ نویسان و همه فعالين حقوق بشر و سازمانهاي حقوق بشر را به پیوستن به این کمپين و به اقدام فوری برای توقف مجازات اعدام در ایران به طور کلی و توقف مجازات اعدام محمد رضا علی زمانی, آرش رحمانی پور؛ رضا خادمی, حامد روحي نژاد و ناصرعبدالحسینی به طور اخص فرا می‌خوانیم . .

وبلاگ نويسان علیه اعدام

می نویسم. پس هستم

می نویسم . پس هستم. می نویسم تا بمانم. مینویسم زیرا تنها صداست که میماند.
و صدای من در کلماتی است که روی مونیتور ظاهر میشوند.

چه روزهای پر تب و تابی را کشورمان میگذراند. اما چه غرور آمیز است دیدن عزم جزم جوانان و مردم کشورمان برای به دست آوردن آن چه حقشان است. آنچه در این سی سال و قبل از آن از آنها گرفته شده است.

این مسخره است که در قرن بیست و یکم هنوز یک عده که دست چپ و راست خود را از هم تشخیص نمی دهند برای ما تعیین تکلیف کنند که چه بپوشیم و با کی حرف بزنیم و کی ازدواج کنیم و موقع خواب سرمان را کدام طرف بگذاریم و هنگام ورود به توالت با کدام پا وارد شویم.
بدتر از آن همه امکانات کشور را به نفع خود مصادره کنند و ملتی را در فقر و اعتیاد و فحشا و گرسنگی و بیماری به کشتن دهند تا خودشان و آقازاده هایشان در اروپا و کانادا و اینور و آنور دنیا کاخ بسازند و یا قطر شکم خود را از قطر درخت های مشهور کالیفرنیا فراتر ببرند.

به هر حال سخن زیاد است اما آنچه مایه غرور و سرافرازی است این است که در کنار جانیانی که ایران ما را اشغال کرده اند ما کاوه های سرفرازی داریم که به همه دنیا با خون خود اثبات کردند که مردم ایران سزاوار حکومت و زندگی بهتری هستند. . چه سروهای سرفرازی که از دست ندادیم. از سهراب اعرابی و کیانوش آسا تا حنیف و سیاوش و احسان فتاحیان که هنوز داغش تازه است.

یک لحظه تصور کنید که این سرمایه های وطن اگر مانده بودند ( به همراه هزاران هزار شهید دیگر) کشور ما تا چه حد پیشرفت کرده بود. در عوض کردان ها و رحیمی ها و هر متقلب دیگری را با مدارک تقلبی دکترا و مهندسی بر سر کارهای دولتی آوردند تا دیگر علم هم هیچ ارزشی نداشته باشد. رییس جمهوری حکومت این کشور را به دست گرفته است که با اینکه گویا خودش در توابع اردبیل به دنیا آمده اما میرود تبریز را به عنوان پایتخت تشیع اعلام میکند یا در تلویزیون جلو چشمان بهت زده مردم از تولید انرژی هسته ای تولد دختری 16 ساله ( و برادرش) از وسایلی که "بازار" خریداری شده اند صحبت میکند ....

همه اقتصاد کشور به دست سپاه پاسداران ایران افتاده است. از تلفن و اینترنت گرفته تا تراکتورسازی تبریز و کنترل بنادر. دولت در یک حمله دیگر همه یارانه ها ( یعنی سوبسیدها ) را در 5 سال آینده برخواهد داشت و مثلا آنها را هدفمند خواهد کرد. ( درست حدس زدید. دادن روزانه 200 هزار تومان به بسیجی های چاقوکش برای کشتن مردم بودجه لازم دارد.)
این یعنی نان و شکر و گوشت و همه فرآورده های اصلی از این هم گرانتر خواهند شد و ایران علاوه بر رکورد فساد دولتی رکورد دار گرسنگی در جهان هم خواهد شد.
تعجب نکنید اگر دولتی که یک ریال برای مردم خودش خرج نمی کند برای مردم ونزوئلا ده هزار دستگاه خانه میسازد و با چمدان برا حماس پول میفرستد.

این است اوضاع کشور.

و این است که نمی شود ساکت ماند.