Sunday, December 19, 2004


عكس از راديوفردا

حاجيه اسماعيل وند در سه روز آينده سنگسار خواهد شد.

جمهوري اسلامي ايران در طول عمر ننگين خود ركوددار بسياري از اعمال غير انساني است. . كه در مورد زنان بعد فجيع تري به خود ميگيرد. تجاوز به دحتران قبل از اعدام-اعدام زنان حامله- شكنجه در خانه هاي مسكوني و ...سنگسار..به جرم رابطه نامشروع.

در جمهوري اسلامي انسان ها بايد زجر كش شوند. اين كه زندگي هر روز انسان ها شكنجه است كافي نيست. فقر- اعتياد- افسردگي - نااميدي به آينده بس نيست. بايد جوان را گرفت - زجر كش كرد- زير تلي از سنگ كم كم جانش را گرفت - بايد شكنجه هاي فجيع نر اختراع كرد- براي اينكه جوان پرشور است و خطرناك- بايد انسان ها را به هر ترتيب ترساند و منفعل كرد و با خيال راحت بر دلارهاي نفتي صاحب شد.

قاتل حاجيه و ليلا وعاطفه و ژيلا و زهرا كاظمي تنها ملايان خون آشام نيستند. بلكه حكومت هايي كه به اين دژخيمان ياري ميرسانند و با آنها دست ميدهند و رژيمي را كه 51 بار به جرم نقض حقوق بشر در سازمان ملل محكوم شده قابل ؛ رفرم؛ ميدانند از اين ملاها بدتر هستند.

؛سيايت و منافع همه چيز را توجيه نمي كند. هيچ پرنسيبي در دنيا مذاكره با كساني كه زندگي انسان ها را بي ارزش ميدانند توجيه نمي كند. اروپا بايد از اين دوران سياه تاريخ خود شرم كند. به عنوان ايرانيان بايد به اين سياست منفعت طلبانه اعتراض كنيم. . هر بار اروپاييان با ايران بر سر ميز مذاكره نشسته اند وضع حقوق بشر در ايران خراب تر شده است- اعدام ها فزوني گرفته اند - پناهندگان به ايران مسترد شده اند و مخالفان ايران به خصوص مجاهدين محدودتر شده اند. اگر اين سياست ها براي بر پا نگاه داشتن جكومت ملايان نيست پس چيست؟

جالب است كه اين افعي كه آقايان در آستين مي پرورانند از همين مذاكرات و آوانس ها جان ميگيرد و نه تنها به فرامين اربابان خود وقعي نمي نهد بلكه هر چه بيشتر در سياست هاي ضد انساني خود جري تر ميشود. ملايان ديوانه حالا دنبال بمب اتم هستند. دولتي كه نماينده مجلسشان به راحتي از تريبون مجلس براي زنان خياباني حكم اعدام صادر ميكند معلوم است كه با بمب اتم چه خواهد كرد. اما اروپا چنان سرمست قراردهاي سود آور در ايران است كه فعلا اين را خطري نمي داندو شايد هم برايش آسان تر است كه پس از سركيسه كردن مردم ايران با يك حمله نظامي كاررا يكسره كند.

در يان ميان زندگي انسانهايي مثل ليلا و حاجيه و عاطفه و وبلاگ نويسان دستگير شده و زندانيان سياسي و ...است كه از بين ميرود. اين حكومت قابل رفرم و بهتر شدن نيست. . راه آسان وجود ندارد . بايد اين دندان پوسيده را كند و دور انداخت. بايد يك حكومت مردمي كه در آن دين از سياست جدا باشد و حقوق همه انسانها در آن مراعات شده باشد سر كار بيايد. تا آن روز بايد هر چه ميتوانيم افشاگري كنيم و جان آنها را كه مي توانيم نجات بدهيم.. براي نحات حاجيه بايد كاري كنيم.

خسن آقاي عزيز در وبلاگش آدرس كمپين عفو بين الملل براي نجات ليلا را داده است. شما هم برويد و امضا كنيد. سرعت اعدام ها و سنگسار ها را آنقدر زياد كرده اند كه آدم سرگيجه ميگيرد اما تا نيفتاده ايم بايد هر كاري از دستمان بر مي آيد انجام دهيم.
حتي اگر شده يك تلفن به عفو بين الملل ...

*************

مرگ بي خانمان ها و كارتن خواب ها
دولت بي لياقت و آدمخوار جمهوري اسلامي 25 سال است كه سر كار است و در اين ميان به جز بيشتر كردن قطر شكم و گردن سران خود كاري نكرده است.
در عرض يك ماه هشتاد نفر فقط در تهران از سرما جان خود را از دست داده اند. مقامات ايراني آنقدر بي شرم هستند كه تازه منت هم بر سر مردم ميگذارند و ميگويند همه جاي دنيا مشكل بي خانمان ها وجود دارد. . همه جاي دنيا ملاها سر كار نيستند. زنان به جرم بدحجابي دستگير و زنداني نمي شوند. جوانان به جرم وبلاگك نويسي تحت شكنجه قرار نميگيرند. همه جاي دنيا انسانها لااقل در حريم زندگي خصوص خود آزاد هستند.

اين انسانها خوابيدن در خيابان ها و مردن در سرما را انتخاب نكرده اند. شرايط اسف يبار زندگي در ايران آنها را به اين روز انداخته است. مگرفروختن كليه و چشم و بدن براي امرار معاش به صورت يك امر عادي در نيامده است؟
دولت جمهوري اسلامي در همه سياست هايش شكست خورده است. 25 سال حكومت آخوندي جز مرگ براي ايرانيان چيزي به ارمغان نياورده است.

آنچه در اين ميان اميد را در قلب انسان زنده ميكند انسانيت جوان هايي است كه براي همدردي با بي خانمان ها شب هاي متوالي را در خيابان ها به سر ميكنند و از اين طريق توجه جهانيان را به اين انسانهاي بي پناه جلب ميكنند. اگر ايران خميني و رفسنجاني و خاتمي و خامنه اي و لاجوردي دارد در عوض انسان هاي پاكي هم دارد كه بي هيچ چشمداشتي براي آزادي و بهروزي ديگران تلاش ميكنند. مبارزاني كه جان خود را دردر راه آزادي فدا ميكنند. مبارزاني كه زندگي عادي را رها ميكنند و عمر خود را وقف آزادسازي كشورشان ميكنند و جواناني كه در همين حكومت ضد انساني بزرگ شده اند اما به عوض گردن نهادن به فرامين ضد بشرس آخوندها انسانيت را انتخاب ميكنند. بر دست تك تك شما بوسه ميزنم...

جوانان ايراني بدون هيچ چشمداشتي به كمك اين انسانها آمده اند. علي عزيز در صفحه اش به همه اخبار مربوط به كارتن خواب ها لينك داده است و بي وقفه براي كمك به آنها تلاش ميكند. با خبر رساني و كمك هاي خود به ياري اين انسانها بشتبابيم.

يك راه سريع براي كمك رساني به كارتن خواب ها جاي دادن آنها در استاديوم هاي ورزشي و مساجد است. . تهران هر كمبودي داشته باشد مسجد كم ندارد. . اما از ملا هاي حاكم بر ايران چه توقعي مي شود داشت؟‌ . ....

**********

سخنراني مريم رجوي در كميسيون پارلمان اروپا

هفته پيش درست دو روز بعد از امضاي معاهده ننگين بين چهار كشور اروپايي و ايران مريم رجوي در استراسبورگ در يك كميسيون پارلمان اروپا به عنوان مهميان حاضر شدو سخنراني كرد. يكي از شرايط دولت ايران براي منجمد كردن فعاليت هاي اتمي اين است كه اروپا نام مجاهدين خلق را همچنان در ليست تروريستي نگاه دارد. انگار نه انگار كه اين دولت ايران است كه در جاي جاي دنيا به جرم تروريسم محاكمه شده و براي سرانش حكم جلب بين المللي صادر شده است. وقتي گردن زدن ها در عراق را مي بينم درست به ياد روش كشته شدن شاپور بختيار و بريدون فرخ زاد مي افتم كه با چاقو گلويشان را بريده بودند. اينها را اگر من ميدانم حتما مقامات اروپايي همميدانند اما دلارهاي نفتي را به زندكگي انسانهاي ميدل ايتي ارجح ميشمارند.

به همين دليل سخنراني مريم رجوي در پارلمان اروپا در اين موقعيت اهميت زيادي دارد. اكنون در نقطه اي از تاريخ هستيم كه نه تنها مردم ايران بلكه مردم همه دنيا بر سر يك دوراهي قرار دارند. احازه دادن به بقاي ننگين ملاها يا دست برداشتن از حمايت از آنها؟
آيا ملاها قابل تغيير هستند؟‌دادن امتياز به آنها آيا باعث خواهد شد كه وشع زندگي مردم ايران و مردم دنيا بهتر شود يا فقز بدبختي بيشتري براي بشريت به ارمغان خواهد آورد؟

علاوه بر اينها مريم رجوي به يك نكته مهم ديگر اشاره ميكند. اين كه دنيا سناريويي درست كرده كه طبق آن يا بايد با ملاها سازش كند و بهشان پر و بال بدهد يا اينكه به ايران حمله نظامي كند. در صورتي كه ايرانيان خود ميتوانند و قادر هستند كه سرنوشت خودشان را در دست بگيرند و يك حكومت مردمي در ايران بر سر كار بياورند . در اين ميان به كمك غرب يا حمله نظامي كه باعث بدبختي بيشتر ايران خواهد شد احتياجي نيست. فقط بايد غرب دست از حمايت از اين ملاها بردارد آنوقت خواهيم ديد مردم ايران چه خواهند كرد

سخنان مريم رجوي :
من در شرايطي به اينجا آمده ام كه استبداد مذهبي حاكم بر ايران, ازيكسو در داخل كشور مرزهاي جديدي را در نقض حقوق بشر در نورديده و ازسوي ديگر با مداخلات فزاينده در عراق و تلاش براي توليد سلاح اتمي. به بزرگترين چالش جامعه بين المللي تبديل شده است. ملاهاي تهران و كساني كه در وضع موجود منفعت دارند, اين را الغا ميكنند كه هر تغيير جدي, مستلزم جنگ خارجي است و گزينه اي جز سازش وجود ندارد. اما من امروز آمده ام بگويم يك راه حل سوم وجود دارد: تغيير توسط مردم و مقاومت ايران.اگر موانع خارجي برداشته شود, مردم و مقاومت ايران توانايي و آمادگي اين تغيير را دارند و اين تنها راه جلوگيري از جنگ خارجي است. امتياز دادن به ملايان آلترناتيو جنگ خارجي نيست و آنها را از اهداف شومشان منصرف نخواهد كرد.


ما مجبور به انتخاب بين مماشات يا جنگ نيستيم. معادله «يا جنگ و دخالت نظامي يا مماشات» يك فريب سياسي است. راه حل سوم در دسترس است. مردم و مقاومت سازمان يافته آنها, ظرفيت و توانايي تغيير را دارندمقاومت سازمانيافته با 120هزار شهيد و بيش از نيم ميليون زنداني سياسي طي 25سال گذشته, عمق و شدت و پايداري واكنش جامعه دربرابر اين رژيم را نشان ميدهد. اين مقاومت با ارائة يك آلترناتيو كثرت گرا, با شبكه گسترده اجتماعي و با ارتش آزاديبخش ملي, توان و پتانسيل تغيير را دارد. اين مقاومت در سخت ترين شرايط داخلي و منطقه اي, جنبش مردم براي دمكراسي را رهبري كرده است. خانم رجوي تاكيد كرد مهمترين مانع و راه بند تغيير در ايران, سياستهاي غربي است. غرب قيمت سازش با ملايان را از جيب مردم ومقاومت ايران ميدهد ومهمترين, نامشروع ترين و زيانبارترين كار غرب قبول درخواست ملايان براي زدن برچسب تروريستي به مقاومت ايران بوده است. برچسب تروريستي به مقاومت ايران ناديده گرفتن اراده يك ملت براي تغيير درايران است. اين برچسب ناديده گرفتن همان راه حل سوم است. اين برچسب, انكارحق يك ملت براي مقاومت دربرابرفاشيسم مذهبي است. اين برچسب فتواي سركوب يك ملت به دست رژيمي است كه 51قطعنامه ملل متحد آن را به خاطرنقض حقوق بشرمحكوم كرده است.

خانم رجوي گفت:ما از غرب نه پول ميخواهيم و نه سلاح, ما ميخواهيم بين مردم و مقاومت از يكسو, و رژيم حاكم ازسوي ديگر, بيطرف باشند. حق مقاومت را نفي نكنند و به ملايان امداد نرسانند. حذف برچسب نا عادلانه تروريستي خواست مشروع مردم ايران است و من از خلال تجربه ام با مردم فرانسه مطمئن هستم كه اكثريت قاطع مردم اروپا از اين خواست حمايت مي كنند. رژيم آخوندي مانع تحقق صلح وآرامش در منطقه و به ويژه درعراق است. تغيير اين رژيم و استقرار آزادي و حاكميت مردم در ايران, كليد صلح و ثبات و همزيستي در منطقه خاورميانه و پايان خشونت و نفرت در زادگاه موسي, مسيح و محمد است






Monday, December 06, 2004

سعید ماسوری زندانی سیاسی در آستانه اعدام

هر روز باید برای نجات جان یک انسان بی گناه از چنکال ملاهای خون آشام تلاش کنیم .
متن نامه برادر سعید ماسوری زندانی سیاسی که هر لحظه ممکن است اعدام شود
( از دیدگاه)


مردم شریف و آزاده
گروهها و سازمانهای مدافع حقوق بشر

سعید و خانواده سعید از شما تقاضای کمک دارند. کمک کنید تا سعید به سلول خود برگردد و از بلاتکلیفی بیرون بیاید و مسولین حکم لغو اعدام وی را به او ابلاغ کنند. این خواست
زیادی نیست. اعتراضات شما در این مدت، جمهوری اسلامی را از اعدام سعید بازداشته است. شما با ادامه اعتراضتان می توانید، و ضعیت سعید را دگرگون کنید و نگرانی خانواده و بویژه مادر سعید را بر طرف کنید. در پیوست این یادداشت، شما نامه مادر سعید را ملاحظه می کنید. این تقاضای کمک مادری است که فرزند عزیزش زیر تبغ جمهوری اسلامی، شب را به صبح می رساند، دست یاری مادر سعید را رد نکنید و به یاری سعید و زندانیان سیاسی ایران بشتابید
منوچهر ماسوری
0046-736999114
manochermasori@yahoo.com

سومین هفته سعید ماسوری در انفرادی و نامه سرگشاده مادر سعید
آخرین اخبار و وضعیت جدید سعید


بعد از ملاقات کوتاهی که هفته پیش مادر سعید، با سعید در حضور بازجو داشت. خانواده به دادگاه رفته و از مسولین خواسته اند که تکلیف خانواده را روشن کنند و بگویند تا کی سعید قرار است در انفرادی باشد. و چرا وقتی شاهرودی می گوید که انفرادی نداریم و اگر هم هست غیر قانونی است، شما سعید را در انفرادی نگه داشته اید. و مسولین در جواب خانواده گفته اند که ما برای حفظ نظام هر کاری که لازم باشد می کنیم و تا زمانی که سعید با ما همکاری نکند و دست از کارها و فعالیتهایش از زندان برندارد وضع او به همین منوال است. خانواده پرسیده اند که آخر چه فعالیتی می شود در زندان کرد و آنها جواب داده اند که سعید ایجاد تشکل کرده و خبر ها را به بیرون می دهد. بلاخره بعد از اصرار خانواده برای ملاقات سعید می گویند که هر دو هفته یکبار می توانید همگی به ملاقات وی بروید و سعید کنید با وی صحبت کنید که با ما همکاری کند. خانواده هم روز پنجشنبه از ساعت 9 صبح به زندان اوین مراجعه می کنند ولی تا ساعت 3 بعد از به آنها اجازه ملاقات نمی دهند. مسولین زندان اظهار می کنند که با آنها هماهنگی نشده است. بعد از اصرار فراوان تنها به مادر سعید اچازه می دهند که مدث 15 دقیق با وی ملاقات کند. مادر سعید می گوید که سعید زیر فشار شبانه روزی است و وضعیت سلامتی اش نامناسب است. سعید از زندان به همه انسانهای شریف و آزدیخواه دنیا درود فرستاده و تقاضای کمک کرده است.

گپی کوتاه با" ليلا" ؛ دختر عقب مانده ای که در انتظار اعدام است

(به نقل از روشنگری)


سايت زنان ايران: "اعدام برای دختر 18 ساله "؛ اين تيتری بود که بيشتر روزنامه ها بعد ازصدور حکم اعدام برای ليلا از سوی شعبه 25 دادگستری اراک انتخاب کردند، اين حکم در حالی صادر شد که در آن توجهی به عقب ماندگی ذهنی ليلا و شرايط خانوادگی اش نشده بود. ليلای 18 ساله با همان بيان کودکانه اش در دادگاه توضيح داد که چطور مادرش او را به مردان مختلف اجاره می داد تا زندگی فقيرانه شان با فروش جسم ليلای عقب مانده تامين شود. ليلا که زيرکی ديگران را نداشت صادقانه توضيح داد که چطور برادران و پدرش به او تجاوز کردند. آيا اگر ليلا می دانست گفته های بی پرده او و راستگويی اش در باره اين که خويشانش با او چه کردند، سرش را به سمت دار خواهد برد، باز هم با همين صداقت کودکانه رو بروی دستگاه قضاوت می ايستاد؟ يا شايد می پنداشت ماءمن امن عدالت پناهی برای اوست. پناهی که نزديکترين کسانش نيز آن را از او دريغ کردند! بدون شک شما خواننده عزيز سوالهای زيادی برای پرسيدن از ليلا ، خانواده، وکيل و قاضی اش داريد. اين گفت و گوی بسيار کوتاه در زندان با ليلا صورت گرفته وتنها گپی با اوست و به همه آن پرسشها جواب نمی دهد. اما شما را که به دفاع از حقوق زنان علاقه منديد روبروی يکی از تلخترين واقعيتها در باره زندگی دختری می نشاند که تنش را فروختند و اينک به همين جرم حق حيات نيز بر او حرام شده است.آنچه می خوانيد ممکن است نخست گفت و گويی بسيار ساده و بی مايه حتا به نظر ايد اما پشت اين حرفهای بسيار ساده دره ای ژرف است که به اندک نظری می توان ديد. شما با دختری که تنها دلخوشی اش در زندگی پفک و شکلات است چيز ديگری می توانيد گفت؟ اما سايت زنان بر ان است تا از افراد درگير با اين پرونده اخبار و اطلاعات ديگری هم به دست آورد.

*می دانی چند سال داري؟
18 سال.

*می دانی قرار است اعدام شوي؟
گفته اند قرار است اعدامم کنند، اما در زندان همه می گويند دروغ است. دوستانم می گويند تو را می بخشند فقط می خواهند کمی بترسی. من کاری نکرده ام که !مادرم می گفت امشب برو به خانه آن مرد ،من هم می رفتم.اگر می گفت نرو، نمی رفتم.من هر چه او می گفت گوش می کردم.

*چرا هر چه او می گفت انجام می دادي؟
می ترسيدم اگر به حرف او گوش نمی کردم همه اذيتم می کردند. *مثلا چه می کردند؟ کتکم می زدند.هم مادرم و هم پدرم.آنها با من رفتار خوبی نداشتند.

*اولين بار که با کسی ارتباط داشتی کی بود؟
اولين بار که مادرم مرا به خانه مردی برد 8 سالم بود. خيلی سخت گذشت.آن شب گريه کردم.خيلی گريه کردم.اما مادرم فردای آن روز آمد به دنبالم و مرا به خانه برد وبرايم شکلات و پفک خريد.

*فرزندانت را دوست داري؟
خيلی دوستشان دارم.قبل از اين که به اينجا (زندان) بيايم خيلی با هم بازی می کرديم.

*چند بچه داري؟
دو دختر دارم و يک پسر.آنها خيلی مهربانند.

*خودت بزرگشان کردي؟
مدتی مادرم نگهشان داشت.بعد هم مدتی پيش پدرشان رفتند.حالا نمی دانم کجا هستند.

*پدرت چه؟ او را دوست داري؟
او مرد بد اخلاقی است.از او می ترسم.کتکم می زند.از بچگی کتکم می زد.اما وقتی برايم خوراکی می خرد دوستش دارم.

*مادرت اينجا به ديدنت می آيد؟
نه، از وقتی به زندان افتادم ديگر به سراغم نمی آيد. اگر مادرم را ديدی به او بگو قول داده بود برايم اينجا شکلات و پفک بياورد.پيراهن قرمز رنگم را هم فراموش نکند.

*************

-لیلای هجده ساله- پیرمرد 64 ساله ای که اعدام میشود- وبلاگ نویس های دستگیر شده- سعید ماسوری زندانی سیاسی محکوم به اعدام- سرکوب زندانیان سیاسی بند یک- شکستن دندان های بینا داراب وند- - وادار کردن زندانیان به توبه نامه نویسی و اعتراف به جاسوسی و کارهای خلاف اخلاق....

اینها همه از برکات ملاهای آدم خواری است که بیست و پنج سال است خون ما را در شیشه کرده اند. با هر امضای اروپا و با هر تایید سازمان های بین المللی با بستن هر قرارداد تجاری این لاشخواران در اعمال ضد انسانی خود جری تر می شوند. .

چطور ممکن است این اخبار را شنید و باز پس از بیست و پنج سال زجر و شکنجه باز به استحاله این حکومت ضد بشری اعتقاد داشت؟

چطور ممکن است فکر کرد که میشود در ظرفیت قانون در هوای این کشور تنفس کرد؟

هوای این کشور به میکرب هایی به نام ملا آلوده است که بیماری ارتجاع و فساد را در جامعه شایع کرده اند. تا این میکرب ها ریشه کن نشوند فقر و بدبختی و جهل و فحشا و بیسوادی و اعدام و شکنجه و هر بدبختی دیگری که فکر کنیم بر سرمان خواهد آمد.

سرگذشت لیلا را می خوانم و فکر میکنم چند لیلای دیگر در ایران هستند؟ چند ژیلای دیگر؟ چند عاطفه دیگر؟
این کودکان اگر در ایران به دنیا نیامده بودند چه بسا سرنوشت دیگری داشتند. می گویند تجربه های بسیار تلخ و درد آور باعث شوکهای شدید ی می شود که رشد ذهنی قربانی را متوقف میکند. احتمالا لیلا و عاطفه هم از این قاعده مستثنی نبوده اند.احتمالا عقب ماندگی ذهنی لیلا و عاطفه تاثیر تجاوز به آنها در سن کودکی است. اما حمهوری جهل و جنایت که خود باعث و بانی فقر و بدبختی خانواده های این کودکان است به جای ریشه کن کردن عامل بدبختی معلول را از بین می برد. در مورد عاطفه به این دلیل که قاضی بی شرم و مامورین انتظامی هم شریک جرم و متجاوز بودند و می خواستند مدرک جرم را هر چه زودتر از بین ببرند. در باره لیلای زیبا اما عقب مانده ذهنی هم چه بسا که شرایط یکسان است.
اما چه کسی به این جرم ها رسیدگی خواهد کرد؟
قوه قضاییه؟ خاتمی ؟ خامنه ای؟ سازمان ملل؟

**********

نگذاریم لیلا اعدام شود


Thursday, December 02, 2004

اتحاد- مبارزه- پیروزی

سیاه و سپید
امروز دیگر هیچ چیز خاکستری نیست. همه چیز واضح و روشن است. مرزها کاملا مشخص هستند. در جنایتکار بودن این دولت دیگر شبهه ای نیست. در این که این دولت جنایتکار دین را آلت دست قرار داده تا بیشتر بخوردو بچاپد و بکشد دیگر تردیدی نیست. در این که دوت های غربی از این جنایت ها آگاهند شکی نیست. در این که در این ایلغار آنها هم سهم بزرگی دارند و به همین دلیل در برابر این جنایات سکوت میکنند هم شکی نیست.
و بی تردید و بی هزاران تردید سرنوشت ما ایرانیان را فقط خودمان رقم خواهیم زد .

آخرین معامله اروپا و غرب با ایران به خوبی و خوشی برگزار شد. ملاهای شکم گنده با منطقی که حتی مورچه را هم به شک می اندازد اما با دسته چک هایی که از جیب مردم ایران صادر میکنند یک فرصت طلایی دیگر برای خود خریدند. . . کاملا واضح است که دنیا به خوبی از نیات پلید ملاها آگاه است اما چون ملاها در این بچاپ بچاپ با دنیای سرمایه داری همکاری "گرانقدری" دارند حیف است که اروپا و امریکا از این خوان نعمت بی بهره بمانند..

به گمان من نقشه امریکا و اروپا برای ایران این است که همانطور که صدام را سالها تقویت کردند و پس از تحریم هایی که کمر مردم عراق را شکست کشورشان را اشغال کردند ایران را هم به همان ترتیب می خواهند از پا در بیاورند. اگر مردم عراق سرنوشتشان را خودشان به دست گرفته بودند شاید در این گرداب نمی افتادند. امروز هم اگر ما سرنوشتمان را خود به دست نگیریم فردایمان چه بسا فرقی با عراقی ها نداشته باشد.

یک بار و برای همیشه به ملاهای خائن نه بگوییم.
برای رها شدن از شر ملاها راه آسان وجود ندارد.

می گویند مار گزیده از زیسمان سیاه و سفید می ترسد. ما هم از ضربه های مهلکی که از ملاجماعت خورده ایم می ترسیم که فردایمان از این هم بدتر شود. .

خفقان- شکنجه- سرکوب بی حد و حصر- شایعه پراکنی در باره مخالفان و بدبین کردن مردم- همه برای منفعل کردن مردم به کار گرفته میشوند.

همین امروز و همین ساعت که من و شما داریم در باره سرنوشتمان فکر میکنیم در کشورمان دختران هجده ساله منتظر اعدام و سنگسار هستند. دخترانی هستند که برای یک لقمه نان توسط خانواده هایشان فروخته میشوند. کودکان خیابانی- دانشجویانی که برای شهریه یک کلیه شان را میفروشند- جوانانی که روزی یک بار در خیابان های شهر اعدام میشوند- جوانانی که انسانیت را فراموش میکند و به جانورانی ملاصفت تبدیل میشوند- کودکانی که ازگرسنگی می میرند- انسانهایی که به دام اعتیاد می افتند- انسانهایی که از افسردگی و بیماریهای روانی که این دولت برایشان به وجود آورده زنج میرند- زنهایی که باید مدام مراقب حجابشان باشند..جوانانی که برای یک کلمه حرف مخالف نوشتن در زندانها به سر میبرند...اینها همه نیروهایی هستند که اگر در راه سازندگی این کشور به کار گرفته میشدن مسلما وضع ایران از این خیلی بهتر می بود.

برای دولت های غربی فرقی ندارد که روزی هزار نفر هم در ایران بمیرد. ما اهل "میدل ایست" هستیم. آنها اهل ینگه دنیا. . در سال 1994 در درگیری بین دو قبیله توتسی و هوتو هشتصد هزار نفر به قتل رسیدند . در همان حال دولت های خارجی اتباع خود را از آنجا خارج کردند و حتی دولت فرانسه که در آنجا نیروهای نظامی داشت نه تنها جلوی این قتل عام را نگرفت بلکه از خارج کردن مردمی که در جلوی هلیکوپترهای به فرانسویان التماس میکردند هم خودداری کرد.
در فلسطین- عراق-افریقا- در جای جای دنیا انسانها فله ای کشته میشوند و کسی را باکی نیست مگر اینکه قیمت سهام یا نفت بالا و پایین برود.

غرب ما را به شکل دلار و یورو می بیند. این ما هستیم که باید ارزش واقعی خودمان را بدانیم و طبق آن حقمان را بخواهیم. چه از ملاها چه از دنیا.
ما هستیم که در برابر ناحقی هایی که به ما میشود چه در ایران و چه در دنیا باید گردن بیفرازیم و اعتراض کنیم.
معاملات تجاری با دولت ایران و اغماض های غربی ها همیشه در ایران به بهای بدتر شدن وضع مردم و نقض بیشتر حقوق بشر و بدتر شدن وضعیت پناهندگان ایرانی در دنیا تمام میشود. به این معاملات ننگین باید اعتراض کنیم.

فایده این اعتراضات چیست؟

به گمان من این اعتراضات به طور مستقیم روی تصمیم های دولت های غربی اثر نمی گذارد. اما روی افکار عمومی مردمی که دولت هایشان را انتخاب میکنند اثر دارد و می تواند به طور غیر مستقیم موثر واقع شود.
نکته دیگر این است که باید بر تبلیغات دولت ایران که می خواهد وانمود کند مردم ایران پشتیبانش هستند فائق آمد. بطور مثال در همه رسانه های ایرانی و خارجی و از زبان دولتمردان ایران میشنویم که مردم ایران همه خواهان به دست آوردن فن آوری اتمی هستند!!! که مسلما دروغی بیش نیست.

اثر مهم تر این اعتراضات این است که باید به خودمان و به دنیا نشان بدهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین خواهیم کرد. . سیاست دولت امریکا و اروپا این است که خودشان برای کشورهای دیگر به روش خمینی" دولت تعیین میکنند". ما می خواهیم دولتمان را خودمان تعیین کنیم. مردمی که صد سال است برای آزادی مبارزه میکنند و برای رهایی از چنگ ملاها تا حالا هزاران هزار شهید و اسیر داده اند احتیاجی به امریکا و اروپا ندارند.

اتحاد

بیایید به این فکر کنیم که اختلافات درونی ما مهم تر است یااختلاف ما با ملاها؟ چقدر دیگر می توانیم وجود این زالو ها را در ایران تحمل کنیم؟
تنها راه اتحاد این است که بر سر پرنسیب های خودمان متحد بشویم و از آنها کوتاه نیاییم. اتحاد به معنی عقب رفتن و عقب نشینی نیست.اتحاد برای ایجاد یک حکومت پارلمانی که در آن حقوق همه انسان ها مساوی باشد . به اقلیت های دینی و قومی بطور یکسان بها داده شود و دین از دولت جدا باشد. حقوق بشر رعایت شود. اعدام و مجازات های غیر انسانی دیگر در آن ممنوع باشد..
اینها حداقل خواسته های مردم است و باید حول این خواسته ها متحد شد.

در بهار آزادی در سال 1358 خیابان های تهران مملو از انسانهایی بود که با هم حرف میزدند و بحث میکردند و کتاب های ممنوع به هم میداند. در بهار آزادی یعدی هم همین خواهد بود. احتلاف نظرات از حالا هم بیشتر خواهد شد و چه خوب که همه بتوانند حرفشان را بزنند. در کشوری که اختناق سالهاست بر آن حاکم بوده مسلما اختلاف نظر و سلیقه خواهد بود و باید همه اینها محترم شمرده شود. .
اما مسلما تا متحد نشویم بر این دیو هزار سر پیروز نخواهیم شد.

اتحاد - مبارزه- پیروزی



----------------

مطلب زیر را امروز درروشنگری خواندم. تا کی باید ساکت بنشینیم؟
( تاکیدها از من است)
سرنوشت تكان دهنده دختر جوانى كه در آستانه اعدام است*

ليلا در 9 سالگى مادر شد و 100 ضربه شلاق خورد، در 12سالگي‌ به‌ عنوان ‌صيغه‌ واگذار شد، در 14 سالگي‌ دوباره 100 ضربه‌ شلاق‌ خود و در زايشگاه‌ دوقلو زاييد و.. اكنون به خاطر تن فروشى پاى چوبه اعدام يك‌ بسته‌ پفك‌ و چند شكلات‌ كاكائويي‌ آرزوى اوست روشنگرى: گزارش زير، روايت يك "عاطفه" ديگر است همان كه در نكا به دارش آويختند و خريداران او و متجاوزان به جسم او بودند كه چنين كردند. وقتى "عاطفه" را اعدام كردند و موج اعتراض جهانى برخاست، دستگاه قضايى جمهورى اسلامى در واكنش به فشارهاى بين المللى و اعتراض مجامع حقوق بشر ادعا كرد كه مى خواهد اعدام كودكان را متوقف كند و بعد كه موج اعتراضات فرو كشيد نه تنها همه ادعاها مسكوت ماند كه به نام "حساسيت هاى شرعى" حتى با برگزارى تجمع اعتراضى نهادهاى غيردولتى مدافع حقوق كودكان و زنان كه برنده جايزه صلح نيز از جمله فراخوان دهندگان آن بود مخالفت كردند و اجازه ندادند تجمعى در اعتراض به اعدام كودكان شكل بگيرد، به جاى آن طرح "كنترل اجتماعى" را مطرح كردند كه يكى از محورهاى اصلى آن گسترش سركوب دختران و زنان است.
و جمهورى اسلامى كه پاسدار ننگين ترين اشكال مردسالارى است همواره چنين عمل كرده است: هر وقت دمش را لاى تله ديده است و زير موج اعتراض وجدان هاى بيدار در داخل و خارج از كشور قرار گرفته است، وعده و وعيد داده است، طرح هاى اصلاحى به ميان كشيده است و فرصت خريده است و افكار عمومى فريفته است و تا سروصداها را خوابانده است چند "عاطفه" را بى سر و صدا و با بى عاطفه گى اعدام كرده است.
اين رژيم گرگ صفت هر وقت كه راز جنايتى وجدان زخم خورده ملتى اسير و فقير را سخت به درد آورده است به جلو گريخته است و در مقام مدعى درآمده است و وعده رسيدگى و عدالت داده است و بعد كه افكار عمومى در هزارتوى رنج هاى بى پايان زندگى فلاكت بار روزانه در جهنم اين نظام وحشى و مردسالار هزار پاره شد و در خود فرو نشست تازيانه ها را بر پيكرهاى نحيف كودكان و جوانان قربانى فقر و ستم فرود آورده است و اين روايتى است كه تا اين حكومت هست هرگز تمامى نداشته و هرگز تمامى نخواهد داشت. سرنوشت "عاطفه" و "ليلا" و عاطفه ها و ليلاها در نظام جمهورى اسلامى هرگز به پايان نخواهند رسيد، اگر اين رنج ها و ستم ها تنها به تك خروش هاى تنها و منزوى بيانجامد و اگر در پس هر فرياد در همين زمين شوره زار استبداد و زير همين تازيانه هاى شلاق اين حكومت، جوانه تشكلى و نهادى تازه برنرويد كه نه تنها نجات ليلا كه نجات نسل ليلا را از چنگال اهريمنى ملايان وجهه همت كند.

اى كاش جز اين راه ميان برى بود؛ اى كاش معجونى بود كه مى شد نوشيد و يك شبه نسل ليلا را از زجركش شدن زير چنگال مردان اهريمن صفتى كه اى بسا همين فردا در پاى طناب اعدام او شيهه مستانه بركشند، نجات دهد، اى كاش تنها سخن و كلام و بيان صدهزار باره ى نخواستن اين حكومت از سوى نخبه گان ناراضى و معترض و منتقد مى توانست معجزه كند و نقطه پايانى بر دردهاى نسل ليلا نهند، اما راز ماندگارى حكومت اعدام و شكنجه، بى سنگرى و بى سرپناهى مردمان اعماق است و براى پايان دادن به پرپر احتضار اين نسل هيچ راهى جز ساختن اين سنگرها وجود ندارد. گزارش زير در شماره يكشنبه 8 آذر روزنامه اعتماد انتشار يافته است:

اراك‌، گزارش‌ از زهره‌ تركماني‌
ليلا با صداي‌ بسته‌ شدن‌ در حياط‌ از خواب‌ پريد، به‌ رختخواب‌هايي‌ كه‌ به‌ رديف‌ تنگ‌ هم‌ در تنها اتاق‌ خانه‌پهن‌ شده‌ بود به‌ دقت‌ نگاه‌ كرد. جاي‌ مادر در كنار پدر روي‌ بالش‌ خالي‌ بود. به‌ آرامي‌ از روي‌ چهار برادر كه‌ در كنارش‌ خوابيده‌ بودند طوري‌ رد شد كه‌ آنها را بيدار نكند، دست‌ و رو نشسته‌ با همان‌ موهاي‌ ژوليده‌ جلوي‌ در، به‌ انتظار بازگشت‌ مادر نشست‌.
ساعتي‌ بعد مادرش‌ با دمپايي‌ پاره‌اش‌ از راه‌ رسيد. لقمه‌يي‌ از نان‌ تازه‌ را به‌ دست‌ ليلا داد و برعكس‌ هميشه‌ كه‌ براي‌ آوردن‌ ليلا به‌ خانه‌ موهايش‌ را مي‌كشيد دستي‌ به‌ نوازش‌ بر سر دخترك‌ كشيد و با مهرباني‌ گفت‌: "ليلا جون‌ مي‌خوام‌ ببرمت‌ يه‌ جاي‌ خوب‌، پفك‌ هم‌ برايت‌ مي‌خرم‌..." مادر با صابوني‌ كه‌ تنها براي‌ ميهماني‌ رفتن‌ و ايام‌ عيد از صندوق‌ گوشه‌ اتاق‌ بيرون‌ مي‌آورد دست‌ و صورت‌ و بدن‌ ليلا را در هواي‌ سرد پاييزي‌ در دستشويي‌ گوشه‌ حياط‌ با آب‌ كتري‌ شست‌ و با چادر كهنه‌اش‌ او را خشك‌ كرد، سپس‌ پيراهن‌ قرمز دست‌ دومي‌ را كه‌ برايش‌ خريده‌ بود بر اندام‌ زيباي‌ ليلا پوشاند. ليلا فقط‌ هشت‌ سال‌ داشت‌ اما نشانه‌هاي‌ بلوغ‌ زودرس‌ از او دختري‌ دوازده‌، سيزده‌ ساله‌ ساخته‌ بود. مادر بسختي‌ و با شتاب‌ موهاي‌ گره‌ خورده‌ خرمايي‌ رنگ‌ ليلا را شانه‌ زد، گونه‌هاي‌ برجسته‌ دخترك‌ از سايش‌ محكم‌ ليف‌ بر صورت‌ گل‌ انداخته‌ بود و به‌ پوست‌ سفيد صورتش‌ زيبايي‌ بخشيده‌ بود. مادر چادر مرطوب‌ را بر سر انداخت‌، دست‌ ليلا را كشيد و با هم‌ از خانه‌ بيرون‌ رفتند
. ساعتي‌ بعد ليلا خود را همراه‌ با مادر در خانه‌يي‌ مجلل‌ يافت‌أ خانه‌يي‌ زيبا اما محصور در حصارهاي‌ فلزي‌ بلند. ليلا غرق‌ در زيبايي‌ خانه‌ بود كه‌ مادر او را به‌ داخل‌ خانه‌ فراخواند، لحظه‌يي‌ بعد او را با مردي‌ كه‌ هم‌ سن‌ پدر اما لباسي‌ فاخر و سر و وضعي‌ آراسته‌ داشت‌ تنها گذاشت‌. ليلا از چشمان‌ دريده‌ و نفس‌هاي‌ تند مرد وحشت‌ كرد، مي‌خواست‌ با مادر اتاق‌ را ترك‌ كند كه‌ متوجه‌ پيچاندن‌ كليد در قفل‌ توسط‌ مادرش‌ شد. چرا مادر او را با آن‌ مرد غريبه‌ تنها گذاشت‌؟ هيچ‌ كس‌ در آن‌ ساعات‌ اوليه‌ صبح‌ از پشت‌ آن‌ ديوارهاي‌ سنگي‌ و حصار فلزي‌ صداي‌ عروسك‌ بلوريني‌ را كه‌ زير ضربات‌ سهمگين‌ پتك‌ فقر يك‌ انسان‌ و بوالهوسي‌ و افزون‌ خواهي‌ انسان‌ ديگر در هم‌ مي‌شكست‌ نشنيد. از آن‌ روز به‌ بعد هر روز ليلا با مادر از خيابانهاي‌ بالاي‌ شهر و پايين‌ شهر مي‌گذشت‌ و با بازشدن‌ در هر خانه‌، تنها وارد مي‌شد. او ديگر حتي‌ برنمي‌گشت‌ تا رفتن‌ مادر را به‌ نظاره‌ بنشيند و هر گاه‌ كه‌ در زير چنگالهاي‌ بي‌رحمانه‌ خفاشان‌ قرار مي‌گرفت‌ با خود مي‌انديشيد شايد اين‌ هم‌ نوعي‌ از بازي‌ خصمانه‌ بزرگان‌ باشد
، ليلا تازه‌ وارد 9 سالگي‌ شده‌ بود كه‌ تجربه‌ مادر شدن‌ و اولين‌ ستيزه‌هاي‌ تازيانه‌ (صد ضربه‌ شلاق‌) را آزمود، خانواده‌اش‌ او را در 12 سالگي‌ به‌ يك‌ مرد افغاني‌ با دريافت‌ مبلغي‌ به‌ عنوان‌ صيغه‌ واگذار كردند.
ليلا اين‌ بار نه‌ توسط‌ مادر كه‌ با فرمان‌ آمرانه‌ مادر شوهر در تجارت‌ يك‌ سويه‌ جسمش‌ به‌ حراج‌ گذاشته‌ شد. او در 14 سالگي‌ براي‌ دومين‌ بار پس‌ از تحمل‌ 100 ضربه‌ شلاق‌ به‌ زايشگاه‌ منتقل‌ و فرزندان‌ دوقلويش‌ را به‌ دنيا آورد.پس‌ از پايان‌ دوران‌ اولين‌ صيغه‌، ليلا بار ديگر توسط‌ خانواده‌اش‌ در بازار بي‌ رحمانه‌ معامله‌ جسم‌ و شهوت‌ به‌ فروش‌ رسيد، آخرين‌ تصاحب‌ كننده‌ روح‌ و جسم‌ ليلا مردي‌ 55 ساله‌ صاحب‌ همسر و دو فرزند بود كه‌ از مشتريان‌ ليلا در منزلش‌ پذيرايي‌ مي‌كرد. عاقبت‌ در يكي‌ از روزهاي‌ سرد پاييزي‌ در روزنامه‌ها نوشتند دختري‌ 18 ساله‌ كه‌ سر كرده‌ باند فحشا بود در شهر اراك‌ دستگير شد! دادگاه‌ ليلا خيلي‌ زود تشكيل‌ و قاضي‌ شعبه‌ 25 پس‌ از بررسي‌ پرونده‌ و اعترافات‌ متهم‌ او را به‌ تحمل‌ شلاق‌ و اعدام‌ محكوم‌ كرد و راي‌ قاضي‌ جهت‌ تاييد به‌ تهران‌ فرستاده‌ شد. وكيل‌ ليلا با ارسال‌ دو دادخواست‌ مبني‌ بر اظهار ندامت‌ او از دادگاه‌ تقاضاي‌ فرجام‌ خواست‌ اما...؟ براي‌ ديدن‌ دختري‌ كه‌ در سن‌ 18 سالگي‌ به‌ جرم‌ فحشا محكوم‌ به‌ اعدام‌ شده‌ و به‌دليل‌ داشتن‌ پرونده‌ سنگين‌ مسوولان‌ زندان‌ نسبت‌ به‌ ملاقات‌ او سخت‌گيري‌ خاصي‌ اعمال‌ مي‌كردند، بسيار دوندگي‌ كردم‌. روزي‌ كه‌ عاقبت‌ با نامه‌ قاضي‌ پرونده‌ براي‌ ديدنش‌، در سنگين‌ فلزي‌ زندان‌ به‌ رويم‌ گشوده‌ شد، انتظار ديدن‌ دختري‌ زيرك‌ را داشتم‌ كه‌ هوشيارانه‌ در بازار تجارت‌ جسم‌ وارد شده‌ است‌. وقتي‌ ليلا با چادر سياه‌، روسري‌ سفيد و لباس‌هاي‌ چند رنگ‌ با آستين‌هاي‌ كوتاه‌ و بلند وارد اتاق‌ مددكار شد باورم‌ نمي‌شد كه‌ آن‌ دختر ليلا باشد، نگاهي‌ معصومانه‌ داشت‌. وقتي‌ از داستان‌ زندگي‌ اش‌، زجرهاي‌ دوران‌ كودكي‌ و به‌ دنيا آمدن‌ دختران‌ دوقلويش‌ برايم‌ مي‌گفت‌ سادگي‌ كلامش‌ مرا وادار به‌ سكوت‌ كرده‌ بود. از او پرسيدم‌ از مشتريانت‌ چقدر پول‌ مي‌گرفتي‌؟ لبخندي‌ تلخ‌ بر لبانش‌ نشست‌ و با لحني‌ كودكانه‌ گفت‌: من‌ كه‌ هيچ‌ وقت‌ پول‌ نمي‌گرفتم‌، هر بار كه‌ با مادرم‌ مي‌رفتم‌ برايم‌ آدامس‌، آبنبات‌، پفك‌ و... مي‌خريد، نمي‌دانم‌ شايد مادرم‌ يا همسران‌ صيغه‌يي‌ام‌ پول‌ مي‌گرفتند من‌ كه‌ چيزي‌ نمي‌ديدم‌.
?ليلا.م‌?، 18 ساله‌ به‌ جرم‌ اشاعه‌ فحشا، ارتباط‌ نامشروع‌، زنا با محارم‌ محكوم‌ به‌ اعدام‌ شده‌، اين‌ در حالي‌ است‌ كه‌ مددكاران‌ زندان‌ بارها از او تست‌ هوش‌ گرفته‌اند و هر بار با پاسخي‌ يكسان‌ روبرو شده‌اندأدختري‌ 18 ساله‌ با ضريب‌ هوشي‌ بين‌ هفت‌ تا هشت‌ ساله‌، دختري‌ كه‌ قرباني‌ خواسته‌هاي‌ طمعكارانه‌ خانواده‌اش‌ شده‌، سر كرده‌ باند فحشايي‌ كه‌ در اين‌ مدت‌ 10 سال‌ هيچ‌ چيز عايدش‌ نشده‌ نه‌ لذت‌، نه‌ ثروت‌، نه‌ اندوخته‌ بانكي‌ و نه‌... ليلا بازيچه‌يي‌ بود در دستان‌ بي‌رحم‌ مادر، پدر، برادر، همسران‌ صيغه‌يي‌ و بوالهوسان‌ سيري‌ ناپذير. سهم‌ ليلا در اين‌ تجارت‌ يكسويه‌ درد، زجر و... مرگ‌ در پاي‌ چوبه‌ دار است‌.

ليلا حتي‌ يك‌ بار براي‌ بررسي‌ وضعيت‌ رواني‌ به‌ پزشكي‌ قانوني‌ معرفي‌ نشده‌ و صرفابا بيان‌ مستقيم‌ او به‌ ارتكاب‌ جرم‌، قاضي‌ پرونده‌ به‌ صدور راي‌ اعدام‌ حكم‌ داده‌ است‌. همه‌ مسوولان‌ زندان‌، دادگاه‌ و... متفق‌القول‌ خواستار محو ليلا از گردونه‌ هستي‌ هستند. آنها مي‌گويند ليلا به‌ اين‌ كار اعتياد پيدا كرده‌ و آزادي‌ او برابر است‌ با تولد ده‌ها ليلاي‌ ديگر! آنها هرگز از خود نپرسيدند پس‌ از آنكه‌ ليلا در سن‌ 9 سالگي‌ 100 ضربه‌ تازيانه‌ را بر اندامش‌ تحمل‌ كرد مسوولان‌ حقوقي‌، انتظامي‌، بهزيستي‌، بنگاه‌هاي‌ خيريه‌ و امداد و... براي‌ نجات‌ او از مسلخ‌ رفتن‌ چه‌ كردند و بار ديگر كه‌ در 14 سالگي‌ ضربات‌ شلاق‌ بر پيكرش‌ هاشوري‌ از درد و زخم‌ آفريد باز هم‌ كسي‌ از خود نپرسيد چرا بار ديگر؟ مرگ‌ ليلا در پاي‌ چوبه‌دار يعني‌ پاك‌ كردن‌ علامت‌ سوال‌ به‌ جاي‌ پاسخ‌ دادن‌ به‌ آن‌، پاك‌ كردن‌ علامت‌ سوال‌ پاسخ‌ مناسبي‌ براي‌ معماي‌ ليلا، عاطفه‌ و... نيست‌. مددكار به‌ ساعتش‌ نگاه‌ مي‌كند، وقت‌ تمام‌ شد. وقتي‌ مي‌خواهم‌ تركش‌ كنم‌ از او مي‌پرسم‌ آرزويت‌ چيست‌؟ مي‌گويد: نمي‌دانم‌ قاضي‌ من‌ را ببخشد و از اعدامم‌ بگذرد و آزاد شوم‌ و... ديگر نمي‌دانم‌. مي‌پرسم‌ اگر دوباره‌ اجازه‌ بدهند به‌ ملاقات‌ بيايم‌ چه‌ چيز برايت‌ بياورم‌؟ با همان‌ لبخند تلخ‌ مي‌گويد... يك‌ بسته‌ پفك‌ و چند شكلات‌ كاكائويي‌. ليلاي‌ 19 ساله‌ كه‌ 11 ماه‌ است‌ در حصار ميله‌هاي‌ زندان‌ بسر مي‌برد و در اين‌ مدت‌ من‌ تنها ملاقات‌ كننده‌اش‌ بوده‌ام‌، از من‌ هيچ‌ نمي‌خواهد، او هوس‌ پفك‌ كرده‌ است‌. او از من‌ تقاضاي‌ درخواست‌ برائت‌ از دادگاه‌ را ندارد. ليلا روياي‌ كودكي‌ گمشده‌اش‌ را از من‌ طلب‌ مي‌كند.


Sunday, November 21, 2004

تظاهرات هزاران ایرانی در واشنگتن


(عکس از نیویورک تایمز- شنبه 20 نوامبر)

روز جمعه هزاران ایرانی در واشنگتن بر علیه برچسب تروریستی بر مجاهدین خلق ایران و بر علیه معامله اروپا با ایران به تظاهرات پرداختند.

جمع کردن هزاران ایرانی ( به گزارش خبرگزاری های خارجی ) در امریکا پیروزی بزرگی برای مخالفان دولت ایران است. دولت ایران خیال میکرد با دادن صد میلیارد دلار به چین و آوردن هیئت سی نفره تجار انگلیسی به ایران و پیش فروش نفت و رشوه های دیگر کار "معامله بزرگ" با اروپا تمام شده است. طبق این معامله ایران به طور داوطلبانه غنی سازی اورانیوم را به تعویق می اندازد ( صحبت از توقف نیست!) و در عوض با اروپا قراردادهای تجاری امضا میکند و پرونده اش در آژانس انرژی اتمی بسته میشود. در عین حال اروپا قول میدهد با ایران در مبارزه و قلع و قمع مجاهدین خلق همکاری کند.(مفاد این قرارداد را از قول نیویورک تایمز همین پایین بخوانید.)
دولت ایران گمان میکرد با یک تیر دو نشان زده است. با یک قول آبکی هم پرونده اش را میبندد و هم مخالفانش را از بین میبرد

پیش تر هم نوشتم که این قرارداد شرم آور بین اروپا و ایران یک کودتا بر علیه مردم ایران است. عینی الام مشروعیت این رژیم خونخوار از طرف اروپا و مجاز دانستن قلع و قمع مخالفان آن. عینی کمک به سر پا نگاه داشتن رژیمی که مردمش با آن مخالف هستند و برای رها شدن از دستش تا بحال بیش از صد و بیست هزار جان پاک داده اند. . قرارداد اروپا و ایران یعنی نادیده گرفتن نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران. یعنی برای اروپا یوس نقت و دلار از این مهمتر است که در ایران روزی یک نفر اعدام میشود و کودکان چهارده ساله زیر ضربات شلاق جان میدهند و دختر شانزده ساله بعد از سه روز تجاوز اعدام میشود

قرارداد اروپا و تهران یعنی چراغ سبز برای کشتار هر چه بیشتر مردم ایران در ازای قراردادهای تجاری هنگفت.
برایم عجیب است که گروههای چپ ایرانی ( به جز چریک ها فدایی خلق ایران) به این قرارداد ننگین اعتراضی نکرده اند. ( اگر اعتراضی شده و من خبر ندارم لطفا برایم بنویسید)

در این میان خروش هزاران نفر در امریکا و "نه" گفتن به این معامله کثیف این را نشا ن میدهد که مردم ایران بیکار ننشسته اند تا امریکا و اروپا برایشان سرنوشتشان را تعیین کنند. ایران عراق و افغانستان نیست. مردمش صد سال است برای آزادی دارند مبارزه میکنند .

دوران حساسی است. باید هشیار بود. امتیاز دادن به ایران و نادیده گرفتن خطر ملاهای اتمی و قلع و قمع بزرگترین گروه مخالف ایران که قادر است هزاران نفر را در یک تظاهرات جمع کند یعنی یک توطئه بزرگ علیه ایران و قلع و قمع همه مخالفان. یعنی همه جای دنیا را می خواهند جمهوری اسلامی ایران کنند. ساکت نشستن در برابر این توطئه علیه مردم ایران درست نیست. ساده اندیشی است اگر فکر کنیم این توطئه فقط به مجاهدین محدود خواهد شد.

تظاهرات روز جمعه در واشنگتن نشان داد که مردم ایران و مجاهدین به این سادگی ها از بین رفتنی نیستند. برای اینکه مبارزه شان حق طلبانه است. برای اروپا و امریکا هم ساده اندیشی است اگر فکر کنند مردمی که برای آزادی بیست و پنج سال است مبارزه کرده اند و بهترین فرزندانشان را فدا کرده اند یا انسانهای پاکی که زندگی عادی را کنار گذاشته اند و مبارزه با آخوندهای جنایتکار را در بدترین شرایط ادامه داده اند در برابر این قراردادها و کودتاها سر خم خواهند کرد تا ملاها پنجاه سال دیگر هم سر کار بمانند یا کنار خواهند نشست که اروپا و امریکا مثل عراق و افعانستان برایشان حکومت تعیین کند...

*********
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایی است
و قلب
برای زندگی بس ا
است
.....
.....
و من آن روز را انتظار می کشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم

از شعر افق روشن- احمد شاملو
.....



Thursday, November 11, 2004

بالاتر از زندگی...





برای من مهم نيست با نام قهرمان يا به عنوان سازشکار بميرم، برای من مهم اين است که فلسطين زنده بماند. زنان و مردان و کودکانش در صلح و آرامش زيتون بچينند و زندگی کنند


یاسر عرفات سمبل مبارزه مردم فلسطین در هفتاد و پنج سالگی دیروز در بیمارستانی در پاریس در گذشت.

با همه تبلیغات منفی رسانه های غربی و اسراییل برای مخدوش کردن چهره او این واقعیت بر هیجکس پوشیده نیست که او جنبش آزادیبخش مردم فلسطین را بنیان گذاشت و بیش از پنجاه سال عمر خود را وقف مبارزه در راه آزمان مردم فلسطین کرد .

به امید آنکه مردم فلسطین مبارزه خود را از ایلغار بنیادگرایان اسلامی و دولت ایران در امان نگاه دارند و به امید آنکه روزی فلسطین به عنوان یک سرزمین مستقل با رعایت عدالت برای فلسطینیان به رسمیت شناخته شود..

Sunday, October 31, 2004

با قاتلان مردم ما دست ندهید....

ایران دوران تاریکی را میگذراند. در حالی که فقط در ماه پیش اعدام 28 نفر در ملاعام اعدام شدند...عاطفه 16 ساله بالای دار رفت. نویسندگان و وبلاگ نویسان فوج فوج دستگیر میشوند. کودکان به مرگ محکوم میشوند.. وضعیت حقوق بشر در ایران هر روز دارد بدتر میشود.اما اروپا هر روز دست قاتلان مردم ایران را می فشارد و بهشان جایزه میدهد

طبق نوشته نیویورک تایمز مفاد پیشنهاد ات اروپا به ایران به شرح زیر است:
Among the incentives proposed to Iran by the Europeans were the reaffirmation of Iran's right to a nuclear energy program for peaceful purposes; support in Iran's acquisition of a light water research reactor; resumption of talks on a trade agreement between the European Union and Iran; support for Iran's membership in the World Trade Organization; continuation of a policy defining as a terrorist organization the Iranian opposition group known as Mujahedeen Khalq ; access to imported nuclear fuel at market prices for Iran's reactors; and help with regional security concerns, including combating drug trafficking.

1- به رسمیت شناختن حق ایران برای دست یابی به انرژی اتمی برای مقاصد صلح آمیز
2-حمایت از ایران برای خرید رآکتور آب سبک
3-از سر گیری مذاکران تجاری بین اتحادیه اروپا و ایران
4- حمایت از درخواست ایران برای عضویت در سازمان تجارت جهانی
5- ادامه سیاست تعریف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک گروه تروریستی
6-دسترسی به بازار وارداتی سوخت اتمی با قیمت های روز برای رآکتورهای ایران
7- کمک به امنیت منطقه از جمله رویارویی با قاچاق مواد مخدر

جناب شمخانی امروز ادعا کردند که ایران میتواند به طور فله ای موشک دور برد شهاب 3 را تولید کند. کی تضمین میکند که قول دولت خونخوار ایران قول باشد؟ من باورم نمیشود که اروپایی ها اینقدر احمق باشند که همه چرخه اتمی را به طور مجانی به ملاهای آدمخوار بدهند فقط به این امید که ملای محترم قول بدهد که بمب اتم درست نکند.

باید ابعاد این داد و ستد را درست بررسی کرد.

با این قرارداد اروپا هم ایران را از مهلکه ارجاع به شورای امنیت نحات میدهد و هم به دست خودش ملاها را صاحب انرژی اتمی میکند و هم بزرگترین نیروی مخالف ملاها را سرکوب میکند. مسلما با سرکوب مجاهدین سرکوب گروههای مخالف دیگر و سرکوب چناهندگان سیاسی ایران نیز به همراه خواهد آمد. بعد دیگر قضیه اغماض و چشم پوشی اروپا بر کشتار و دستگیری های بی وقفه در ایران خواهد بود. بی شک این سناریوی تاریک برای مردم ایران خرج بسیار خواهد داشت.از یک سو قراردادهای کلان و از سوی دیگر روزهای خفقان و تاریکی.

اروپا با این معامله بزرگ یعنی تقویت جمهوری اسلامی ایران و تضعیف و محدود کردن مخالفان عملا به روی مردم ایران شمشیر کشیده است. اروپا می خواهد که ملاها تا وقتی که آخرین ریال پول مردم ایران را بتوانند رشوه بدهند سر کار بمانند.

.اگر ایران به اندازه کافی به اروپا پول بدهد ( قراردادهای تجاری از جیب ملت ایران) هیچ مهم نیست که روزی صد نفرهم در ایران اعدام شوند.
متاسفانه حقوق بشر کالایی است که ملاها با پول فراوانی که از عارت مردم بیگناه بدست آورده اند راحت میتوانند آن را خریداری کنند.
مهم نیست که در یک ماه 28 نفر اعدام شوند . مهم نیست که دختران پس از تجاوز اعدام شوند. مهم نیست که ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است. . مهم این است که ایران صد میلیارد دلاری با چین بسته است که احتمال دارد دو برابر ( یعنی دویست میلیارد دلار) هم بشود. مهم این است که ایرانی که مردمش از بی آبی در عذاب هستند آب آشامیدنی اش را به پشیزی به کویت صادر میکند. مهم این است که پول مردم بیگناه باید برای خرید تکنولوژی فرسوده اتمی تقدیم روسیه شود.
جدا کدام حکومتی میتواند از حکومت فاسد ملاها بیشتر به مردم ایران خیانت کند؟
. کدام حکومت فاشیستی و وابسته بهتر از ملاها میتواند ثروت مردم ایران را دو دستی تقدیم بیگانه کند؟
چرا دولت های خارجی باید خواهان عوض شدن رژیم ملاها باشند؟

گمان من این است که اروپا می خواهد همان معامله ای را که با صدام حسین کرد با دولت احمق ایران هم بکند. تا شاهی آخر پول مردم ایران را به جیب بزند و بعد که ملاهای دیوانه بمب اتمشان را ساختند با بمباران شهرهای ایران از شرشان خلاص شود. همانطور که در جنگ عراق بزرگترین بازنده مردم عراق بوده اند در چنان شرایطی هم هم بزرگترین بازنده مردم ایران خواهند بود. ملاها هر کدام به گوشه ای از دنیا فرار خواهند کرد
اما اروپا این بار کور خوانده است. .

همین حالا باید متحد شویم . دست به دست.. اگر امروز در برابر سرکوب مجاهدین و معامله اروپا با ایران ساکت بنشینیم کمترین هزینه ای که پرداخت خواهیم کرد همین دستگیری های بی وقفه و ادامه کشتار و شکنجه و خفقان خواهد بود. . . وقتی سرکوب بزرگترین مخالفان ایران قانونی شود دیگر کسی در امان نخواهد بود. اروپا به همین سادگی علیه مردم ایران کودتا کرده و حمایت خود را از ملاهای خون آشام علنی کرده است.

باید معامله بزرگ اروپا با ایران را محکوم کنیم. ملاها نماینده ما نیستند. . آنها قاتلان مردم ما هستند . با قاتلان ما دست ندهید.
******************
بازداشت وبلاگ نویسان- صدور احکام اعدام و عدم اجازه برای برگزاری تظاهرات علیه اعدام کودکان را باید در چهارچوب همین قرارداد ننگین بررسی کرد. این قرارداد برگ سبز اروپا برای کشتار مردم ایران خواهد بود.

ننگشان باد
*****************
دستگیری وبلاگ نویسان محکوم است. هیچکس نباید به جرم افکار و عقایدش دستگیر شود.. برای اعتراض به دستگیری مجتبی سمیعی نژاد و وبلاگ نویس های دیگر این تومار را امضا کنید:

از قرار صفحه تومار سانسور شده است. اگر نمی توانید به دوستانتان بگویید نام شما را امضا کنند. . از همه کسانی که این صفحه را می خوانند خواهش میکنم که از این حرکت حمایت کنند.. از همه سایت های اینترنتی خواهش میکنم که این اعتراضات را منعکس کنند . باید حرکاتمان همه گیر و همه جانبه باشد. .
***************

نیست تردید زمستان گذرد
وز پی اش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بی گمان می آید




Tuesday, October 19, 2004

*
*
*
*
*
*

28

تعداد اعدام شدگان اعلام شده از طرف دولت فقط در مهر ماه
دولت ايران هر روز به طور رسمي جان يك نفر را ميگيرد.

*


بيست و نهم مهرماه- اعدام يك نفر در قزوين
بيست و هشتم مهرماه- حلق آويز 4 نفر به نام هاي محمدرضا- حميد رضا-حسن و رضا در ساري
بيست و هشتم مهرماه- حلق آويز يك نفر
بيست و سوم مهرماه- حلق آويز مجتبي اميري و عزيز مرداني در ملا عام در شيراز
بيست و سوم مهرماه- اعدام يك مرد 36 ساله در ملا عام در قائم شهر
حلق آويز محمد -د ر جاده كوت عبدالله اهواز در ملا عام
يكشنبه نوزدهم مهرماه - حلق آويز سيد قاسم سيدي (‌43 ساله ) در مشهد
پانزدهم مهرماه- حلق آويز 4 نفر در تنكابن
سه شنبه جهاردهم مهرماه- حلق آويز چهار زنداني در زندان سلمان شهر
دوشنبه سيزدهم مهرماه - حلق آويز مهرزاد واجب الحقوق(‌33 ساله) در جهار راه رباط اصفهان جلو چشم زن و فرزندش
دوشنبه سيزدهم مهرماه اعدام دو زنداني در زندان جيرفت
يازدهم مهرماه- اعدام حميد خ در ميدان كودك در بلوار گلستان در اهواز
هشتم مهرماه - اعدام مردي 58 ساله در زندان رجايي شهر
هفتم مهرماه- اعدام دو افغاني در ساوه
ششم مهرماه- اعدام محسن در اهواز
اول مهرماه- اعدام در زندان مركزي قزوين
*********

احكام اعدام اعلام شده فقط در مهرماه:

بيست و نهم مهرماه- 99 ضربه شلاق و قصاص براي يك جوان در تهران
بيست و هشتم مهرماه- تاييد حكم سنگسار سيما و اعدام محمدرضا در تهران
بيست و ششم مهرماه- تاييد حكم اعدام سه نوجوان
بيست و پنجم مهرماه- صدور حكم قصاص براي فاطمه 28 ساله در تهران
بيست و يكم مهرماه- صدور حكم اعدام براي محمد 24 ساله در تهران
هجدهم مهرماه- حكم قصاص براي مجيد دانشجوي 26 ساله
دوازدهم مهرماه- حكم قصاص براي جوان معتاد 25 ساله در تربت حيدريه
يازدهم مهرماه- حكم اعدام براي دو جوان در اصفهان به اتهام سرقت
نهم مهرماه- صدور حكم قصاص براي سه نفر
اول مهرماه- صدور حكم قصاص براي سعيد 22 ساله


Sunday, October 17, 2004

خبرگزاري جمهوري اسلامي حكم سنگسار ژيلا ايزدي را تكذيب كرد.
( به نقل از راديو فردا)
خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي به نقل از يک منبع قوه قضائيه محکومیت سنگسار دختر 13ساله مريواني را تکذیب کرد خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي به نقل از يک منبع در قوه قضائيه گزارش داد، ژيلا ایزدی دختر 13ساله مريواني به سنگسار محکوم نشده است. برخي از خبرگزاري ها گزارش داده بودند ، دادگاهي در استان کردستان اين دختر مريواني را به سنگسار محکوم کرده است. منبع قوه قضائيه که ايرنا از وي نام نبرده به اين خبرگزاري گفته است، دختر مريواني، به اتهام ارتکاب رابطه نامشروع ، برابر قوانين جاري به حبس تعزيري محکوم شده است. به گفته همين منبع ،ژيلا به همراه متهم رديف دوم براي گذراندن دوران حبس تعزيري به اداره بهزيستي استان کردستان تحويل داده شده اند. خبرگزاري ايرنا ، مدت محکوميت اين دو متهم را ذکر نکرده است.

***********

اعتراضات ما بي فايده نيست. . با وجود اينترنت و روزنامه و ايرانيان و بشردوستاني كه جنايت هاي ملاها را بر جهانيان فاش ميكنند ديگر دولت جمهوري اسلامي نمي تواند هم ژست بشردوستانه و متمدن و گفتگوي تمدنهايي! بگيرد و هم پشت پرده احكام غير انساني را بدون هزينه اجرا كند.

يك حرف از شبح عزيز را تكرار ميكنم. اين اعدام ها را بر سرشان خراب كنيم.

طبق اين گزارش ژيلا به حبس محكوم شده است. دختر سيزده ساله و برادرش بايد تحت حمايت جامعه و دولت و خانواده باشند. دور دولت را كه خيلي وقت است خط كشيده ايم اما نبايد گذاشت مهر باطل بر پيشاني اين دو كودك و فرزند شان بخورد.

ژيلا و برادرش بايد آزاد شوند. آن كه بايد محاكمه شود سيستم كشتار وفشار و خفقان و فساد جمهوري اسلامي است

اينها تبعات جامعه مريضي است كه اين دولت با سياسيت هاي ضد انساني اش به وجود آورده است. ژيلا و برادرش و فرزندشان و خانواده شان مثل همه مردم ايران قرباني اين سيستم هستند. با زنداني كردن ژيلا و شلاق زدن يك پسر پانزده ساله اين مسئله حل نخواهد شد.

طبق قانون عصر شتر ايران چون دختر در 9 سالگي بالغ ميشود و پسر در پانزده سالگي بنابراين قانون شريعت ايران در باره اين اطفال قابل اجراست. اما اين دو كودك تا هجده سالگي حق راي دادن ندارند. تا هجده سالگي حق گواهينامه گرفتن ندارند.

آنجا كه جاي حقوق انساني است اين ها كودك هستند. آنجا كه جاي مجازات است كودك نيستند. عدالت ملايي كه ميگويند همين است.

اگر دختر 9 ساله ميتواند مجازات شود پس بايد بتواند در 9 سالگي راي بدهد. وارد بازار كار شود. براي كارهاي دولتي استخدام شود. گواهينامه رانندگي بگيرد.

.به هر جهت اين خبر نشان ميدهد كه فريادهاي ما وقتي با هم است رسا است
به اميد آزادي ژيلا و برادرش-
به اميد روزي كه زندان ها در ايران موزه شوند.


Saturday, October 16, 2004

این چرخ را نچرخانیم.....

24مهر:رييس كل دادگسترى خراسان رضوى:دستگاههاى قطع عضو را داريم ولى بمباران تبليغاتى دشمنان انقلاب باعث شده كه سنگسار و قطع عضو در ملاءعام صورت نگيرد
( از سایت روشنگری)

مرتضى بختياري، رييس كل دادگسترى خراسان رضوى در جلسه‌ى پرسش و پاسخى تاكيد كرد كه رژيم اسلامى به هيچ وجه نبايد در اجراى احكام وحشيانه و ضد بشرى مانند سنگسار و حد زدن "سهل انگارى" كند، ولى بهتر است اين احكام دور از چشم مردم صورت بگيرد تا باعث تبليغات سو عليه رژيم نشود: به گزارش ايسنا: "رييس كل دادگسترى خراسان رضوي، در عين تاكيد بر اينكه در اجراى حدود الهى نبايد سهل انگارى شود، اجراى اين حدود در ملاء عام را باعث انجام تبليغات سوء عليه نظام اسلامى دانست." وى تصريح كرد كه دستگاههاى قطع عضو بدن در برخى مراكز استان ها در اختيار دستگاه قضايى قرار دارد و گفت: "درباره‌ى برخى جرايم مانند سرقت شرط هاى وجود دارد كه در صورت وجود آن شرايط حد اجرا مي‌شود و در برخى مراكز استان‌ها نيز دستگاه هاى مربوط به اين كار وجود دارد." وى در ادامه گفت: "بمباران تبليغاتى دشمنان انقلاب عليه قوانين جزايى اسلام از حربه هايى است كه براى ضربه به انقلاب استفاده مي‌شود." بختيارى با تاكيد بر اينكه در اجراى حدود الهى نبايد سهل انگارى شود، اظهار داشت: گاهى همين حدود الهى عنوان ثانوى به خود مى گيرند و مساله اجراى آنها به نوعى متفاوت مى شود. وى اجراى حدود در ملاء عام را باعث انجام تبليغاتى سوءعليه نظام اسلامى دانست و افزود:"براى مثال خيلى از فقها معتقدند كه به جاى رجم در زناى محصنه مى توان از اعدام استفاده كرد."
------------
گل کو ( به نقل از ایرج میرزا)

با این علما هنوز مردم
از رونق ملک ناامیدند!!

مسخرگی در اینجاست که تازه اسم جایی که دست و پای مردم را قطع میکند و برای دختر سیزده ساله حکم سنگسار صادر میکند شده قوه قضاییه و دادگستری.

از این ملاهای بی شرم توقعی نیست. اما کی این دستگاهها را اختراع میکند؟ کدام انسانی حاضر است دست انسان دیگر را قطع کند و چشمش را در بیاورد و انسان دیگری را با سنگ زجر کش کند؟
هر دستوری را که نباید اجرا کرد. . مردم باید نشان بدهند که بااحکام غیر انسانی و با مجریان آن مخالف هستندو نباید این در جامعه جا بیفتند که چون حاجی آقا دستور دادند کشتن و سنگسار و شلاق زدن و چشم در آوردن و دست قطع کردن مجاز است.

مجریان این احکام غیر انسانی باید ببینند که رژیم حتی به سعید امامی رحم نکرد. اینها مافیا هستند. مافیایی که به اسم دین هر عمل غیر انسانی را مجاز می شمارد. حتی در باره شما!

دولت ایران با عمومی کردن اعدام و مجازات های غیر انسانی می خواهد وجدان همه مردم ایران را " ملایی" کند. همه خواهان قصاص و کشتار و علیل و ذلیل کردن هم باشند و دیگر توان فکرکردن به این را نداشته باشند که فردا ممکن است به دلیل اینکه دل آقایان می خواهد بمب اتم داشته باشند کشور ما بمباران شود. می خواهند مردم به این فکر نکنند که چرا ده میلیون بی سواد در ایران هست و چرا هشتاد درصد مردم زیر خط فقر هستند. می خواهند مردم نپرسند که نفتی که در بودجه بشکه ای 20 دلار حساب شده بود و حالا 54 دلار به فروش میرسد درآمدش به جیب کی سرازیر میشود؟

آیا مردم ما کار میکنند و مالیات میدهند که پولشان صرف درست کردن وسایل قطع عضو بشود؟ یا صرف درست کردن بمب اتم؟

پول این " تحقیقات" از همان سپرده های موبایل و ماشین پژو وحج عمره و هزاران ترفند دیگر توسط دولت از سپرده های مردم تامین میشود.

حقوق آن شکنجه گر و آن مسئول اعدام و افسری که به عاطفه تجاوز میکند و کسی که ژیلا را زیر سنگ خواهد کشت را مردم ایران میدهند.

مردم مالیات میدهند و پولشان را در بانک میگذارند و برای این دولت کار میکنند و چرخش را می چرخانند تا افسر نیروی انتظامی با باتوم بزند و جوان موتور سوار را بکشد. تااوین و گوهردشت و عادل آباد اداره شوند. تا یک روز در میان دولت به طور رسمی جان یک انسان را بگیرد.

مردم کار میکنند ومالیات میدهند تا رفسنجانی و خاتمی و حدادعادل و آقاها و آقازاده های دیگر چلو کباب دولتی نوش جان کنند و حقوق های کلان بگیرند و در کشورهای خارجی سرمایه گذاری کنند و از ااستات اویل میلیونها دلار رشوه بگیرند و به ریش ما بخندند.

خرج همه اینها را ما میدهیم.
همین دست های ما....

بیایید نقش خودمان را در این چرخه درک کنیم و خودمان را کنار بکشیم. هر جا که فکر میکنید به این دولت خائن و جنایتکار کمک میشود شرکت نکنیم. در بانک هایش پول نگذاریم.. در اعدام هایش شرکت نکنیم. مجری احکام ضد انسانی اش نباشیم.

اگر ما چرخ این دولت را نچرخانیم از کا رخواهد افتاد....



Friday, October 15, 2004

*

*

*
12


تعداد اعدام ها ي اعلام شده فقط در مهرماه

يعني يك روز در ميان يك انسان به طور رسمي توسط دولت ايران به قتل ميرسد.

اين ماشين آدمكشي را چگونه ميشود متوقف كرد؟


Thursday, October 14, 2004

حقيقت پشت پرده جنايات پاكدشت

دادگاه پاكدشت پس از دو جلسه مختومه شد. درست مانند دادگاه قتل زنده ياد زهرا كاظمي.
قاضي با صراحت و قاطعيت اعلام كرد كه جنايات پاكدشت هيچ ارتباطي به فروش اعضاي بدن كودكان قرباني نداشته است. اما دليل اين نتيجه گيري قاطعانه را هم ذكر نكرد.
هجده كودك و سه بزرگسال توسط دو متهم به قتل رسيده اند. به كودكان قبل از قتل تجاوز شده بود. . نيروي انتظامي به شكايت خانواده ها وقعي نگذاشته بود و حتي يكي از متهمان را پس از دستگيري با وثيقه يك صد ميليون تومان آزاد كرده بود. كسي هم نپرسيده بود كه كارگر آجر پزي از كجا يكصد ميليون تومان پول مي آورد. همه كه آقازاده نيستند.

حكم دادگاه هم شنيدني است. يكي از متهمان(‌محمد بسيجه يا بيجه) به هفده بار اعدام وپر داخت ديه به خانواده 4 مقتول و صد ضربه شلاق محكوم شده است.
متهم ديگر(‌علي باغي) كه ازقضاي روزگار هماني است كه قبلا با وثيقه يكصد ميليوني (‌امدادهاي غيبي) آزاد شده بود احتملا به مدد همان امدادهاي غيبي به پانزده سال حبس محكوم شده است.
ضمنا همين آقارا هم مامورين انتظامي دستگير نكرده اند(‌باز هم احتمالا به مدد امدادهاي غيبي!)‌. بلكه خانواده هاي كودكان قرباني دستگيريش كرده و تحويل نيروي انتظامي داده اند .

حالا اين را بخوانيد:

دو نفر را در شيراز در ملأعام حلق آويز كردند
روشنگرى: دو نفر به اسامى "مجتبى اميرى" و "عزيز مردانى" روز گذشته در شيراز در ملاعام حلق آويز شدند. سيدمحيد حسينى دادستان عمومى و انقلاب شيراز به خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت كه جرم اين دو نفر "آدم ربايي، قتل عمد، تجاوز به عنف" بوده است. ادعاى دادستان همچنين حاكى است كه اين دو نفر چند ماه پيش كودكى را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده بودند.

اين دو نفر يك كودك را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده اند و اعدام شده اند. من براي هيچكدام از اين متهمان اعدام نمي خواهم. حتي خانواده اي قربانيان هم اعدام طلب نكرده اند. آنها جواب ميخواهند.
روش ماست مالي كردن قوه قضاييه و صدور حكم هاي عجيب و غريب نشان ميدهد كه دست خود دولت يا يكي از كله گنده ها در جريان است كه نمي خواهند دادگاه زياد طول بكشد و گند كار در بيايد. و گرنه به قول يك حقوقدان اگر خانواده هاي 22 مقتول هر كدام نيم ساعت حرف ميزدند دادگاه چندين روز طول مي كشيد.

بسياري سوالات بي جواب مانده است:

1- علي باغي كيست؟ از كي دستور ميگرفته است؟با كدام مقام يا مقام هاي مهم در ارتباط است؟
2- اعضاي بدن اين كودكان در كجا به فروش ميرسيده است؟
3- اعضاي بدن كودكان در كجا از بدنشان جدا ميشده است؟‌اين كار احتياج به تجهيزات و محل بهداشتي و مناسب دارد
4- چند باند مشابه ديگر به دنبال اعضاي بدن كودكان فقير و بي پناه است؟

***************

حكم سنگسار براي دختر 13 ساله مريواني

ژيلا دختر سيزده ساله اي است كه توسط برادر پانزده ساله اش مورد تجاوز قرار گرفته و حامله شده است. . هر جاي ديگر دنيا باشد اين كودك سيزده ساله تحت مراقبت و درمان براي آسيب هاي جسمي و روحي قرار ميگيرد. همينطور برادر پانزده ساله اش.

اما در ايران ام القراي اسلام اين دخترك به سنگسار محكوم شده است. انگار اگر همدست علي باغي بود و در كشتن 22 انسان دست داشت جرمش از اين سبك تر ميبود.


23مهر:دختر 13 ساله مريوانى در انتظار سنگسار
روشنگرى: به گزارش يك گروه اپوزيسيون جمهورى اسلامى دخترى 13 ساله در مريوان در انتظار سنگسار است. "ناهيد رياضى"، عضو "کانون مرکزى سازمان رهايى زن" با انتشار اطلاعيه اى در اين باره نوشت:"هم اکنون رژيم ايران در شهر مريوان، دخترى ١٣ ساله را به اسم ژيلا به سنگسار محکوم کرده است. ژيلا دخترى است که ناخواسته در رابطه جنسى با برادر ١٥ ساله خود حامله شده است. رژيم اسلامى ايران ميخواهد اين کودک را سنگسار کند." در اين اطلاعيه از "سازمانها و نهادهاى مخالف اعدام، سنگسار" خواسته شده است به سنگسار ژيلا و همچنين سنگسار دو زن كه در دادگاههاى شريعه در نيجريه به مجازات همسانى محكوم شده اند، اعتراض نمايند. گفتنى است كه متن كامل اين اطلاعيه در بخش اطلاعيه ها در روشنگرى آمده است
*******************

ميدانم كه تازه پتيشن اعتراض به اعدام فاطمه را امضا كرديم. خوشبختانه فاطمه فعلا زنده است اما از آن در همين دو روز گذشته سه نفر اعدام شده اند. بايد به حكم سنگسار ژيلا اعتراض كنيم

اطلاعيه ناهيد رياضي ( از پيك ايران ) - با تشكر از مزدك عزيز

يزرگداشت روز كودك در مريوان
اعدام مرد 36 ساله در قائم شهر
( از سايت همبستگي ملي- به نقل از آفتاب 23 مهر)

Monday, October 11, 2004

باز داشت يك روزنامه نگار به دليل درج خبر و عكس از قتل عام زندانيان سياسي در سال 67
سازمان خبرنگاران بدون مرز روز 16مهرماه جارى طى اطلاعيه يى خبر داد كه آرش سيگارچى, خبرنگار روزنامه گيلان امروز، به دليل درج عكس مراسم سالگرد قربانيان قتل عام سال 67در خاوران بازداشت شده است. خبرنگار مزبور توسط وزارت اطلاعات رژيم در رشت احضار ومورد بازجويى قرار گرفته بود. در اطلاعيه مزبور آمده است كه سازمان خبرنگاران بدون مرز زنگ هاى خطر را براى نقض مستمر آزادى مطبوعات در ايران به صدا در آورده است. سازمان خبرنگاران بدون مرز به موارد متعدد سركوب خبرنگاران در ايران اشاره كرده و نوشته است: ايران است كه در آن خبرنگاران به طور مستمر مورد تهديد قرار مى گيرند و براى بازجويى توسط مقامات رژيم به قضاييه و وزارت اطلاعات احضار مى شوند
( بقيه خبر و مقاله آرش سيگارچي از سايت روشنگري)

اعدام فاطمه به تعويق افتاد اما.....
طبق نوشته راديو فردا فاطمه به دليل اشكالاتي كه در پرونده اش بوده است فعلا اعدام نخواهد شد. خوب است كه دو روز مانده به اعدام كشف كردند كه اشكالاتي در پرونده بوده و بعد از اعدام كشف نكردند.....

فرين عاصمي (راديو فردا): فاطمه حقيقت پژوه همسر صيغه اي خود را در سال 76 به اين دليل کشت که وي قصد داشت به دختر 15 ساله اين زن تجاوز کند. به گفته فاطمه 33 ساله همسرش معتاد به مواد مخدر بوده و به او گفته در بازي قمار دختر فاطمه را باخته است. فاطمه در حالي در آستانه اعدام قرار گرفته بود که وکيل تعييني نداشت و قاضي پرونده وکيلي را بدون اين که آن وکيل پرونده فاطمه را خوانده باشد و او را قبلا در زندان ملاقات کرده باشد براي دفاع از فاطمه انتخاب مي کند. به گفته محمد علي دادخواه، حقوقدان، با توجه به نامه اي که دختر فاطمه به آيت الله هاشمي شاهرودي، رئيس قوه قضاييه نوشته و به دليل اعتراضاتي که به پرونده وارد بوده و داديار ناظر بر پرونده آنها را تاييد کرده، فاطمه فعلا اعدام نمي شود
( بقيه حبر از راديو فردا)

*******

تومار را امضا كنيد.. اين يك پيروزي است اما نبايد عقب بنشينيم. همان چهارشنبه دو نفر ديگر به نام هاي آرش و عباس قرار است اعدام شوند.

ديروز در روز جهاني مبارزه عليه حكم اعدام دولت ايران يك نفر را در اهواز در ملا عام به دار آويخت
خنده دار است كه در برخي كشورهاي جهان بيليون ها دلار صرف كشف داروهاي جديد براي بيماريها و ازدياد عمر انسان ها ميشود و در بعضي كشورها مثل ايران فلك زده ما انسانهاي سالم را ميگيرند و جسد تحويل خانواده شان ميدهند.

اعدام ها در چند روز گذشته:

حلق آويز محمد -د ر جاده كوت عبدالله اهواز در ملا عام

يكشنبه نوزدهم مهرماه - حلق آويز سيد قاسم سيدي (‌43 ساله ) در مشهد

سه شنبه جهاردهم مهرماه- حلق آويز چهار زنداني در زندان سلمان شهر

دوشنبه سيزدهم مهرماه - حلق آويز مهرزاد واجب الحقوق(‌33 ساله) در جهار راه رباط اصفهان جلو چشم زن و فرزندش

دوشنبه سيزدهم مهرماه اعدام دو زنداني در زندان جيرفت

ملاها انگار از خون مردم تغذيه ميكنند. اروپا و همه كشورهايي كه با اين جانيان ؛ براي يك مشت دلار؛ مذاكره ميكنند به اندازه ملاها در اين جنايات شريك هستند.





Sunday, October 10, 2004

فریادهای ما اگر چه رسا نیست باید یکی شود

برای اعتراض به اعدام فاطمه حقیقت پژوه این تومار را امضا کنید. علاوه بر آن با هر جا که میتوانید تلفنی یا با ایی میل تماس بگیرید و به این حکم غیر انسانی اعتراض کنید
متن تومار را به فارسی در صفحه اعتراض به احکام ضد انسانی در ایران میتوانید ببینید.
لطفا این آدرس ها را برای دوستان و آشنایان و لیست ایی میلتان هم بفرستید. سه روز بیشتر وقت نمانده......

Saturday, October 09, 2004

نگذاریم فاطمه اعدام شود...



فاطمه زنی است که به جرم کشتن شوهر صیغه ای اش که قصد تجاوز به دحترش را داشته به اعدام محکوم شده است. فاطمه فقط یک بار به دادگاه رفته و این چهارشنبه اعدام خواهد شد.

این در حالی است که قاضی حاجی رضایی و اعضای نیروی انتظامی که سه شبانه روز به عاطفه رجبی تجاوز کرده بودند آزاد شدند و دارند راست راست میگردند.

حکم اعدام یک حکم ضد انسانی است و باید لغو شود. اما به طور عاجل برای نجات جان فاطمه که به نظر میرسد غیر از وجدان بیدار مردم کسی را ندارد تلاش کنیم.

به صلیب سرخ- عفو بین الملل - روزنامه های محلی و هر که میتوانید تلفن یا فکس یاایی میل بزنید و به این حکم اعتراض کنید.

ایی میل عفو بین الملل
aimember@aiusa.org

ایی میل سازمان دیده بان حقوق بشر
hrwnyc@hrw.org

متن خبر از جنگ خبر

فاطمه -پ متهم به قتل همسر صيغه اي اش كه قرار است حكم اعدامش چهارشنبه آينده اجرا شود، با صدايي آرام ادامه مي دهد: 9 ماه پس از بازداشتم. تنها در يك جلسه دادگاه شركت كردم. فردي كه نامش قبلا به عنوان وكيل تسخيري به من اعلام شده بود در جلسه دادگاه حاضر نشده بود و همان جا فرد ديگري به عنوان وكيل در دادگاه حاضر شد كه پس از اظهارات من، او اعلام كرد به دليل اطلاع نداشتن از مفاد پرونده طي 20 روز آينده لايحه اش را به دادگاه تقديم خواهد كرد.فاطمه مي گويد: مدتي بعد داد نامه اي كه در آن حكم اعدام، 7 سال حبس تعزيري و پرداخت يكهزار درهم ديه به نفع دولت صادر شده بود، شفاها به من ابلاغ شد.20 روز بعد اصل حكم به دستم رسيد كه براساس آن اعتراض كردم. اما از 11 مرداد سال۸۱ نه نتيجه اعتراضم به من ابلاغ شده، نه تاييد حكم توسط ديوان عالي كشور. اگر پيش از اين مي دانستم كه حكم اعدامم تاييد شده به هر شكل ممكن سعي مي كردم رضايت خانواده مقتول را جلب كنم. ساعتي بعد نامه اي با دست خط زهرا، دختر فاطمه به دفتر روزنامه مي رسد او كه نمي داند چگونه نامه را به دست آيت الله شاهرودي برساند مي گويد: تا حالا چهار نامه به آيت الله شاهرودي نوشته ام كه به هيچكدام پاسخ نداده اند. حالا شما اين نامه را چاپ كنيد، شايد به دست ايشان برسد.

متن كامل نامه به اين شرح است:

هوالمحبوب
به نام خدا، خدايي كه انسان را آفريد، مادر را آفريد، فرزند را و عشق ميان آن دو و هيچ چيز و هيچكس جز خود او نخواهد توانست ميان اين دو فراق و جدايي بيافريند .

با سلام خدمت جناب آقاي شاهرودي.

اين چهارمين نامه اي است كه طي چند ماه اخير براي شما مي نويسم اما دريغ از ياري و جواب، نامه را در حالي مي نويسم كه از شدت ناراحتي و درد نمي دانم به كجا بگريزم و سر به كدامين كوه و دشت بگذارم. من، زهرا، دختري هستم كه در نهايت تنهايي و بي كسي دستانم را اول به سوي خداوند دادار و بعد به سوي شما دراز كرده ام به اميد مدد. حاج آقا امروز در روزنامه همشهري تاريخ اجراي حكم قصاص زني را خوانده ام كه فقط و فقط براي دفاع از من، دختر 16 ساله اش اقدام به كشتن شوهر خود كرده است، اما دريغ و صدها هيهات كه هيچ كس وي را درك و حرف او را قبول نكرد. اما مي خواهم بدانم آيا واقعا شما اين را عدالت مي دانيد؟[...] كه يك مادر به جرم دفاع از حريم و عفت يك دختر باكره، سه سال از عمر خود را در گوشه زندان سپري كند و پس از فقط يك بار دادگاهي شدن به سوي مرگ رهسپار شود و با زندگي و دخترانش اينچنين وداع بگويد؟ [...] آيا واقعا خداوند به اين راضي است كه يك مادر، كسي كه هيچ كس صداي فريادش را نشنيد، اين چنين به آغوش مرگ رهسپار شود؟جناب آقاي شاهرودي، خلاصه مطلب اينكه من مي دانم وقتي نمانده و خيلي دير است اما من به عنوان عضوي از اين جامعه و دختري تنها و درمانده، از شما خواهش به تعويق انداختن اين حكم را دارم و مي دانم كه اين كار فقط به امر شما امكانپذير است. هم اينك چون به استقبال ماه مبارك مي رويم در اين ماه شايد مادر بتواند كمي از بار گناه خود را بر زمين بگذارد و البته با جرات بگويم كه من اين كار وي را گناه به حساب نمي آورم و مي دانم كه در درگاه حق تعالي نيز اينچنين است، مطمئنا. و اميدوارم اين ماه عبادت، دل مادر داغديده مقتول را نرم كند تا با گذشت از قصاص مادرم، او را ببخشد و به ما بازگرداند. مي دانم كه اين امر فقط به دست شماست. عاجزانه خواهش مي كنم دست رد بر سينه من نزنيد و مرا از خود نرانيد و اميدم را نااميد نگردانيد

. زهرا الف.الف
*************
فراخوان عفو بين الملل براي جلوگيري از اعدام قريب الوقوع فاطمه حقيقت پژوه
(‌از راديو فردا)

فرين عاصمي (راديو فردا): به گفته فاطمه 33 ساله، همسرش معتاد به مواد مخدر بوده و به او گفته بود در بازي قمار دختر فاطمه را باخته است. يک روز که همسر وي قصد تعرض به دخترش را داشته، فاطمه او را خفه کرده و جسد قطعه قطعه شده اش را در کانال آبي در منطقه ابوذر تهران انداخته است. با وجودي که اعلام شده فاطمه روز چهارشنبه 22 مهرماه در تهران به دار آويخته مي شود، اما آنطور که محمد علي دادخواه، حقوقدان مي گويد: فاطمه وکيل تعييني نداشته است.

محمد علي دادخواه (حقوقدان، تهران): تا آنجا که من اطلاع دارم ايشان در لحظه دفاع رسمي در دادگاه وکيل تعييني نداشته و دادگاه در همان لحظه به علت نقضي که از نگرش آيين دادرسي داشته است مبادرت به احضار يکي از وکلايي که هيچ آشنايي، پيشينه و اطلاعي از پرونده نداشته و حتي موکل را در زندان ملاقات نکرده بوده دعوت مي کند که در دادرسي دخالت کند و آن اقدام به دفاع مي کند که اين اقدام از جهات عديده خلاف موازين مسلم قانون آيين دادرسي است.
از ياد نبريم اگر قانون مجازات قانون بزهکارانه است، قانون آيين دادرسي، قانون بي گناهان است، يعني مواردي را که قانون تخفيف و استحقاق تخفيف براي فرد است و يا اصلا اقدامش جرم تلقي نمي شود بايد در نظر بگيرد. گذشته از اين موضوع مي دانيم که ايشان در هنگامي به آن مردم حمله کرده که مرد مي خواسته به دختر ايشان تجاوز کند. لذا مساله بسيار مهمتري که ذهن را به خودش معطوف مي کند، اين است که آيا اين دفاع اين مشروع نبوده؟ با توجه به اين که هر ابلاغي در روز ابلاغ و اقدام در زمره موارد احتساب نمي شود و حداقل بايد سه روز فاصله باشد و عرف بر اين است که وکيل موکل خودش را قبلا ملاقات کرده باشد و عرف از منابع حقوق است، لذا چون اين اصول مورد توجه قرار نگرفته، به زعم من از نظر فلسفه حقوق و با توجه به قواعد آيين دادرسي مدني اين دادرسي محل اشکال است و من تصورم بر اين باور است که نبايد اين حکم اعدام اجرا شود و بايد مجددا مورد رسيدگي قرار گيرد
×××××××××××

اين حكم اعدام حتي با قوانين قرون وسطايي جمهوري اسلامي هم غير قانوني است. معلوم نيست چه بلاهايي بر سر اين زن آورده اند كه نبايد بيشتر از اين زنده بماند. مگر عاطفه را فراموش كرده ايم؟




Friday, October 08, 2004

رقابت سنگ پای رفسنجان با سنگ پای قزوین....

"اين يك بحث طولاني است و قبلا هم به آن پاسخ داده‌ام. هنگامي كه انقلاب شد، امكانات زيادي داشتم و وضع من در دوران طلبگي مناسب‌تر از ديگران بود. اما اكنون 25 سال از آن دوران گذشته است. بخشي از داراييهاي من در رفسنجان است كه به من ارث رسيده و بخشي هم در قم كه بر اثر كار در دوران طلبگي به دست آورده‌ام. الان حاضرم همه‌ي اين دارايي را از من بگيرند و در ازاي آن خانه‌يي شبيه آن چه كه قبل از انقلاب داشتم و در آن ترور شدم، به من بدهند، من حتي در تهران هم خانه‌ي شخصي ندارم"

توصیه های گل کویی:
1-گریه کنید مسلمونا.....
2- یک حساب بانکی در یکی از بانکهای سویس برای امداد به خانواده رفسنجانی باز کنیم تااز گرسنگی نمیرند
3- آقای اکبر شاه . مردم درست است که زیر فشار زور و خفقان شما له شده اند اما هنوز عقلشان را از دست نداده اند

به ماری آنتوانت گفته بودند مردم نان ندارند بخورند گفته بود پس چرا شیرینی نمی خورند؟
در یک مدرسه به بچه ها میگویند در باره فقر انشا بنویسید. یکی از بچه ها این طوری مینویسد:
حانواده ای فقیر است که همه در آن فقیر باشند. پدر خانواده فقیر باشد. مادر خانواده فقیر باشد. دحتر و پسر خانواده فقیر باشند. آشپز و راننده خانواده فقیر باشند. الی آخر....

حالا دلم کباب شد برای خانواده رفسنجانی.
خود آقا که از اول انقلاب اموال مردم را به دست گرفته..رییس حزب مفتخوران جمهوی اسلامی بوده..رییس جمهور تشریف . داشته...حالا هم که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. . بدبخت مهدی که شرکت نفت را بهش داده اند و تازگی ها فقط یک قلم پانزده میلیون دلاز رشوه اش از شرکت استات اویل برملا شده بود حتما که خیلی فقر است. فائزه خانم که رییس ده تا سازمان الکی است و برای گلو درد هم میرود مصرو اسپانیا دکتر هم خیلی فقیر است..و الی آخر...


همین اکبر شاه در کتاب خاطراتش تعریف میکند که چطور به دیدن یک دوستش که در زندان قزل قلعه زندانی بوده میرود و خانواده یکی دیگر به او یک صندوق میوه میدهدد که به او بدهند. خود رفسنجانی نوشته که نتوانستند ملاقات کنند و صندوق میوه دستشان ماند که بردند و فروختند.
البته آنجا از مال و اموال پدری و صدها قطعه زمین و ثروت خدادادی حرفی نمیزند. بلکه محتاج پول یک صندوق میوه بوده که حتی مال خودش هم نبوده...

میگویند دروغگو حافظه ندارد. بالاخص که عمامه هم سرش باشد.
***************

زلزله در شمال ایران

خبر از رادیو فردا

حسین کبیر (روزنامه نگار مقیم گرگان): زلزله شیدی با 5 و 6 دهم و بنا به قول دیگر، 5 و 8 دهم ریشتر، منطقه گلستان، خراسان و مازندران را به شدت لرزانید. طوری که مرکزیت آن در استان گلستان بود. این زلزله علاوه بر تکان شدید و لحظات ممتد با صدای وحشتناکی همراه بود که موجب بیرون آمدن مردم از خانه ها به کوچه ها و خیابانها و پارکها شد. دیشب از ساعت یک و 20 دقیقه به بعد وضعیت شهر به صورت غیرعادی در آمد و مردم تا صبح در کوچه ها و پارکها خوابیدند و همه ماشین ها را از خانه ها بیرون آوردند و وسایل ضروری را بیرون آوردند که برای وضعیت اضطراری آماده بشودند. رادیو تلویزیون هم اعلام کرد که مردم تا صبح بیدار بمانند که احتمال لرزش ها با شد بیشتر هم هست. تا صبح ده الی 12 پس لرزه هم این زلزله به همراه خودش داشت ولی الان تقریبا وضعیت شهر به صورت عادی است و هراس اولیه از جامعه رخت بر بسته است.

************
نشانه های صدور انقلاب اسلامی
گروگان بریتانیایی کشته شد

کن بیگلی گروگان بریتانیایی آحرین بار از یک قفس با مردم دنیا حرف زد. برای نجات جانش از دست آدمخواران درنده التماس کرد. .
گفت که اینها قصد کشتن مراندارند.. دریغ که نمیدانست که اینها! تربیت شدگان خمینی هستند و آدمیت سرشان نمی شود.
اینها! در ایران به دختر چهارده ساله تجاوز کردند و بعد تیربارانشان کردند. اینها! جوانان مردم را سالم به اوین و گوهردشت و عادل آباد و وکیل آبادو ..بردند و بعد جسد تکه پاره شان را تحویل حانواد ها یشان دادند. قفس برای مردم دنیا عیر عادی است اما در ایران کسانی بوده ا ند که ماهها در قفس زندگی کرده اند. در تابوت...دنیا تازه دارد مزه تلخ جمهوری اسلامی را می چشد. متاسفانه آنقدر به ملاها پر و بال دادند که حالا نمی توانند مهارشان کنند. همین حالا هم نمیدانند قرار داد رنو و شل را امضا کنند یا به جنایات جمهوری اسلامی اعتراض کنند.

در اخبار آمده بود که در عراق زنان از ترس روسری سر میکنند. به ایران خوش آمدید. تا وقتی دنیا رشوه های آخوندها را که از سفره حضرت ابوالفضل ملت ایران پرداحت میشود قبول کند و در ازایش چشم به جنایاتش ببندد همه جای دنیا کم کم ایران خواهد شد..

. . حیف که دنیا هنوز در خواب است.

سه انفجار دریک هتل در مصر تا بحال 44 قربانی گرفته است...

برای اینها! زن و بچه و پیر و جوان فرق نمیکند. جان آدمیزاد باشد بس است.

Tuesday, October 05, 2004

واي به وقتي كه....

1- واي به وقتي كه كوسه لبخند بزند



هاشمي رفسنجاني اعلام کرد جمهوري اسلامي داراي موشکي با برد دو هزار کيلومتر است علي اکبر هاشمي رفسنجاني، سياستمدار پرنفوذ جمهوري اسلامي، از فرصت حضور امروز خود در سمينار فضا و امنيت ملي بهره گرفت تا به دنيا اعلام کند که جمهوري اسلامي موشکي دارد با برد دو هزار کيلومتر، همان حرفي که منابع خبري اسرائيل دو ماه پيش گفتند. علي شمخاني، وزير دفاع جمهوري اسلامي نيز هفته گذشته گفت: ارتش ايران يک موشک استراتژيک جديد را با موفقيت آزمايش کرده است. اسرائيل نگران است که جمهوري اسلامي شايد سلاح هاي اتمي را بر موشک هاي دوربرد خود سوار کند. احتمال حملات پيشگيرانه اسرائيل يا آمريکا عليه تاسيسات اتمي ايران، موضوعي است که مقامات جمهوري اسلامي نسبت به آن هشدار داده اند، از هشدارهاي تند و آتشين مسئولان تندرو گرفته، تا هشدارهاي سربسته ولي نيشدار امروز آقاي رفسنجاني، که گفت: اگر آمريکا وارد اين وادي شود، وادي حمله به ايران، دنيا قدري عوض خواهد شد. اين گفته آقاي رفسنجاني با لبخند هميشگي او و لبخند علي شمخاني که در کنار وي ايستاده بود بيان شد
خبر از راديو فردا

هارت و پورتهاي اتمي كم نبود حالا هارت و پورتهاي موشكي آقايان هم اضافه شد. . دولتي كه خودش در داخل دارد فرو مي پاشد و از بيرون هم در خطر تحريم و تهاجم قرار دارد براي نجات خودش غير از صدور بحران راه حل ديگري ندارد.
مجلس هفتم ملايي هم دارد لايحه اي به تصويب ميرساند كه دولت را ملزم به از سر گيري غني سازي اورانيوم كند.

اين ها همه شاخ و شانه كشيدن براي عرض اندام به امريكا و گرفتن امتياز قبل از گرد هم آيي آژانس بين المللي انژي اتمي در نوامبر است. . اما اين هارت و پورتهاي الكي فقط بهانه بيشتري به امريكا و اسراييل خواهد داد تا به تاسيسات اتمي ايران حمله كنند و باز در اين ميان انسانهاي بيگناه هستند كه از بين خواهند رفت .

ملاها بهتر از ما ميدانند كه عمرشان به سر رسيده و رفتني هستند. تنها چيزي كه آنها را نجات خواهد داد يك جنگ خانمان سوز ديگر است كه آنها با همه قدرت براي برپايي اش تلاش ميكنند.و فكر ميكنم ما بايد با همه قدرت تلاش كنيم تا لبه تيغ به طرف خود ملاها برگردد نه مردم بخت برگشته ايران.

2- واي به وقتي كه بگندد نمك
عاطفه...
واي عاطفه
به دحترك سه شبانه روز تجاوز ميكنند و بعد با تن كبود اعدامش ميكنند
عاطفه شانزده ساله
گفتند احتلال حواس دارد
بر و رويي هم دارد
مادرش كه مرده پدرش هم كارتن خواب است
حاجي آقا قاضي حاجي رضايي را هم خبر كنيد

متن خبر از پيك ايران)(‌از وبلاگ حسن آقا)

3- واي به وقتي كه گرگ شبان گله باشد

عموي يکي از کودکاني که در پاکدشت به قتل رسيده است در مصاحبه با رادیو فردا از کوتاهی مسئولان در پیگیری امر در جریان گم شدن برادرزاده اش می گوید. وی معتقد است که احتمالا باندي در کار است. وی می گوید: اين شايد باندي باشد که کليه و قلب بچه ها را در آوردند که جسدها را همه را سوزاندند و خاک کردند. در غير اين صورت اگر جسدها مثلا کليه داشت، اينها را نمي سوزاندند. احتمالا همه را سوزاندند که علائمي باقي نماند که کليه يا قلب اين بچه ها را برداشتند.

يک بچه سه ماه پيش در قيام دشت گم شده بود که پيدا شده بود، فاقد کليه بود که حتي خود بخشدار منطقه هم گزارش کرد که ما سه ماه پيش يک بچه پيدا کرديم فاقد کليه بوده. در غير اين صورت من فکر مي کنم مابقي اين بچه ها هم فاقد کليه بودند، به خاطر همين اينها را سوزانده بودند.
متن كامل خبر از راديو فردا

اگر نيروي انتظامي يا دولت در اين ؛تجارت هولناك؛‌ سهمي نداشتند آيا باز هم تعداد قربانيان به اين حد ميرسيد؟22 كودك در هجده ماه..

4-واي به وقتي كه پرزيدنت خاتمي عصباني شود...
من از الجزاير وزير تعيين ميكنم....
تازه وزير كه هيچي مشاور هم تعيين ميكنم

نوشته منصور امان در باره سفر خاتمي به الجزاير خواندني است

بهداشت دام“ در الجزيره
فراسوي خبر- سه شنبه چهاردهم مهرماه

درهمان حال كه سخنگويان رسمي رژيم جمهوري اسلامي، هرگونه ارتباط سفر حجت السلام خاتمي به الجزاير با كنفرانس بين المللي قاهره را تكذيب مي كنند و اين ديدار غيرمنتظره را سفري عادي جلوه مي دهند، تمام شواهد از وجود دلايل ديگري براي سفر رييس جمهور رژيم ملاها به اين كشور خبر مي دهند.
به دشواري مي توان امضاي موافقتنامه در مورد ”بهداشت دام“ و تفاهم نامه در زمينه ”صنايع دستي“ را آنگونه كه وزارت امور خارجه حكومت عنوان مي دارد، به عنوان تنها ”اهداف و دستاوردهاي اين سفر“ تلقي كرد.
دست كم يكبار ديگر و در جريان بحران گرونگانگيري اعضاي سفارت آمريكا نيز الجزاير، به عنوان ميانجي و فراهم كننده زمينه گفتگوهاي ايالات متحده و رژيم ملاها به ايفاي نقش پرداخته بود و آنگونه كه به نظر مي رسد اكنون نيز اين كشور، به عنوان پل ارتباطي براي تدارك نشست قاهره وارد ميدان شده باشد.
اگرچه آقاي رمضان زاده، سخنگوي دولت، روز دوشنبه يكبار ديگر بر ”بي اعتمادي به گفتار طرفهاي آمريكايي“ اصرار ورزيد، اما اين هنوز براي ارزيابي نتايج سفر دام - دستي آقاي خاتمي كافي نيست.


***********
اين هم از توفيق








يك چيزي نداري مثل آن دنياي بي رحم خنده دار؟

Friday, October 01, 2004

به ياد گلهاي به خون خفته در تابستان 67




-وارطان!
بهار خنده زد و ارغوان شكفت.
در خانه زير پنجره گل داد ياس پير
دست از گمان مدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن ، خاصه در بهار...

وارطان سخن نگفت،
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته و رفت.

وارطان سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته است!

وارطان سخن نگفت،
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت.

وارطان سخن نگفت
وارطان ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت.
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد؛‌زمستان شكست
و
رفت....

احمد شاملو
***************
در جاي جاي اين كشور ستم زده هزاران وارطان خوابيده است.

وارطان سخن بگو
جانت را نجات بده
مرگي فجيع در انتظارت نشسته است

بگو كه پشيماني
هر چه ميخواهند بگو
بگو...

وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود.
.با دستاني خونين وصيت نامه اش را نوشت
در سالن نماز گوهردشت در صف هفده نفري اعدام ايستاد
در اوين با نارنجكي در سلولش منفجر شد
و تنش خاك خاوران را گرم كرد

وارطان بنفشه بود

مژده داد؛‌
زمستان شكست
و رفت....
********
نوشته هاي قبلي
آن فرو ريخته گل هاي پريشان در باد
14 سال از قتل عام زندانيان سياسي ميگذرد....

متن ا طلاعيه سازمان عفو بين الملل و ابراز نگراني از كشتار زندانيان سياسي در ايران در سال
1367
***************


در آن تابستان شوم بهترين فرزندان ايران را در دادگاه هاي دو دقيقه اي محاكمه كردند و دسته دسته به دار آويختند. . جسد ها را در كاميون هاي يخچال دار ميريختند و در گورستان هاي دسته جمعي به خاك ميسپردند. يكي از اين گورستان ها خاوران است . . كشف گورستان خاوران هم اتفاقي بوده است. وقتي باران مي آيد خاك از روي بعضي اجساد كنار ميرود. و اهالي متوجه قبرها ميشوند. خانواده هاي زندانيان سياسي كه ملاقات هايشان هم قطع شده بود شبانه به محل قبر ها ميروند و در جستجوي عزيزانشان قبر ها را ميكنند و با انبوه اجساد مواجه ميشوند.

تا بحال اسامي هزاران تن از اين شهيدان اعلام شده است. ميگويند كه رقم به سي هزار تن ميرسد. خاتمي شياد در همان موقع وزير ارشاد بود. بسياري از همين اصلاح طلبان امروزي هم د ر آن روزها از دست اندركاران رژيم بودند. حالا براي مردم جانماز آب مي كشند.

روزي كه ملاها بروند ارقام واقعي اين جنايت معلوم خواهد شد.
**********
نوشته هاي ديگر

شانزده سال از اين فاجعه گذشت
تابستان 67
اعدام
آتش هزاران دوزخ بر تو باد
به ياد ثريا و در باره يك شعر

فتواي خميني با دستخط خودش



( بسم اله الرحمن الرحيم از آنجا كه منافقين خائن به هيجوجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مي گويند از روي حيله و نفاق آنهاست و به قرار سران آنها از اسلام ارتداد پيدا كرده اند و با توجه به محارب بودن آنها و جنگهاي كلاسيك آنها در شمال و غرب و جنوب كشور با همكاريهاي حزب بعث عراق و نيز جاسوسي براي صدام عليه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استكبار جهاني و ضربات ناحوانمردانه آنها از ابتداي تشكيل نظام جمهوري اسلامي تاكنون كساني كه در زندانهاي سراسر كشور بر موضع نفاق خود پا فشاري كرده و ميكنند محارب و محكوم به اعدام مي باشندو تشخيص موضوع نيز در تهران با راي اكثريت آقايان حجه الاسلام نيري دامت افاضاته جناب آقاي اشراقي و نمايند ه اي از وزارت اطلاعات مي باشد. اگر چه احتياط در اجماع است. و همين طور در زندانهاي مراكز استان كشور راي اكثريت آقايان قاضي شرع دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع مي باشد. رحم بر محاربين ساده انديشي است. اميدوارم با خشم و كينه انقلابي خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نماييد. آقاياني كه تشخيص موضوع بر عهده آنهاست وسوسه و شك و ترديد نكنند و سعي كنند اشداء علي الكفار باشند. ترديد در مسائل قضايي اسلام انقلابي ناديده گرفتن خون پاك و مطهر شهدا مي باشد
والسلام روح الله الموسوي الخميني

سوال احمد خميني در باره زندانياني كه حكم قبلا در باره شان صادر شده است و جواب آن :
سوال:1 -آيا اين حكم مربوط است به آنها كه در زندانها بوده اند و محاكمه شده اند ولي تغيير موضع نداده اند و هنوز هم حكم در مورد آنها اجرا نشده است يا آنهايي كه هنوز مجاكمه هم نشده اند محكوم به اعدامند؟ 2- آيا منافقيني كه قبلا محكوم به زندان محدودي شده اند و و مقداري از زندانشان را هم كشيده اند ولي بر سر موضع نفاق مي باشند مجكوم به اعدام مي باشند3-در مورد رسيدگي به وضع منافقين آيا پرونده ةاي منافقيني كه در شهرستانهايي كه حود استقلال قضايي دارند و تابع مركز استان نيستند بايد به مراكز استان ارسال گردد يا خود مي توانند مستقلا عمل كنند
فرزند شما احمد
بسمه تعالي هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سريعا دشمنان اسلام را نابود کنيد. در مورد رسيدگي به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سريع تر انجام گردد، همان مورد نظر است.
روح الله موسوي خميني

************
هر سال به ياد اين عزيزان شمعي روشن ميكنيم. شما هم اگر دوست داريد آدرس شمع را كپي كنيد و براي يك هفته در
وبلاگتان بگذاريد.
http://www.media.org/images/candle.gif

يادشان گرامي باد

Thursday, September 30, 2004

من توی دهن اين اهورا ميزنم
( ولاكن بقيه متن را اينجا بخوانيد

Tuesday, September 28, 2004

ما هم بعـــله....

ديپلمات ربوده شده ايراني بالاخره با تلاش هاي بي وقفه دولت ايران آزاد شد...

لطفا به اين صفحه بالا مراجعه كنيد (‌نگران نباشيد فيلتر نشده. بي بي سي است .از خودشان است) و قيافه ديپلمات آزاد شده ايراني را ببينيد.


نه اينكه بخواهم سر فريدون جهاني هم مثل نيكلاس برگ و انسانهاي ديگري كه مثل گوسفند جلوي تلويزيون ذبح شدند روي زمين بيفتد اما راستش قيافه چاق و چله اش داد ميزند كه زياد هم بهش بد نگذشته.

جمهوري اسلامي معلوم است كه در گنداب عميقي دست و پا ميزند كه مجبور است از اين فيلم هاي هاليوودي درست كند كه ؛‌ما هم بعله....اما ديگر كسي گول اين حرفها را نمي خورد. به قول نويسنده روزنامه ايتاليايي كوريره دلاسرا...خر خودتان هستيد. مردم دنيا را اينقدر احمق فرض نكنيد.....

متن خبر از راديو فردا
گوئيدو ليمپو، کارشناس تروريسم پرتيراژ ترين روزنامه ايتاليا، کوريه را دلاسرا مي نويسد:
آزادي فريدون جهاني ديپلمات جمهوري اسلامي ايران که هفتم اوت در کربلا ناپديد شده بود در روز دوشنبه در حومه شهر فلوجه، در عراق مرکزي بسيار بحث انگيز است. ضمن اشاره به اين که سازماني موسوم به ارتش اسلامي عراق مسئوليت ربودن فريدون جهاني را تقبل کرده بود و خواستش قطع دخالت هاي جمهوري اسلامي ايران در عراق بود، گوئيدو ليمپو که تاکنون چندين کتاب در رابطه با تروريسم اسلامي از او منتشر شده است مي نويسد اظهارات مقامات جمهوري اسلامي ايران در پيامد آزادي اين ديپلمات نيز سوال برانگيز هستند.

فريدون جهاني روز گذشته در محل سفارت جمهوري اسلامي ايران در بغداد اظهار داشته بود که آزادي او حاصل ساعت ها گفتگو با گروگان گير ها بوده است. به گفته مفسر کوريه را دلاسرا، بسياري از منابع اطلاعاتي غربي و عربي از ابتدا معتقد بودند فريدون جهاني را گروه هاي خرابکار يا معارض عراقي نربوده اند. کوريه را دلاسرا همچنين خبر مي دهد سازمان اطلاعات و امنيت نظامي ايتاليا، سيزمي، درخواست ملاقات با فريدون جهاني را دارد زيرا ارتش اسلامي عراق که اين ديپلمات مدعي است توسط آن ها ربوده شده بود، مسئوليت قتل خبرنگار چپ گراي ايتاليايي، انزوبالدوني را نيز عهده دار شده است.

انزوبالدوني در ماه اوت هنگامي که همراه چند کاميون کمک هاي انساني صليب سرخ ايتاليا از بغداد راهي نجف بود در حومه پايتخت عراق ربوده شد و 48 ساعت بعد به قتل رسيد. هرچند که تاکنون اثري از جسد او پيدا نشده است و ويدئويي نيز از کشتن اين خبرنگار در دست نيست.


**************
جمهوري جنايت
از قرار قوه قضايي جمهوري جنايت از هر يك از بازماندگان قربانيان جنايت پاكدشت براي آزمايش هاي دي ان ا تقاضاي هشتصد هزار تومان پول كرده است. .

اينها قربانياني هستند كه در ميان آشغال ها دنبال آهن پاره ميگشتند تا خرج خانواده شان را در بياورند. حتي اگر اين خانواده ها در فقر هم دست و پا نمي زدند باز دولت حق ندارد براي انجام كارهايي كه وظيفه اش است از شهروندان پول بگيرد.

همه جاي دنيا دولت وظيفه دارد با پول ماليات مردم به آنها خدمات بدهد. در كشور فلك زده ما مردم بايد برده دولت باشند. وظيفه دارند كار كنند تا گردن ملاها چاق تر بشود و جيبشان پرتر.
مهم نيست كه نفت بشكه اي پنجاه دلار يا بيشتر معامله شود. ايران تحت حكومت آخوند روز بروز فقيرتر و عقب مانده تر خواهد شد.

اين كه چرا جنايتي با اين ابعاد براي اين مدت طولاني مخفي و بدون رسيدگي مانده معما نيست. در كشوري كه تا يك تار موي يك زن بيرون مي آيد گله هاي حزب الله به سرش مي ريزند چيزي كه فراوان است و بي ارزش جان انسان است. در نظام خميني هر كه جيبش پر باشد و بتواند پول چايي آقايان و آقازاده ها را بدهد كارش راه مي افتد و هر كه نتواند كارش با كرام الكاتبين است.

به اين جنايت بايد از چند بعد توجه شود
- جانيان و قربانيان هر دو از اقشار فقير جامعه هستند
- جانيان پس از انقلاب به دنيا آمده اند
-كشتار و اعدام و مجازات هاي غير انساني ديگر نه تنها جرم را در جمهوري اسلامي كمتر نكرده بلكه به سبعيت جرم ها هم افزوده
جانيان در جنايت هاي خود دولت را الگو ميگيرند-
-پس از جمهوري اسلامي به تقليد از دولت قتل هاي زنجيره اي اقزايش يافته است
-قاتلان بدون ترس از دستگير شدن ماهها در يك محل به تجاوز و قتل ادامه مي داده اند


من گمان ميكنم چنين سبعيتي فقط از خود شكنجه گر هاي دولت ايران بر مي آيد. از آنها كه به دختر چهارده ساله تجاوز ميكردندو پس از اعدام جسدشان را دركاميون يخچال دار مي انداختند. يا آنها كه زنان را با شليك به رحمشان زجر كش ميكردند و از ناله هاي آنها لذت ميبردند. يا آنان كه جلوي استخر اوين جوان هجده ساله را دار ميزدند و زندانيان را از جلويشان رد ميكردند تا عبرت بگيرند. يا آنها كه زندانيان را به جرم سرود خواندن پاي چوبه دار قبل از اعدام هشتصد ضربه شلاق ميزدند و بعد جسم نيمه جانشان را تيرباران ميكردند؟ تعجب نخواهم كرد اگر اين جانيان ريشه در همين شكنجه گر ها داشته باشند و براي دولت هم ؛ كار ؛ كر ده باشند و به همين دليل هم جناياتشان مخفي مانده باشد

چطور ممكن است در يك محل يك بچه يازده ساله مدام دوستانش را به تله مرگ ببرد و كسي شك برش ندارد و نيروي انتظامي هم به شكايت خانواده ها رسيدگي نكند؟

يك جاي اين قضيه لنگ است و بعدها معلوم خواهد شد كه چيست.

************

يك سوال تكنيكي :
اگر ميدانيد در بلاگر جديد چطور ميشود لينك عكس گذاشت لطفا به من هم ياد بدهيد..





عكس از راديوفردا

حاجيه اسماعيل وند در سه روز آينده سنگسار خواهد شد.

جمهوري اسلامي ايران در طول عمر ننگين خود ركوددار بسياري از اعمال غير انساني است. . كه در مورد زنان بعد فجيع تري به خود ميگيرد. تجاوز به دحتران قبل از اعدام-اعدام زنان حامله- شكنجه در خانه هاي مسكوني و ...سنگسار..به جرم رابطه نامشروع.

در جمهوري اسلامي انسان ها بايد زجر كش شوند. اين كه زندگي هر روز انسان ها شكنجه است كافي نيست. فقر- اعتياد- افسردگي - نااميدي به آينده بس نيست. بايد جوان را گرفت - زجر كش كرد- زير تلي از سنگ كم كم جانش را گرفت - بايد شكنجه هاي فجيع نر اختراع كرد- براي اينكه جوان پرشور است و خطرناك- بايد انسان ها را به هر ترتيب ترساند و منفعل كرد و با خيال راحت بر دلارهاي نفتي صاحب شد.

قاتل حاجيه و ليلا وعاطفه و ژيلا و زهرا كاظمي تنها ملايان خون آشام نيستند. بلكه حكومت هايي كه به اين دژخيمان ياري ميرسانند و با آنها دست ميدهند و رژيمي را كه 51 بار به جرم نقض حقوق بشر در سازمان ملل محكوم شده قابل ؛ رفرم؛ ميدانند از اين ملاها بدتر هستند.

؛سيايت و منافع همه چيز را توجيه نمي كند. هيچ پرنسيبي در دنيا مذاكره با كساني كه زندگي انسان ها را بي ارزش ميدانند توجيه نمي كند. اروپا بايد از اين دوران سياه تاريخ خود شرم كند. به عنوان ايرانيان بايد به اين سياست منفعت طلبانه اعتراض كنيم. . هر بار اروپاييان با ايران بر سر ميز مذاكره نشسته اند وضع حقوق بشر در ايران خراب تر شده است- اعدام ها فزوني گرفته اند - پناهندگان به ايران مسترد شده اند و مخالفان ايران به خصوص مجاهدين محدودتر شده اند. اگر اين سياست ها براي بر پا نگاه داشتن جكومت ملايان نيست پس چيست؟

جالب است كه اين افعي كه آقايان در آستين مي پرورانند از همين مذاكرات و آوانس ها جان ميگيرد و نه تنها به فرامين اربابان خود وقعي نمي نهد بلكه هر چه بيشتر در سياست هاي ضد انساني خود جري تر ميشود. ملايان ديوانه حالا دنبال بمب اتم هستند. دولتي كه نماينده مجلسشان به راحتي از تريبون مجلس براي زنان خياباني حكم اعدام صادر ميكند معلوم است كه با بمب اتم چه خواهد كرد. اما اروپا چنان سرمست قراردهاي سود آور در ايران است كه فعلا اين را خطري نمي داندو شايد هم برايش آسان تر است كه پس از سركيسه كردن مردم ايران با يك حمله نظامي كاررا يكسره كند.

در يان ميان زندگي انسانهايي مثل ليلا و حاجيه و عاطفه و وبلاگ نويسان دستگير شده و زندانيان سياسي و ...است كه از بين ميرود. اين حكومت قابل رفرم و بهتر شدن نيست. . راه آسان وجود ندارد . بايد اين دندان پوسيده را كند و دور انداخت. بايد يك حكومت مردمي كه در آن دين از سياست جدا باشد و حقوق همه انسانها در آن مراعات شده باشد سر كار بيايد. تا آن روز بايد هر چه ميتوانيم افشاگري كنيم و جان آنها را كه مي توانيم نجات بدهيم.. براي نحات حاجيه بايد كاري كنيم.

خسن آقاي عزيز در وبلاگش آدرس كمپين عفو بين الملل براي نجات ليلا را داده است. شما هم برويد و امضا كنيد. سرعت اعدام ها و سنگسار ها را آنقدر زياد كرده اند كه آدم سرگيجه ميگيرد اما تا نيفتاده ايم بايد هر كاري از دستمان بر مي آيد انجام دهيم.
حتي اگر شده يك تلفن به عفو بين الملل ...

*************

مرگ بي خانمان ها و كارتن خواب ها
دولت بي لياقت و آدمخوار جمهوري اسلامي 25 سال است كه سر كار است و در اين ميان به جز بيشتر كردن قطر شكم و گردن سران خود كاري نكرده است.
در عرض يك ماه هشتاد نفر فقط در تهران از سرما جان خود را از دست داده اند. مقامات ايراني آنقدر بي شرم هستند كه تازه منت هم بر سر مردم ميگذارند و ميگويند همه جاي دنيا مشكل بي خانمان ها وجود دارد. . همه جاي دنيا ملاها سر كار نيستند. زنان به جرم بدحجابي دستگير و زنداني نمي شوند. جوانان به جرم وبلاگك نويسي تحت شكنجه قرار نميگيرند. همه جاي دنيا انسانها لااقل در حريم زندگي خصوص خود آزاد هستند.

اين انسانها خوابيدن در خيابان ها و مردن در سرما را انتخاب نكرده اند. شرايط اسف يبار زندگي در ايران آنها را به اين روز انداخته است. مگرفروختن كليه و چشم و بدن براي امرار معاش به صورت يك امر عادي در نيامده است؟
دولت جمهوري اسلامي در همه سياست هايش شكست خورده است. 25 سال حكومت آخوندي جز مرگ براي ايرانيان چيزي به ارمغان نياورده است.

آنچه در اين ميان اميد را در قلب انسان زنده ميكند انسانيت جوان هايي است كه براي همدردي با بي خانمان ها شب هاي متوالي را در خيابان ها به سر ميكنند و از اين طريق توجه جهانيان را به اين انسانهاي بي پناه جلب ميكنند. اگر ايران خميني و رفسنجاني و خاتمي و خامنه اي و لاجوردي دارد در عوض انسان هاي پاكي هم دارد كه بي هيچ چشمداشتي براي آزادي و بهروزي ديگران تلاش ميكنند. مبارزاني كه جان خود را دردر راه آزادي فدا ميكنند. مبارزاني كه زندگي عادي را رها ميكنند و عمر خود را وقف آزادسازي كشورشان ميكنند و جواناني كه در همين حكومت ضد انساني بزرگ شده اند اما به عوض گردن نهادن به فرامين ضد بشرس آخوندها انسانيت را انتخاب ميكنند. بر دست تك تك شما بوسه ميزنم...

جوانان ايراني بدون هيچ چشمداشتي به كمك اين انسانها آمده اند. علي عزيز در صفحه اش به همه اخبار مربوط به كارتن خواب ها لينك داده است و بي وقفه براي كمك به آنها تلاش ميكند. با خبر رساني و كمك هاي خود به ياري اين انسانها بشتبابيم.

يك راه سريع براي كمك رساني به كارتن خواب ها جاي دادن آنها در استاديوم هاي ورزشي و مساجد است. . تهران هر كمبودي داشته باشد مسجد كم ندارد. . اما از ملا هاي حاكم بر ايران چه توقعي مي شود داشت؟‌ . ....

**********

سخنراني مريم رجوي در كميسيون پارلمان اروپا

هفته پيش درست دو روز بعد از امضاي معاهده ننگين بين چهار كشور اروپايي و ايران مريم رجوي در استراسبورگ در يك كميسيون پارلمان اروپا به عنوان مهميان حاضر شدو سخنراني كرد. يكي از شرايط دولت ايران براي منجمد كردن فعاليت هاي اتمي اين است كه اروپا نام مجاهدين خلق را همچنان در ليست تروريستي نگاه دارد. انگار نه انگار كه اين دولت ايران است كه در جاي جاي دنيا به جرم تروريسم محاكمه شده و براي سرانش حكم جلب بين المللي صادر شده است. وقتي گردن زدن ها در عراق را مي بينم درست به ياد روش كشته شدن شاپور بختيار و بريدون فرخ زاد مي افتم كه با چاقو گلويشان را بريده بودند. اينها را اگر من ميدانم حتما مقامات اروپايي همميدانند اما دلارهاي نفتي را به زندكگي انسانهاي ميدل ايتي ارجح ميشمارند.

به همين دليل سخنراني مريم رجوي در پارلمان اروپا در اين موقعيت اهميت زيادي دارد. اكنون در نقطه اي از تاريخ هستيم كه نه تنها مردم ايران بلكه مردم همه دنيا بر سر يك دوراهي قرار دارند. احازه دادن به بقاي ننگين ملاها يا دست برداشتن از حمايت از آنها؟
آيا ملاها قابل تغيير هستند؟‌دادن امتياز به آنها آيا باعث خواهد شد كه وشع زندگي مردم ايران و مردم دنيا بهتر شود يا فقز بدبختي بيشتري براي بشريت به ارمغان خواهد آورد؟

علاوه بر اينها مريم رجوي به يك نكته مهم ديگر اشاره ميكند. اين كه دنيا سناريويي درست كرده كه طبق آن يا بايد با ملاها سازش كند و بهشان پر و بال بدهد يا اينكه به ايران حمله نظامي كند. در صورتي كه ايرانيان خود ميتوانند و قادر هستند كه سرنوشت خودشان را در دست بگيرند و يك حكومت مردمي در ايران بر سر كار بياورند . در اين ميان به كمك غرب يا حمله نظامي كه باعث بدبختي بيشتر ايران خواهد شد احتياجي نيست. فقط بايد غرب دست از حمايت از اين ملاها بردارد آنوقت خواهيم ديد مردم ايران چه خواهند كرد

سخنان مريم رجوي :
من در شرايطي به اينجا آمده ام كه استبداد مذهبي حاكم بر ايران, ازيكسو در داخل كشور مرزهاي جديدي را در نقض حقوق بشر در نورديده و ازسوي ديگر با مداخلات فزاينده در عراق و تلاش براي توليد سلاح اتمي. به بزرگترين چالش جامعه بين المللي تبديل شده است. ملاهاي تهران و كساني كه در وضع موجود منفعت دارند, اين را الغا ميكنند كه هر تغيير جدي, مستلزم جنگ خارجي است و گزينه اي جز سازش وجود ندارد. اما من امروز آمده ام بگويم يك راه حل سوم وجود دارد: تغيير توسط مردم و مقاومت ايران.اگر موانع خارجي برداشته شود, مردم و مقاومت ايران توانايي و آمادگي اين تغيير را دارند و اين تنها راه جلوگيري از جنگ خارجي است. امتياز دادن به ملايان آلترناتيو جنگ خارجي نيست و آنها را از اهداف شومشان منصرف نخواهد كرد.


ما مجبور به انتخاب بين مماشات يا جنگ نيستيم. معادله «يا جنگ و دخالت نظامي يا مماشات» يك فريب سياسي است. راه حل سوم در دسترس است. مردم و مقاومت سازمان يافته آنها, ظرفيت و توانايي تغيير را دارندمقاومت سازمانيافته با 120هزار شهيد و بيش از نيم ميليون زنداني سياسي طي 25سال گذشته, عمق و شدت و پايداري واكنش جامعه دربرابر اين رژيم را نشان ميدهد. اين مقاومت با ارائة يك آلترناتيو كثرت گرا, با شبكه گسترده اجتماعي و با ارتش آزاديبخش ملي, توان و پتانسيل تغيير را دارد. اين مقاومت در سخت ترين شرايط داخلي و منطقه اي, جنبش مردم براي دمكراسي را رهبري كرده است. خانم رجوي تاكيد كرد مهمترين مانع و راه بند تغيير در ايران, سياستهاي غربي است. غرب قيمت سازش با ملايان را از جيب مردم ومقاومت ايران ميدهد ومهمترين, نامشروع ترين و زيانبارترين كار غرب قبول درخواست ملايان براي زدن برچسب تروريستي به مقاومت ايران بوده است. برچسب تروريستي به مقاومت ايران ناديده گرفتن اراده يك ملت براي تغيير درايران است. اين برچسب ناديده گرفتن همان راه حل سوم است. اين برچسب, انكارحق يك ملت براي مقاومت دربرابرفاشيسم مذهبي است. اين برچسب فتواي سركوب يك ملت به دست رژيمي است كه 51قطعنامه ملل متحد آن را به خاطرنقض حقوق بشرمحكوم كرده است.

خانم رجوي گفت:ما از غرب نه پول ميخواهيم و نه سلاح, ما ميخواهيم بين مردم و مقاومت از يكسو, و رژيم حاكم ازسوي ديگر, بيطرف باشند. حق مقاومت را نفي نكنند و به ملايان امداد نرسانند. حذف برچسب نا عادلانه تروريستي خواست مشروع مردم ايران است و من از خلال تجربه ام با مردم فرانسه مطمئن هستم كه اكثريت قاطع مردم اروپا از اين خواست حمايت مي كنند. رژيم آخوندي مانع تحقق صلح وآرامش در منطقه و به ويژه درعراق است. تغيير اين رژيم و استقرار آزادي و حاكميت مردم در ايران, كليد صلح و ثبات و همزيستي در منطقه خاورميانه و پايان خشونت و نفرت در زادگاه موسي, مسيح و محمد است






سعید ماسوری زندانی سیاسی در آستانه اعدام

هر روز باید برای نجات جان یک انسان بی گناه از چنکال ملاهای خون آشام تلاش کنیم .
متن نامه برادر سعید ماسوری زندانی سیاسی که هر لحظه ممکن است اعدام شود
( از دیدگاه)


مردم شریف و آزاده
گروهها و سازمانهای مدافع حقوق بشر

سعید و خانواده سعید از شما تقاضای کمک دارند. کمک کنید تا سعید به سلول خود برگردد و از بلاتکلیفی بیرون بیاید و مسولین حکم لغو اعدام وی را به او ابلاغ کنند. این خواست
زیادی نیست. اعتراضات شما در این مدت، جمهوری اسلامی را از اعدام سعید بازداشته است. شما با ادامه اعتراضتان می توانید، و ضعیت سعید را دگرگون کنید و نگرانی خانواده و بویژه مادر سعید را بر طرف کنید. در پیوست این یادداشت، شما نامه مادر سعید را ملاحظه می کنید. این تقاضای کمک مادری است که فرزند عزیزش زیر تبغ جمهوری اسلامی، شب را به صبح می رساند، دست یاری مادر سعید را رد نکنید و به یاری سعید و زندانیان سیاسی ایران بشتابید
منوچهر ماسوری
0046-736999114
manochermasori@yahoo.com

سومین هفته سعید ماسوری در انفرادی و نامه سرگشاده مادر سعید
آخرین اخبار و وضعیت جدید سعید


بعد از ملاقات کوتاهی که هفته پیش مادر سعید، با سعید در حضور بازجو داشت. خانواده به دادگاه رفته و از مسولین خواسته اند که تکلیف خانواده را روشن کنند و بگویند تا کی سعید قرار است در انفرادی باشد. و چرا وقتی شاهرودی می گوید که انفرادی نداریم و اگر هم هست غیر قانونی است، شما سعید را در انفرادی نگه داشته اید. و مسولین در جواب خانواده گفته اند که ما برای حفظ نظام هر کاری که لازم باشد می کنیم و تا زمانی که سعید با ما همکاری نکند و دست از کارها و فعالیتهایش از زندان برندارد وضع او به همین منوال است. خانواده پرسیده اند که آخر چه فعالیتی می شود در زندان کرد و آنها جواب داده اند که سعید ایجاد تشکل کرده و خبر ها را به بیرون می دهد. بلاخره بعد از اصرار خانواده برای ملاقات سعید می گویند که هر دو هفته یکبار می توانید همگی به ملاقات وی بروید و سعید کنید با وی صحبت کنید که با ما همکاری کند. خانواده هم روز پنجشنبه از ساعت 9 صبح به زندان اوین مراجعه می کنند ولی تا ساعت 3 بعد از به آنها اجازه ملاقات نمی دهند. مسولین زندان اظهار می کنند که با آنها هماهنگی نشده است. بعد از اصرار فراوان تنها به مادر سعید اچازه می دهند که مدث 15 دقیق با وی ملاقات کند. مادر سعید می گوید که سعید زیر فشار شبانه روزی است و وضعیت سلامتی اش نامناسب است. سعید از زندان به همه انسانهای شریف و آزدیخواه دنیا درود فرستاده و تقاضای کمک کرده است.

گپی کوتاه با" ليلا" ؛ دختر عقب مانده ای که در انتظار اعدام است

(به نقل از روشنگری)


سايت زنان ايران: "اعدام برای دختر 18 ساله "؛ اين تيتری بود که بيشتر روزنامه ها بعد ازصدور حکم اعدام برای ليلا از سوی شعبه 25 دادگستری اراک انتخاب کردند، اين حکم در حالی صادر شد که در آن توجهی به عقب ماندگی ذهنی ليلا و شرايط خانوادگی اش نشده بود. ليلای 18 ساله با همان بيان کودکانه اش در دادگاه توضيح داد که چطور مادرش او را به مردان مختلف اجاره می داد تا زندگی فقيرانه شان با فروش جسم ليلای عقب مانده تامين شود. ليلا که زيرکی ديگران را نداشت صادقانه توضيح داد که چطور برادران و پدرش به او تجاوز کردند. آيا اگر ليلا می دانست گفته های بی پرده او و راستگويی اش در باره اين که خويشانش با او چه کردند، سرش را به سمت دار خواهد برد، باز هم با همين صداقت کودکانه رو بروی دستگاه قضاوت می ايستاد؟ يا شايد می پنداشت ماءمن امن عدالت پناهی برای اوست. پناهی که نزديکترين کسانش نيز آن را از او دريغ کردند! بدون شک شما خواننده عزيز سوالهای زيادی برای پرسيدن از ليلا ، خانواده، وکيل و قاضی اش داريد. اين گفت و گوی بسيار کوتاه در زندان با ليلا صورت گرفته وتنها گپی با اوست و به همه آن پرسشها جواب نمی دهد. اما شما را که به دفاع از حقوق زنان علاقه منديد روبروی يکی از تلخترين واقعيتها در باره زندگی دختری می نشاند که تنش را فروختند و اينک به همين جرم حق حيات نيز بر او حرام شده است.آنچه می خوانيد ممکن است نخست گفت و گويی بسيار ساده و بی مايه حتا به نظر ايد اما پشت اين حرفهای بسيار ساده دره ای ژرف است که به اندک نظری می توان ديد. شما با دختری که تنها دلخوشی اش در زندگی پفک و شکلات است چيز ديگری می توانيد گفت؟ اما سايت زنان بر ان است تا از افراد درگير با اين پرونده اخبار و اطلاعات ديگری هم به دست آورد.

*می دانی چند سال داري؟
18 سال.

*می دانی قرار است اعدام شوي؟
گفته اند قرار است اعدامم کنند، اما در زندان همه می گويند دروغ است. دوستانم می گويند تو را می بخشند فقط می خواهند کمی بترسی. من کاری نکرده ام که !مادرم می گفت امشب برو به خانه آن مرد ،من هم می رفتم.اگر می گفت نرو، نمی رفتم.من هر چه او می گفت گوش می کردم.

*چرا هر چه او می گفت انجام می دادي؟
می ترسيدم اگر به حرف او گوش نمی کردم همه اذيتم می کردند. *مثلا چه می کردند؟ کتکم می زدند.هم مادرم و هم پدرم.آنها با من رفتار خوبی نداشتند.

*اولين بار که با کسی ارتباط داشتی کی بود؟
اولين بار که مادرم مرا به خانه مردی برد 8 سالم بود. خيلی سخت گذشت.آن شب گريه کردم.خيلی گريه کردم.اما مادرم فردای آن روز آمد به دنبالم و مرا به خانه برد وبرايم شکلات و پفک خريد.

*فرزندانت را دوست داري؟
خيلی دوستشان دارم.قبل از اين که به اينجا (زندان) بيايم خيلی با هم بازی می کرديم.

*چند بچه داري؟
دو دختر دارم و يک پسر.آنها خيلی مهربانند.

*خودت بزرگشان کردي؟
مدتی مادرم نگهشان داشت.بعد هم مدتی پيش پدرشان رفتند.حالا نمی دانم کجا هستند.

*پدرت چه؟ او را دوست داري؟
او مرد بد اخلاقی است.از او می ترسم.کتکم می زند.از بچگی کتکم می زد.اما وقتی برايم خوراکی می خرد دوستش دارم.

*مادرت اينجا به ديدنت می آيد؟
نه، از وقتی به زندان افتادم ديگر به سراغم نمی آيد. اگر مادرم را ديدی به او بگو قول داده بود برايم اينجا شکلات و پفک بياورد.پيراهن قرمز رنگم را هم فراموش نکند.

*************

-لیلای هجده ساله- پیرمرد 64 ساله ای که اعدام میشود- وبلاگ نویس های دستگیر شده- سعید ماسوری زندانی سیاسی محکوم به اعدام- سرکوب زندانیان سیاسی بند یک- شکستن دندان های بینا داراب وند- - وادار کردن زندانیان به توبه نامه نویسی و اعتراف به جاسوسی و کارهای خلاف اخلاق....

اینها همه از برکات ملاهای آدم خواری است که بیست و پنج سال است خون ما را در شیشه کرده اند. با هر امضای اروپا و با هر تایید سازمان های بین المللی با بستن هر قرارداد تجاری این لاشخواران در اعمال ضد انسانی خود جری تر می شوند. .

چطور ممکن است این اخبار را شنید و باز پس از بیست و پنج سال زجر و شکنجه باز به استحاله این حکومت ضد بشری اعتقاد داشت؟

چطور ممکن است فکر کرد که میشود در ظرفیت قانون در هوای این کشور تنفس کرد؟

هوای این کشور به میکرب هایی به نام ملا آلوده است که بیماری ارتجاع و فساد را در جامعه شایع کرده اند. تا این میکرب ها ریشه کن نشوند فقر و بدبختی و جهل و فحشا و بیسوادی و اعدام و شکنجه و هر بدبختی دیگری که فکر کنیم بر سرمان خواهد آمد.

سرگذشت لیلا را می خوانم و فکر میکنم چند لیلای دیگر در ایران هستند؟ چند ژیلای دیگر؟ چند عاطفه دیگر؟
این کودکان اگر در ایران به دنیا نیامده بودند چه بسا سرنوشت دیگری داشتند. می گویند تجربه های بسیار تلخ و درد آور باعث شوکهای شدید ی می شود که رشد ذهنی قربانی را متوقف میکند. احتمالا لیلا و عاطفه هم از این قاعده مستثنی نبوده اند.احتمالا عقب ماندگی ذهنی لیلا و عاطفه تاثیر تجاوز به آنها در سن کودکی است. اما حمهوری جهل و جنایت که خود باعث و بانی فقر و بدبختی خانواده های این کودکان است به جای ریشه کن کردن عامل بدبختی معلول را از بین می برد. در مورد عاطفه به این دلیل که قاضی بی شرم و مامورین انتظامی هم شریک جرم و متجاوز بودند و می خواستند مدرک جرم را هر چه زودتر از بین ببرند. در باره لیلای زیبا اما عقب مانده ذهنی هم چه بسا که شرایط یکسان است.
اما چه کسی به این جرم ها رسیدگی خواهد کرد؟
قوه قضاییه؟ خاتمی ؟ خامنه ای؟ سازمان ملل؟

**********

نگذاریم لیلا اعدام شود


اتحاد- مبارزه- پیروزی

سیاه و سپید
امروز دیگر هیچ چیز خاکستری نیست. همه چیز واضح و روشن است. مرزها کاملا مشخص هستند. در جنایتکار بودن این دولت دیگر شبهه ای نیست. در این که این دولت جنایتکار دین را آلت دست قرار داده تا بیشتر بخوردو بچاپد و بکشد دیگر تردیدی نیست. در این که دوت های غربی از این جنایت ها آگاهند شکی نیست. در این که در این ایلغار آنها هم سهم بزرگی دارند و به همین دلیل در برابر این جنایات سکوت میکنند هم شکی نیست.
و بی تردید و بی هزاران تردید سرنوشت ما ایرانیان را فقط خودمان رقم خواهیم زد .

آخرین معامله اروپا و غرب با ایران به خوبی و خوشی برگزار شد. ملاهای شکم گنده با منطقی که حتی مورچه را هم به شک می اندازد اما با دسته چک هایی که از جیب مردم ایران صادر میکنند یک فرصت طلایی دیگر برای خود خریدند. . . کاملا واضح است که دنیا به خوبی از نیات پلید ملاها آگاه است اما چون ملاها در این بچاپ بچاپ با دنیای سرمایه داری همکاری "گرانقدری" دارند حیف است که اروپا و امریکا از این خوان نعمت بی بهره بمانند..

به گمان من نقشه امریکا و اروپا برای ایران این است که همانطور که صدام را سالها تقویت کردند و پس از تحریم هایی که کمر مردم عراق را شکست کشورشان را اشغال کردند ایران را هم به همان ترتیب می خواهند از پا در بیاورند. اگر مردم عراق سرنوشتشان را خودشان به دست گرفته بودند شاید در این گرداب نمی افتادند. امروز هم اگر ما سرنوشتمان را خود به دست نگیریم فردایمان چه بسا فرقی با عراقی ها نداشته باشد.

یک بار و برای همیشه به ملاهای خائن نه بگوییم.
برای رها شدن از شر ملاها راه آسان وجود ندارد.

می گویند مار گزیده از زیسمان سیاه و سفید می ترسد. ما هم از ضربه های مهلکی که از ملاجماعت خورده ایم می ترسیم که فردایمان از این هم بدتر شود. .

خفقان- شکنجه- سرکوب بی حد و حصر- شایعه پراکنی در باره مخالفان و بدبین کردن مردم- همه برای منفعل کردن مردم به کار گرفته میشوند.

همین امروز و همین ساعت که من و شما داریم در باره سرنوشتمان فکر میکنیم در کشورمان دختران هجده ساله منتظر اعدام و سنگسار هستند. دخترانی هستند که برای یک لقمه نان توسط خانواده هایشان فروخته میشوند. کودکان خیابانی- دانشجویانی که برای شهریه یک کلیه شان را میفروشند- جوانانی که روزی یک بار در خیابان های شهر اعدام میشوند- جوانانی که انسانیت را فراموش میکند و به جانورانی ملاصفت تبدیل میشوند- کودکانی که ازگرسنگی می میرند- انسانهایی که به دام اعتیاد می افتند- انسانهایی که از افسردگی و بیماریهای روانی که این دولت برایشان به وجود آورده زنج میرند- زنهایی که باید مدام مراقب حجابشان باشند..جوانانی که برای یک کلمه حرف مخالف نوشتن در زندانها به سر میبرند...اینها همه نیروهایی هستند که اگر در راه سازندگی این کشور به کار گرفته میشدن مسلما وضع ایران از این خیلی بهتر می بود.

برای دولت های غربی فرقی ندارد که روزی هزار نفر هم در ایران بمیرد. ما اهل "میدل ایست" هستیم. آنها اهل ینگه دنیا. . در سال 1994 در درگیری بین دو قبیله توتسی و هوتو هشتصد هزار نفر به قتل رسیدند . در همان حال دولت های خارجی اتباع خود را از آنجا خارج کردند و حتی دولت فرانسه که در آنجا نیروهای نظامی داشت نه تنها جلوی این قتل عام را نگرفت بلکه از خارج کردن مردمی که در جلوی هلیکوپترهای به فرانسویان التماس میکردند هم خودداری کرد.
در فلسطین- عراق-افریقا- در جای جای دنیا انسانها فله ای کشته میشوند و کسی را باکی نیست مگر اینکه قیمت سهام یا نفت بالا و پایین برود.

غرب ما را به شکل دلار و یورو می بیند. این ما هستیم که باید ارزش واقعی خودمان را بدانیم و طبق آن حقمان را بخواهیم. چه از ملاها چه از دنیا.
ما هستیم که در برابر ناحقی هایی که به ما میشود چه در ایران و چه در دنیا باید گردن بیفرازیم و اعتراض کنیم.
معاملات تجاری با دولت ایران و اغماض های غربی ها همیشه در ایران به بهای بدتر شدن وضع مردم و نقض بیشتر حقوق بشر و بدتر شدن وضعیت پناهندگان ایرانی در دنیا تمام میشود. به این معاملات ننگین باید اعتراض کنیم.

فایده این اعتراضات چیست؟

به گمان من این اعتراضات به طور مستقیم روی تصمیم های دولت های غربی اثر نمی گذارد. اما روی افکار عمومی مردمی که دولت هایشان را انتخاب میکنند اثر دارد و می تواند به طور غیر مستقیم موثر واقع شود.
نکته دیگر این است که باید بر تبلیغات دولت ایران که می خواهد وانمود کند مردم ایران پشتیبانش هستند فائق آمد. بطور مثال در همه رسانه های ایرانی و خارجی و از زبان دولتمردان ایران میشنویم که مردم ایران همه خواهان به دست آوردن فن آوری اتمی هستند!!! که مسلما دروغی بیش نیست.

اثر مهم تر این اعتراضات این است که باید به خودمان و به دنیا نشان بدهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین خواهیم کرد. . سیاست دولت امریکا و اروپا این است که خودشان برای کشورهای دیگر به روش خمینی" دولت تعیین میکنند". ما می خواهیم دولتمان را خودمان تعیین کنیم. مردمی که صد سال است برای آزادی مبارزه میکنند و برای رهایی از چنگ ملاها تا حالا هزاران هزار شهید و اسیر داده اند احتیاجی به امریکا و اروپا ندارند.

اتحاد

بیایید به این فکر کنیم که اختلافات درونی ما مهم تر است یااختلاف ما با ملاها؟ چقدر دیگر می توانیم وجود این زالو ها را در ایران تحمل کنیم؟
تنها راه اتحاد این است که بر سر پرنسیب های خودمان متحد بشویم و از آنها کوتاه نیاییم. اتحاد به معنی عقب رفتن و عقب نشینی نیست.اتحاد برای ایجاد یک حکومت پارلمانی که در آن حقوق همه انسان ها مساوی باشد . به اقلیت های دینی و قومی بطور یکسان بها داده شود و دین از دولت جدا باشد. حقوق بشر رعایت شود. اعدام و مجازات های غیر انسانی دیگر در آن ممنوع باشد..
اینها حداقل خواسته های مردم است و باید حول این خواسته ها متحد شد.

در بهار آزادی در سال 1358 خیابان های تهران مملو از انسانهایی بود که با هم حرف میزدند و بحث میکردند و کتاب های ممنوع به هم میداند. در بهار آزادی یعدی هم همین خواهد بود. احتلاف نظرات از حالا هم بیشتر خواهد شد و چه خوب که همه بتوانند حرفشان را بزنند. در کشوری که اختناق سالهاست بر آن حاکم بوده مسلما اختلاف نظر و سلیقه خواهد بود و باید همه اینها محترم شمرده شود. .
اما مسلما تا متحد نشویم بر این دیو هزار سر پیروز نخواهیم شد.

اتحاد - مبارزه- پیروزی



----------------

مطلب زیر را امروز درروشنگری خواندم. تا کی باید ساکت بنشینیم؟
( تاکیدها از من است)
سرنوشت تكان دهنده دختر جوانى كه در آستانه اعدام است*

ليلا در 9 سالگى مادر شد و 100 ضربه شلاق خورد، در 12سالگي‌ به‌ عنوان ‌صيغه‌ واگذار شد، در 14 سالگي‌ دوباره 100 ضربه‌ شلاق‌ خود و در زايشگاه‌ دوقلو زاييد و.. اكنون به خاطر تن فروشى پاى چوبه اعدام يك‌ بسته‌ پفك‌ و چند شكلات‌ كاكائويي‌ آرزوى اوست روشنگرى: گزارش زير، روايت يك "عاطفه" ديگر است همان كه در نكا به دارش آويختند و خريداران او و متجاوزان به جسم او بودند كه چنين كردند. وقتى "عاطفه" را اعدام كردند و موج اعتراض جهانى برخاست، دستگاه قضايى جمهورى اسلامى در واكنش به فشارهاى بين المللى و اعتراض مجامع حقوق بشر ادعا كرد كه مى خواهد اعدام كودكان را متوقف كند و بعد كه موج اعتراضات فرو كشيد نه تنها همه ادعاها مسكوت ماند كه به نام "حساسيت هاى شرعى" حتى با برگزارى تجمع اعتراضى نهادهاى غيردولتى مدافع حقوق كودكان و زنان كه برنده جايزه صلح نيز از جمله فراخوان دهندگان آن بود مخالفت كردند و اجازه ندادند تجمعى در اعتراض به اعدام كودكان شكل بگيرد، به جاى آن طرح "كنترل اجتماعى" را مطرح كردند كه يكى از محورهاى اصلى آن گسترش سركوب دختران و زنان است.
و جمهورى اسلامى كه پاسدار ننگين ترين اشكال مردسالارى است همواره چنين عمل كرده است: هر وقت دمش را لاى تله ديده است و زير موج اعتراض وجدان هاى بيدار در داخل و خارج از كشور قرار گرفته است، وعده و وعيد داده است، طرح هاى اصلاحى به ميان كشيده است و فرصت خريده است و افكار عمومى فريفته است و تا سروصداها را خوابانده است چند "عاطفه" را بى سر و صدا و با بى عاطفه گى اعدام كرده است.
اين رژيم گرگ صفت هر وقت كه راز جنايتى وجدان زخم خورده ملتى اسير و فقير را سخت به درد آورده است به جلو گريخته است و در مقام مدعى درآمده است و وعده رسيدگى و عدالت داده است و بعد كه افكار عمومى در هزارتوى رنج هاى بى پايان زندگى فلاكت بار روزانه در جهنم اين نظام وحشى و مردسالار هزار پاره شد و در خود فرو نشست تازيانه ها را بر پيكرهاى نحيف كودكان و جوانان قربانى فقر و ستم فرود آورده است و اين روايتى است كه تا اين حكومت هست هرگز تمامى نداشته و هرگز تمامى نخواهد داشت. سرنوشت "عاطفه" و "ليلا" و عاطفه ها و ليلاها در نظام جمهورى اسلامى هرگز به پايان نخواهند رسيد، اگر اين رنج ها و ستم ها تنها به تك خروش هاى تنها و منزوى بيانجامد و اگر در پس هر فرياد در همين زمين شوره زار استبداد و زير همين تازيانه هاى شلاق اين حكومت، جوانه تشكلى و نهادى تازه برنرويد كه نه تنها نجات ليلا كه نجات نسل ليلا را از چنگال اهريمنى ملايان وجهه همت كند.

اى كاش جز اين راه ميان برى بود؛ اى كاش معجونى بود كه مى شد نوشيد و يك شبه نسل ليلا را از زجركش شدن زير چنگال مردان اهريمن صفتى كه اى بسا همين فردا در پاى طناب اعدام او شيهه مستانه بركشند، نجات دهد، اى كاش تنها سخن و كلام و بيان صدهزار باره ى نخواستن اين حكومت از سوى نخبه گان ناراضى و معترض و منتقد مى توانست معجزه كند و نقطه پايانى بر دردهاى نسل ليلا نهند، اما راز ماندگارى حكومت اعدام و شكنجه، بى سنگرى و بى سرپناهى مردمان اعماق است و براى پايان دادن به پرپر احتضار اين نسل هيچ راهى جز ساختن اين سنگرها وجود ندارد. گزارش زير در شماره يكشنبه 8 آذر روزنامه اعتماد انتشار يافته است:

اراك‌، گزارش‌ از زهره‌ تركماني‌
ليلا با صداي‌ بسته‌ شدن‌ در حياط‌ از خواب‌ پريد، به‌ رختخواب‌هايي‌ كه‌ به‌ رديف‌ تنگ‌ هم‌ در تنها اتاق‌ خانه‌پهن‌ شده‌ بود به‌ دقت‌ نگاه‌ كرد. جاي‌ مادر در كنار پدر روي‌ بالش‌ خالي‌ بود. به‌ آرامي‌ از روي‌ چهار برادر كه‌ در كنارش‌ خوابيده‌ بودند طوري‌ رد شد كه‌ آنها را بيدار نكند، دست‌ و رو نشسته‌ با همان‌ موهاي‌ ژوليده‌ جلوي‌ در، به‌ انتظار بازگشت‌ مادر نشست‌.
ساعتي‌ بعد مادرش‌ با دمپايي‌ پاره‌اش‌ از راه‌ رسيد. لقمه‌يي‌ از نان‌ تازه‌ را به‌ دست‌ ليلا داد و برعكس‌ هميشه‌ كه‌ براي‌ آوردن‌ ليلا به‌ خانه‌ موهايش‌ را مي‌كشيد دستي‌ به‌ نوازش‌ بر سر دخترك‌ كشيد و با مهرباني‌ گفت‌: "ليلا جون‌ مي‌خوام‌ ببرمت‌ يه‌ جاي‌ خوب‌، پفك‌ هم‌ برايت‌ مي‌خرم‌..." مادر با صابوني‌ كه‌ تنها براي‌ ميهماني‌ رفتن‌ و ايام‌ عيد از صندوق‌ گوشه‌ اتاق‌ بيرون‌ مي‌آورد دست‌ و صورت‌ و بدن‌ ليلا را در هواي‌ سرد پاييزي‌ در دستشويي‌ گوشه‌ حياط‌ با آب‌ كتري‌ شست‌ و با چادر كهنه‌اش‌ او را خشك‌ كرد، سپس‌ پيراهن‌ قرمز دست‌ دومي‌ را كه‌ برايش‌ خريده‌ بود بر اندام‌ زيباي‌ ليلا پوشاند. ليلا فقط‌ هشت‌ سال‌ داشت‌ اما نشانه‌هاي‌ بلوغ‌ زودرس‌ از او دختري‌ دوازده‌، سيزده‌ ساله‌ ساخته‌ بود. مادر بسختي‌ و با شتاب‌ موهاي‌ گره‌ خورده‌ خرمايي‌ رنگ‌ ليلا را شانه‌ زد، گونه‌هاي‌ برجسته‌ دخترك‌ از سايش‌ محكم‌ ليف‌ بر صورت‌ گل‌ انداخته‌ بود و به‌ پوست‌ سفيد صورتش‌ زيبايي‌ بخشيده‌ بود. مادر چادر مرطوب‌ را بر سر انداخت‌، دست‌ ليلا را كشيد و با هم‌ از خانه‌ بيرون‌ رفتند
. ساعتي‌ بعد ليلا خود را همراه‌ با مادر در خانه‌يي‌ مجلل‌ يافت‌أ خانه‌يي‌ زيبا اما محصور در حصارهاي‌ فلزي‌ بلند. ليلا غرق‌ در زيبايي‌ خانه‌ بود كه‌ مادر او را به‌ داخل‌ خانه‌ فراخواند، لحظه‌يي‌ بعد او را با مردي‌ كه‌ هم‌ سن‌ پدر اما لباسي‌ فاخر و سر و وضعي‌ آراسته‌ داشت‌ تنها گذاشت‌. ليلا از چشمان‌ دريده‌ و نفس‌هاي‌ تند مرد وحشت‌ كرد، مي‌خواست‌ با مادر اتاق‌ را ترك‌ كند كه‌ متوجه‌ پيچاندن‌ كليد در قفل‌ توسط‌ مادرش‌ شد. چرا مادر او را با آن‌ مرد غريبه‌ تنها گذاشت‌؟ هيچ‌ كس‌ در آن‌ ساعات‌ اوليه‌ صبح‌ از پشت‌ آن‌ ديوارهاي‌ سنگي‌ و حصار فلزي‌ صداي‌ عروسك‌ بلوريني‌ را كه‌ زير ضربات‌ سهمگين‌ پتك‌ فقر يك‌ انسان‌ و بوالهوسي‌ و افزون‌ خواهي‌ انسان‌ ديگر در هم‌ مي‌شكست‌ نشنيد. از آن‌ روز به‌ بعد هر روز ليلا با مادر از خيابانهاي‌ بالاي‌ شهر و پايين‌ شهر مي‌گذشت‌ و با بازشدن‌ در هر خانه‌، تنها وارد مي‌شد. او ديگر حتي‌ برنمي‌گشت‌ تا رفتن‌ مادر را به‌ نظاره‌ بنشيند و هر گاه‌ كه‌ در زير چنگالهاي‌ بي‌رحمانه‌ خفاشان‌ قرار مي‌گرفت‌ با خود مي‌انديشيد شايد اين‌ هم‌ نوعي‌ از بازي‌ خصمانه‌ بزرگان‌ باشد
، ليلا تازه‌ وارد 9 سالگي‌ شده‌ بود كه‌ تجربه‌ مادر شدن‌ و اولين‌ ستيزه‌هاي‌ تازيانه‌ (صد ضربه‌ شلاق‌) را آزمود، خانواده‌اش‌ او را در 12 سالگي‌ به‌ يك‌ مرد افغاني‌ با دريافت‌ مبلغي‌ به‌ عنوان‌ صيغه‌ واگذار كردند.
ليلا اين‌ بار نه‌ توسط‌ مادر كه‌ با فرمان‌ آمرانه‌ مادر شوهر در تجارت‌ يك‌ سويه‌ جسمش‌ به‌ حراج‌ گذاشته‌ شد. او در 14 سالگي‌ براي‌ دومين‌ بار پس‌ از تحمل‌ 100 ضربه‌ شلاق‌ به‌ زايشگاه‌ منتقل‌ و فرزندان‌ دوقلويش‌ را به‌ دنيا آورد.پس‌ از پايان‌ دوران‌ اولين‌ صيغه‌، ليلا بار ديگر توسط‌ خانواده‌اش‌ در بازار بي‌ رحمانه‌ معامله‌ جسم‌ و شهوت‌ به‌ فروش‌ رسيد، آخرين‌ تصاحب‌ كننده‌ روح‌ و جسم‌ ليلا مردي‌ 55 ساله‌ صاحب‌ همسر و دو فرزند بود كه‌ از مشتريان‌ ليلا در منزلش‌ پذيرايي‌ مي‌كرد. عاقبت‌ در يكي‌ از روزهاي‌ سرد پاييزي‌ در روزنامه‌ها نوشتند دختري‌ 18 ساله‌ كه‌ سر كرده‌ باند فحشا بود در شهر اراك‌ دستگير شد! دادگاه‌ ليلا خيلي‌ زود تشكيل‌ و قاضي‌ شعبه‌ 25 پس‌ از بررسي‌ پرونده‌ و اعترافات‌ متهم‌ او را به‌ تحمل‌ شلاق‌ و اعدام‌ محكوم‌ كرد و راي‌ قاضي‌ جهت‌ تاييد به‌ تهران‌ فرستاده‌ شد. وكيل‌ ليلا با ارسال‌ دو دادخواست‌ مبني‌ بر اظهار ندامت‌ او از دادگاه‌ تقاضاي‌ فرجام‌ خواست‌ اما...؟ براي‌ ديدن‌ دختري‌ كه‌ در سن‌ 18 سالگي‌ به‌ جرم‌ فحشا محكوم‌ به‌ اعدام‌ شده‌ و به‌دليل‌ داشتن‌ پرونده‌ سنگين‌ مسوولان‌ زندان‌ نسبت‌ به‌ ملاقات‌ او سخت‌گيري‌ خاصي‌ اعمال‌ مي‌كردند، بسيار دوندگي‌ كردم‌. روزي‌ كه‌ عاقبت‌ با نامه‌ قاضي‌ پرونده‌ براي‌ ديدنش‌، در سنگين‌ فلزي‌ زندان‌ به‌ رويم‌ گشوده‌ شد، انتظار ديدن‌ دختري‌ زيرك‌ را داشتم‌ كه‌ هوشيارانه‌ در بازار تجارت‌ جسم‌ وارد شده‌ است‌. وقتي‌ ليلا با چادر سياه‌، روسري‌ سفيد و لباس‌هاي‌ چند رنگ‌ با آستين‌هاي‌ كوتاه‌ و بلند وارد اتاق‌ مددكار شد باورم‌ نمي‌شد كه‌ آن‌ دختر ليلا باشد، نگاهي‌ معصومانه‌ داشت‌. وقتي‌ از داستان‌ زندگي‌ اش‌، زجرهاي‌ دوران‌ كودكي‌ و به‌ دنيا آمدن‌ دختران‌ دوقلويش‌ برايم‌ مي‌گفت‌ سادگي‌ كلامش‌ مرا وادار به‌ سكوت‌ كرده‌ بود. از او پرسيدم‌ از مشتريانت‌ چقدر پول‌ مي‌گرفتي‌؟ لبخندي‌ تلخ‌ بر لبانش‌ نشست‌ و با لحني‌ كودكانه‌ گفت‌: من‌ كه‌ هيچ‌ وقت‌ پول‌ نمي‌گرفتم‌، هر بار كه‌ با مادرم‌ مي‌رفتم‌ برايم‌ آدامس‌، آبنبات‌، پفك‌ و... مي‌خريد، نمي‌دانم‌ شايد مادرم‌ يا همسران‌ صيغه‌يي‌ام‌ پول‌ مي‌گرفتند من‌ كه‌ چيزي‌ نمي‌ديدم‌.
?ليلا.م‌?، 18 ساله‌ به‌ جرم‌ اشاعه‌ فحشا، ارتباط‌ نامشروع‌، زنا با محارم‌ محكوم‌ به‌ اعدام‌ شده‌، اين‌ در حالي‌ است‌ كه‌ مددكاران‌ زندان‌ بارها از او تست‌ هوش‌ گرفته‌اند و هر بار با پاسخي‌ يكسان‌ روبرو شده‌اندأدختري‌ 18 ساله‌ با ضريب‌ هوشي‌ بين‌ هفت‌ تا هشت‌ ساله‌، دختري‌ كه‌ قرباني‌ خواسته‌هاي‌ طمعكارانه‌ خانواده‌اش‌ شده‌، سر كرده‌ باند فحشايي‌ كه‌ در اين‌ مدت‌ 10 سال‌ هيچ‌ چيز عايدش‌ نشده‌ نه‌ لذت‌، نه‌ ثروت‌، نه‌ اندوخته‌ بانكي‌ و نه‌... ليلا بازيچه‌يي‌ بود در دستان‌ بي‌رحم‌ مادر، پدر، برادر، همسران‌ صيغه‌يي‌ و بوالهوسان‌ سيري‌ ناپذير. سهم‌ ليلا در اين‌ تجارت‌ يكسويه‌ درد، زجر و... مرگ‌ در پاي‌ چوبه‌ دار است‌.

ليلا حتي‌ يك‌ بار براي‌ بررسي‌ وضعيت‌ رواني‌ به‌ پزشكي‌ قانوني‌ معرفي‌ نشده‌ و صرفابا بيان‌ مستقيم‌ او به‌ ارتكاب‌ جرم‌، قاضي‌ پرونده‌ به‌ صدور راي‌ اعدام‌ حكم‌ داده‌ است‌. همه‌ مسوولان‌ زندان‌، دادگاه‌ و... متفق‌القول‌ خواستار محو ليلا از گردونه‌ هستي‌ هستند. آنها مي‌گويند ليلا به‌ اين‌ كار اعتياد پيدا كرده‌ و آزادي‌ او برابر است‌ با تولد ده‌ها ليلاي‌ ديگر! آنها هرگز از خود نپرسيدند پس‌ از آنكه‌ ليلا در سن‌ 9 سالگي‌ 100 ضربه‌ تازيانه‌ را بر اندامش‌ تحمل‌ كرد مسوولان‌ حقوقي‌، انتظامي‌، بهزيستي‌، بنگاه‌هاي‌ خيريه‌ و امداد و... براي‌ نجات‌ او از مسلخ‌ رفتن‌ چه‌ كردند و بار ديگر كه‌ در 14 سالگي‌ ضربات‌ شلاق‌ بر پيكرش‌ هاشوري‌ از درد و زخم‌ آفريد باز هم‌ كسي‌ از خود نپرسيد چرا بار ديگر؟ مرگ‌ ليلا در پاي‌ چوبه‌دار يعني‌ پاك‌ كردن‌ علامت‌ سوال‌ به‌ جاي‌ پاسخ‌ دادن‌ به‌ آن‌، پاك‌ كردن‌ علامت‌ سوال‌ پاسخ‌ مناسبي‌ براي‌ معماي‌ ليلا، عاطفه‌ و... نيست‌. مددكار به‌ ساعتش‌ نگاه‌ مي‌كند، وقت‌ تمام‌ شد. وقتي‌ مي‌خواهم‌ تركش‌ كنم‌ از او مي‌پرسم‌ آرزويت‌ چيست‌؟ مي‌گويد: نمي‌دانم‌ قاضي‌ من‌ را ببخشد و از اعدامم‌ بگذرد و آزاد شوم‌ و... ديگر نمي‌دانم‌. مي‌پرسم‌ اگر دوباره‌ اجازه‌ بدهند به‌ ملاقات‌ بيايم‌ چه‌ چيز برايت‌ بياورم‌؟ با همان‌ لبخند تلخ‌ مي‌گويد... يك‌ بسته‌ پفك‌ و چند شكلات‌ كاكائويي‌. ليلاي‌ 19 ساله‌ كه‌ 11 ماه‌ است‌ در حصار ميله‌هاي‌ زندان‌ بسر مي‌برد و در اين‌ مدت‌ من‌ تنها ملاقات‌ كننده‌اش‌ بوده‌ام‌، از من‌ هيچ‌ نمي‌خواهد، او هوس‌ پفك‌ كرده‌ است‌. او از من‌ تقاضاي‌ درخواست‌ برائت‌ از دادگاه‌ را ندارد. ليلا روياي‌ كودكي‌ گمشده‌اش‌ را از من‌ طلب‌ مي‌كند.


تظاهرات هزاران ایرانی در واشنگتن


(عکس از نیویورک تایمز- شنبه 20 نوامبر)

روز جمعه هزاران ایرانی در واشنگتن بر علیه برچسب تروریستی بر مجاهدین خلق ایران و بر علیه معامله اروپا با ایران به تظاهرات پرداختند.

جمع کردن هزاران ایرانی ( به گزارش خبرگزاری های خارجی ) در امریکا پیروزی بزرگی برای مخالفان دولت ایران است. دولت ایران خیال میکرد با دادن صد میلیارد دلار به چین و آوردن هیئت سی نفره تجار انگلیسی به ایران و پیش فروش نفت و رشوه های دیگر کار "معامله بزرگ" با اروپا تمام شده است. طبق این معامله ایران به طور داوطلبانه غنی سازی اورانیوم را به تعویق می اندازد ( صحبت از توقف نیست!) و در عوض با اروپا قراردادهای تجاری امضا میکند و پرونده اش در آژانس انرژی اتمی بسته میشود. در عین حال اروپا قول میدهد با ایران در مبارزه و قلع و قمع مجاهدین خلق همکاری کند.(مفاد این قرارداد را از قول نیویورک تایمز همین پایین بخوانید.)
دولت ایران گمان میکرد با یک تیر دو نشان زده است. با یک قول آبکی هم پرونده اش را میبندد و هم مخالفانش را از بین میبرد

پیش تر هم نوشتم که این قرارداد شرم آور بین اروپا و ایران یک کودتا بر علیه مردم ایران است. عینی الام مشروعیت این رژیم خونخوار از طرف اروپا و مجاز دانستن قلع و قمع مخالفان آن. عینی کمک به سر پا نگاه داشتن رژیمی که مردمش با آن مخالف هستند و برای رها شدن از دستش تا بحال بیش از صد و بیست هزار جان پاک داده اند. . قرارداد اروپا و ایران یعنی نادیده گرفتن نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران. یعنی برای اروپا یوس نقت و دلار از این مهمتر است که در ایران روزی یک نفر اعدام میشود و کودکان چهارده ساله زیر ضربات شلاق جان میدهند و دختر شانزده ساله بعد از سه روز تجاوز اعدام میشود

قرارداد اروپا و تهران یعنی چراغ سبز برای کشتار هر چه بیشتر مردم ایران در ازای قراردادهای تجاری هنگفت.
برایم عجیب است که گروههای چپ ایرانی ( به جز چریک ها فدایی خلق ایران) به این قرارداد ننگین اعتراضی نکرده اند. ( اگر اعتراضی شده و من خبر ندارم لطفا برایم بنویسید)

در این میان خروش هزاران نفر در امریکا و "نه" گفتن به این معامله کثیف این را نشا ن میدهد که مردم ایران بیکار ننشسته اند تا امریکا و اروپا برایشان سرنوشتشان را تعیین کنند. ایران عراق و افغانستان نیست. مردمش صد سال است برای آزادی دارند مبارزه میکنند .

دوران حساسی است. باید هشیار بود. امتیاز دادن به ایران و نادیده گرفتن خطر ملاهای اتمی و قلع و قمع بزرگترین گروه مخالف ایران که قادر است هزاران نفر را در یک تظاهرات جمع کند یعنی یک توطئه بزرگ علیه ایران و قلع و قمع همه مخالفان. یعنی همه جای دنیا را می خواهند جمهوری اسلامی ایران کنند. ساکت نشستن در برابر این توطئه علیه مردم ایران درست نیست. ساده اندیشی است اگر فکر کنیم این توطئه فقط به مجاهدین محدود خواهد شد.

تظاهرات روز جمعه در واشنگتن نشان داد که مردم ایران و مجاهدین به این سادگی ها از بین رفتنی نیستند. برای اینکه مبارزه شان حق طلبانه است. برای اروپا و امریکا هم ساده اندیشی است اگر فکر کنند مردمی که برای آزادی بیست و پنج سال است مبارزه کرده اند و بهترین فرزندانشان را فدا کرده اند یا انسانهای پاکی که زندگی عادی را کنار گذاشته اند و مبارزه با آخوندهای جنایتکار را در بدترین شرایط ادامه داده اند در برابر این قراردادها و کودتاها سر خم خواهند کرد تا ملاها پنجاه سال دیگر هم سر کار بمانند یا کنار خواهند نشست که اروپا و امریکا مثل عراق و افعانستان برایشان حکومت تعیین کند...

*********
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت

روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایی است
و قلب
برای زندگی بس ا
است
.....
.....
و من آن روز را انتظار می کشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم

از شعر افق روشن- احمد شاملو
.....



بالاتر از زندگی...





برای من مهم نيست با نام قهرمان يا به عنوان سازشکار بميرم، برای من مهم اين است که فلسطين زنده بماند. زنان و مردان و کودکانش در صلح و آرامش زيتون بچينند و زندگی کنند


یاسر عرفات سمبل مبارزه مردم فلسطین در هفتاد و پنج سالگی دیروز در بیمارستانی در پاریس در گذشت.

با همه تبلیغات منفی رسانه های غربی و اسراییل برای مخدوش کردن چهره او این واقعیت بر هیجکس پوشیده نیست که او جنبش آزادیبخش مردم فلسطین را بنیان گذاشت و بیش از پنجاه سال عمر خود را وقف مبارزه در راه آزمان مردم فلسطین کرد .

به امید آنکه مردم فلسطین مبارزه خود را از ایلغار بنیادگرایان اسلامی و دولت ایران در امان نگاه دارند و به امید آنکه روزی فلسطین به عنوان یک سرزمین مستقل با رعایت عدالت برای فلسطینیان به رسمیت شناخته شود..

با قاتلان مردم ما دست ندهید....

ایران دوران تاریکی را میگذراند. در حالی که فقط در ماه پیش اعدام 28 نفر در ملاعام اعدام شدند...عاطفه 16 ساله بالای دار رفت. نویسندگان و وبلاگ نویسان فوج فوج دستگیر میشوند. کودکان به مرگ محکوم میشوند.. وضعیت حقوق بشر در ایران هر روز دارد بدتر میشود.اما اروپا هر روز دست قاتلان مردم ایران را می فشارد و بهشان جایزه میدهد

طبق نوشته نیویورک تایمز مفاد پیشنهاد ات اروپا به ایران به شرح زیر است:
Among the incentives proposed to Iran by the Europeans were the reaffirmation of Iran's right to a nuclear energy program for peaceful purposes; support in Iran's acquisition of a light water research reactor; resumption of talks on a trade agreement between the European Union and Iran; support for Iran's membership in the World Trade Organization; continuation of a policy defining as a terrorist organization the Iranian opposition group known as Mujahedeen Khalq ; access to imported nuclear fuel at market prices for Iran's reactors; and help with regional security concerns, including combating drug trafficking.

1- به رسمیت شناختن حق ایران برای دست یابی به انرژی اتمی برای مقاصد صلح آمیز
2-حمایت از ایران برای خرید رآکتور آب سبک
3-از سر گیری مذاکران تجاری بین اتحادیه اروپا و ایران
4- حمایت از درخواست ایران برای عضویت در سازمان تجارت جهانی
5- ادامه سیاست تعریف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان یک گروه تروریستی
6-دسترسی به بازار وارداتی سوخت اتمی با قیمت های روز برای رآکتورهای ایران
7- کمک به امنیت منطقه از جمله رویارویی با قاچاق مواد مخدر

جناب شمخانی امروز ادعا کردند که ایران میتواند به طور فله ای موشک دور برد شهاب 3 را تولید کند. کی تضمین میکند که قول دولت خونخوار ایران قول باشد؟ من باورم نمیشود که اروپایی ها اینقدر احمق باشند که همه چرخه اتمی را به طور مجانی به ملاهای آدمخوار بدهند فقط به این امید که ملای محترم قول بدهد که بمب اتم درست نکند.

باید ابعاد این داد و ستد را درست بررسی کرد.

با این قرارداد اروپا هم ایران را از مهلکه ارجاع به شورای امنیت نحات میدهد و هم به دست خودش ملاها را صاحب انرژی اتمی میکند و هم بزرگترین نیروی مخالف ملاها را سرکوب میکند. مسلما با سرکوب مجاهدین سرکوب گروههای مخالف دیگر و سرکوب چناهندگان سیاسی ایران نیز به همراه خواهد آمد. بعد دیگر قضیه اغماض و چشم پوشی اروپا بر کشتار و دستگیری های بی وقفه در ایران خواهد بود. بی شک این سناریوی تاریک برای مردم ایران خرج بسیار خواهد داشت.از یک سو قراردادهای کلان و از سوی دیگر روزهای خفقان و تاریکی.

اروپا با این معامله بزرگ یعنی تقویت جمهوری اسلامی ایران و تضعیف و محدود کردن مخالفان عملا به روی مردم ایران شمشیر کشیده است. اروپا می خواهد که ملاها تا وقتی که آخرین ریال پول مردم ایران را بتوانند رشوه بدهند سر کار بمانند.

.اگر ایران به اندازه کافی به اروپا پول بدهد ( قراردادهای تجاری از جیب ملت ایران) هیچ مهم نیست که روزی صد نفرهم در ایران اعدام شوند.
متاسفانه حقوق بشر کالایی است که ملاها با پول فراوانی که از عارت مردم بیگناه بدست آورده اند راحت میتوانند آن را خریداری کنند.
مهم نیست که در یک ماه 28 نفر اعدام شوند . مهم نیست که دختران پس از تجاوز اعدام شوند. مهم نیست که ایران بزرگترین حامی تروریسم در جهان است. . مهم این است که ایران صد میلیارد دلاری با چین بسته است که احتمال دارد دو برابر ( یعنی دویست میلیارد دلار) هم بشود. مهم این است که ایرانی که مردمش از بی آبی در عذاب هستند آب آشامیدنی اش را به پشیزی به کویت صادر میکند. مهم این است که پول مردم بیگناه باید برای خرید تکنولوژی فرسوده اتمی تقدیم روسیه شود.
جدا کدام حکومتی میتواند از حکومت فاسد ملاها بیشتر به مردم ایران خیانت کند؟
. کدام حکومت فاشیستی و وابسته بهتر از ملاها میتواند ثروت مردم ایران را دو دستی تقدیم بیگانه کند؟
چرا دولت های خارجی باید خواهان عوض شدن رژیم ملاها باشند؟

گمان من این است که اروپا می خواهد همان معامله ای را که با صدام حسین کرد با دولت احمق ایران هم بکند. تا شاهی آخر پول مردم ایران را به جیب بزند و بعد که ملاهای دیوانه بمب اتمشان را ساختند با بمباران شهرهای ایران از شرشان خلاص شود. همانطور که در جنگ عراق بزرگترین بازنده مردم عراق بوده اند در چنان شرایطی هم هم بزرگترین بازنده مردم ایران خواهند بود. ملاها هر کدام به گوشه ای از دنیا فرار خواهند کرد
اما اروپا این بار کور خوانده است. .

همین حالا باید متحد شویم . دست به دست.. اگر امروز در برابر سرکوب مجاهدین و معامله اروپا با ایران ساکت بنشینیم کمترین هزینه ای که پرداخت خواهیم کرد همین دستگیری های بی وقفه و ادامه کشتار و شکنجه و خفقان خواهد بود. . . وقتی سرکوب بزرگترین مخالفان ایران قانونی شود دیگر کسی در امان نخواهد بود. اروپا به همین سادگی علیه مردم ایران کودتا کرده و حمایت خود را از ملاهای خون آشام علنی کرده است.

باید معامله بزرگ اروپا با ایران را محکوم کنیم. ملاها نماینده ما نیستند. . آنها قاتلان مردم ما هستند . با قاتلان ما دست ندهید.
******************
بازداشت وبلاگ نویسان- صدور احکام اعدام و عدم اجازه برای برگزاری تظاهرات علیه اعدام کودکان را باید در چهارچوب همین قرارداد ننگین بررسی کرد. این قرارداد برگ سبز اروپا برای کشتار مردم ایران خواهد بود.

ننگشان باد
*****************
دستگیری وبلاگ نویسان محکوم است. هیچکس نباید به جرم افکار و عقایدش دستگیر شود.. برای اعتراض به دستگیری مجتبی سمیعی نژاد و وبلاگ نویس های دیگر این تومار را امضا کنید:

از قرار صفحه تومار سانسور شده است. اگر نمی توانید به دوستانتان بگویید نام شما را امضا کنند. . از همه کسانی که این صفحه را می خوانند خواهش میکنم که از این حرکت حمایت کنند.. از همه سایت های اینترنتی خواهش میکنم که این اعتراضات را منعکس کنند . باید حرکاتمان همه گیر و همه جانبه باشد. .
***************

نیست تردید زمستان گذرد
وز پی اش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بی گمان می آید




*
*
*
*
*
*

28

تعداد اعدام شدگان اعلام شده از طرف دولت فقط در مهر ماه
دولت ايران هر روز به طور رسمي جان يك نفر را ميگيرد.

*


بيست و نهم مهرماه- اعدام يك نفر در قزوين
بيست و هشتم مهرماه- حلق آويز 4 نفر به نام هاي محمدرضا- حميد رضا-حسن و رضا در ساري
بيست و هشتم مهرماه- حلق آويز يك نفر
بيست و سوم مهرماه- حلق آويز مجتبي اميري و عزيز مرداني در ملا عام در شيراز
بيست و سوم مهرماه- اعدام يك مرد 36 ساله در ملا عام در قائم شهر
حلق آويز محمد -د ر جاده كوت عبدالله اهواز در ملا عام
يكشنبه نوزدهم مهرماه - حلق آويز سيد قاسم سيدي (‌43 ساله ) در مشهد
پانزدهم مهرماه- حلق آويز 4 نفر در تنكابن
سه شنبه جهاردهم مهرماه- حلق آويز چهار زنداني در زندان سلمان شهر
دوشنبه سيزدهم مهرماه - حلق آويز مهرزاد واجب الحقوق(‌33 ساله) در جهار راه رباط اصفهان جلو چشم زن و فرزندش
دوشنبه سيزدهم مهرماه اعدام دو زنداني در زندان جيرفت
يازدهم مهرماه- اعدام حميد خ در ميدان كودك در بلوار گلستان در اهواز
هشتم مهرماه - اعدام مردي 58 ساله در زندان رجايي شهر
هفتم مهرماه- اعدام دو افغاني در ساوه
ششم مهرماه- اعدام محسن در اهواز
اول مهرماه- اعدام در زندان مركزي قزوين
*********

احكام اعدام اعلام شده فقط در مهرماه:

بيست و نهم مهرماه- 99 ضربه شلاق و قصاص براي يك جوان در تهران
بيست و هشتم مهرماه- تاييد حكم سنگسار سيما و اعدام محمدرضا در تهران
بيست و ششم مهرماه- تاييد حكم اعدام سه نوجوان
بيست و پنجم مهرماه- صدور حكم قصاص براي فاطمه 28 ساله در تهران
بيست و يكم مهرماه- صدور حكم اعدام براي محمد 24 ساله در تهران
هجدهم مهرماه- حكم قصاص براي مجيد دانشجوي 26 ساله
دوازدهم مهرماه- حكم قصاص براي جوان معتاد 25 ساله در تربت حيدريه
يازدهم مهرماه- حكم اعدام براي دو جوان در اصفهان به اتهام سرقت
نهم مهرماه- صدور حكم قصاص براي سه نفر
اول مهرماه- صدور حكم قصاص براي سعيد 22 ساله


خبرگزاري جمهوري اسلامي حكم سنگسار ژيلا ايزدي را تكذيب كرد.
( به نقل از راديو فردا)
خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي به نقل از يک منبع قوه قضائيه محکومیت سنگسار دختر 13ساله مريواني را تکذیب کرد خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي به نقل از يک منبع در قوه قضائيه گزارش داد، ژيلا ایزدی دختر 13ساله مريواني به سنگسار محکوم نشده است. برخي از خبرگزاري ها گزارش داده بودند ، دادگاهي در استان کردستان اين دختر مريواني را به سنگسار محکوم کرده است. منبع قوه قضائيه که ايرنا از وي نام نبرده به اين خبرگزاري گفته است، دختر مريواني، به اتهام ارتکاب رابطه نامشروع ، برابر قوانين جاري به حبس تعزيري محکوم شده است. به گفته همين منبع ،ژيلا به همراه متهم رديف دوم براي گذراندن دوران حبس تعزيري به اداره بهزيستي استان کردستان تحويل داده شده اند. خبرگزاري ايرنا ، مدت محکوميت اين دو متهم را ذکر نکرده است.

***********

اعتراضات ما بي فايده نيست. . با وجود اينترنت و روزنامه و ايرانيان و بشردوستاني كه جنايت هاي ملاها را بر جهانيان فاش ميكنند ديگر دولت جمهوري اسلامي نمي تواند هم ژست بشردوستانه و متمدن و گفتگوي تمدنهايي! بگيرد و هم پشت پرده احكام غير انساني را بدون هزينه اجرا كند.

يك حرف از شبح عزيز را تكرار ميكنم. اين اعدام ها را بر سرشان خراب كنيم.

طبق اين گزارش ژيلا به حبس محكوم شده است. دختر سيزده ساله و برادرش بايد تحت حمايت جامعه و دولت و خانواده باشند. دور دولت را كه خيلي وقت است خط كشيده ايم اما نبايد گذاشت مهر باطل بر پيشاني اين دو كودك و فرزند شان بخورد.

ژيلا و برادرش بايد آزاد شوند. آن كه بايد محاكمه شود سيستم كشتار وفشار و خفقان و فساد جمهوري اسلامي است

اينها تبعات جامعه مريضي است كه اين دولت با سياسيت هاي ضد انساني اش به وجود آورده است. ژيلا و برادرش و فرزندشان و خانواده شان مثل همه مردم ايران قرباني اين سيستم هستند. با زنداني كردن ژيلا و شلاق زدن يك پسر پانزده ساله اين مسئله حل نخواهد شد.

طبق قانون عصر شتر ايران چون دختر در 9 سالگي بالغ ميشود و پسر در پانزده سالگي بنابراين قانون شريعت ايران در باره اين اطفال قابل اجراست. اما اين دو كودك تا هجده سالگي حق راي دادن ندارند. تا هجده سالگي حق گواهينامه گرفتن ندارند.

آنجا كه جاي حقوق انساني است اين ها كودك هستند. آنجا كه جاي مجازات است كودك نيستند. عدالت ملايي كه ميگويند همين است.

اگر دختر 9 ساله ميتواند مجازات شود پس بايد بتواند در 9 سالگي راي بدهد. وارد بازار كار شود. براي كارهاي دولتي استخدام شود. گواهينامه رانندگي بگيرد.

.به هر جهت اين خبر نشان ميدهد كه فريادهاي ما وقتي با هم است رسا است
به اميد آزادي ژيلا و برادرش-
به اميد روزي كه زندان ها در ايران موزه شوند.


این چرخ را نچرخانیم.....

24مهر:رييس كل دادگسترى خراسان رضوى:دستگاههاى قطع عضو را داريم ولى بمباران تبليغاتى دشمنان انقلاب باعث شده كه سنگسار و قطع عضو در ملاءعام صورت نگيرد
( از سایت روشنگری)

مرتضى بختياري، رييس كل دادگسترى خراسان رضوى در جلسه‌ى پرسش و پاسخى تاكيد كرد كه رژيم اسلامى به هيچ وجه نبايد در اجراى احكام وحشيانه و ضد بشرى مانند سنگسار و حد زدن "سهل انگارى" كند، ولى بهتر است اين احكام دور از چشم مردم صورت بگيرد تا باعث تبليغات سو عليه رژيم نشود: به گزارش ايسنا: "رييس كل دادگسترى خراسان رضوي، در عين تاكيد بر اينكه در اجراى حدود الهى نبايد سهل انگارى شود، اجراى اين حدود در ملاء عام را باعث انجام تبليغات سوء عليه نظام اسلامى دانست." وى تصريح كرد كه دستگاههاى قطع عضو بدن در برخى مراكز استان ها در اختيار دستگاه قضايى قرار دارد و گفت: "درباره‌ى برخى جرايم مانند سرقت شرط هاى وجود دارد كه در صورت وجود آن شرايط حد اجرا مي‌شود و در برخى مراكز استان‌ها نيز دستگاه هاى مربوط به اين كار وجود دارد." وى در ادامه گفت: "بمباران تبليغاتى دشمنان انقلاب عليه قوانين جزايى اسلام از حربه هايى است كه براى ضربه به انقلاب استفاده مي‌شود." بختيارى با تاكيد بر اينكه در اجراى حدود الهى نبايد سهل انگارى شود، اظهار داشت: گاهى همين حدود الهى عنوان ثانوى به خود مى گيرند و مساله اجراى آنها به نوعى متفاوت مى شود. وى اجراى حدود در ملاء عام را باعث انجام تبليغاتى سوءعليه نظام اسلامى دانست و افزود:"براى مثال خيلى از فقها معتقدند كه به جاى رجم در زناى محصنه مى توان از اعدام استفاده كرد."
------------
گل کو ( به نقل از ایرج میرزا)

با این علما هنوز مردم
از رونق ملک ناامیدند!!

مسخرگی در اینجاست که تازه اسم جایی که دست و پای مردم را قطع میکند و برای دختر سیزده ساله حکم سنگسار صادر میکند شده قوه قضاییه و دادگستری.

از این ملاهای بی شرم توقعی نیست. اما کی این دستگاهها را اختراع میکند؟ کدام انسانی حاضر است دست انسان دیگر را قطع کند و چشمش را در بیاورد و انسان دیگری را با سنگ زجر کش کند؟
هر دستوری را که نباید اجرا کرد. . مردم باید نشان بدهند که بااحکام غیر انسانی و با مجریان آن مخالف هستندو نباید این در جامعه جا بیفتند که چون حاجی آقا دستور دادند کشتن و سنگسار و شلاق زدن و چشم در آوردن و دست قطع کردن مجاز است.

مجریان این احکام غیر انسانی باید ببینند که رژیم حتی به سعید امامی رحم نکرد. اینها مافیا هستند. مافیایی که به اسم دین هر عمل غیر انسانی را مجاز می شمارد. حتی در باره شما!

دولت ایران با عمومی کردن اعدام و مجازات های غیر انسانی می خواهد وجدان همه مردم ایران را " ملایی" کند. همه خواهان قصاص و کشتار و علیل و ذلیل کردن هم باشند و دیگر توان فکرکردن به این را نداشته باشند که فردا ممکن است به دلیل اینکه دل آقایان می خواهد بمب اتم داشته باشند کشور ما بمباران شود. می خواهند مردم به این فکر نکنند که چرا ده میلیون بی سواد در ایران هست و چرا هشتاد درصد مردم زیر خط فقر هستند. می خواهند مردم نپرسند که نفتی که در بودجه بشکه ای 20 دلار حساب شده بود و حالا 54 دلار به فروش میرسد درآمدش به جیب کی سرازیر میشود؟

آیا مردم ما کار میکنند و مالیات میدهند که پولشان صرف درست کردن وسایل قطع عضو بشود؟ یا صرف درست کردن بمب اتم؟

پول این " تحقیقات" از همان سپرده های موبایل و ماشین پژو وحج عمره و هزاران ترفند دیگر توسط دولت از سپرده های مردم تامین میشود.

حقوق آن شکنجه گر و آن مسئول اعدام و افسری که به عاطفه تجاوز میکند و کسی که ژیلا را زیر سنگ خواهد کشت را مردم ایران میدهند.

مردم مالیات میدهند و پولشان را در بانک میگذارند و برای این دولت کار میکنند و چرخش را می چرخانند تا افسر نیروی انتظامی با باتوم بزند و جوان موتور سوار را بکشد. تااوین و گوهردشت و عادل آباد اداره شوند. تا یک روز در میان دولت به طور رسمی جان یک انسان را بگیرد.

مردم کار میکنند ومالیات میدهند تا رفسنجانی و خاتمی و حدادعادل و آقاها و آقازاده های دیگر چلو کباب دولتی نوش جان کنند و حقوق های کلان بگیرند و در کشورهای خارجی سرمایه گذاری کنند و از ااستات اویل میلیونها دلار رشوه بگیرند و به ریش ما بخندند.

خرج همه اینها را ما میدهیم.
همین دست های ما....

بیایید نقش خودمان را در این چرخه درک کنیم و خودمان را کنار بکشیم. هر جا که فکر میکنید به این دولت خائن و جنایتکار کمک میشود شرکت نکنیم. در بانک هایش پول نگذاریم.. در اعدام هایش شرکت نکنیم. مجری احکام ضد انسانی اش نباشیم.

اگر ما چرخ این دولت را نچرخانیم از کا رخواهد افتاد....



*

*

*
12


تعداد اعدام ها ي اعلام شده فقط در مهرماه

يعني يك روز در ميان يك انسان به طور رسمي توسط دولت ايران به قتل ميرسد.

اين ماشين آدمكشي را چگونه ميشود متوقف كرد؟


حقيقت پشت پرده جنايات پاكدشت

دادگاه پاكدشت پس از دو جلسه مختومه شد. درست مانند دادگاه قتل زنده ياد زهرا كاظمي.
قاضي با صراحت و قاطعيت اعلام كرد كه جنايات پاكدشت هيچ ارتباطي به فروش اعضاي بدن كودكان قرباني نداشته است. اما دليل اين نتيجه گيري قاطعانه را هم ذكر نكرد.
هجده كودك و سه بزرگسال توسط دو متهم به قتل رسيده اند. به كودكان قبل از قتل تجاوز شده بود. . نيروي انتظامي به شكايت خانواده ها وقعي نگذاشته بود و حتي يكي از متهمان را پس از دستگيري با وثيقه يك صد ميليون تومان آزاد كرده بود. كسي هم نپرسيده بود كه كارگر آجر پزي از كجا يكصد ميليون تومان پول مي آورد. همه كه آقازاده نيستند.

حكم دادگاه هم شنيدني است. يكي از متهمان(‌محمد بسيجه يا بيجه) به هفده بار اعدام وپر داخت ديه به خانواده 4 مقتول و صد ضربه شلاق محكوم شده است.
متهم ديگر(‌علي باغي) كه ازقضاي روزگار هماني است كه قبلا با وثيقه يكصد ميليوني (‌امدادهاي غيبي) آزاد شده بود احتملا به مدد همان امدادهاي غيبي به پانزده سال حبس محكوم شده است.
ضمنا همين آقارا هم مامورين انتظامي دستگير نكرده اند(‌باز هم احتمالا به مدد امدادهاي غيبي!)‌. بلكه خانواده هاي كودكان قرباني دستگيريش كرده و تحويل نيروي انتظامي داده اند .

حالا اين را بخوانيد:

دو نفر را در شيراز در ملأعام حلق آويز كردند
روشنگرى: دو نفر به اسامى "مجتبى اميرى" و "عزيز مردانى" روز گذشته در شيراز در ملاعام حلق آويز شدند. سيدمحيد حسينى دادستان عمومى و انقلاب شيراز به خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت كه جرم اين دو نفر "آدم ربايي، قتل عمد، تجاوز به عنف" بوده است. ادعاى دادستان همچنين حاكى است كه اين دو نفر چند ماه پيش كودكى را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده بودند.

اين دو نفر يك كودك را ربوده و پس از تجاوز به قتل رسانده اند و اعدام شده اند. من براي هيچكدام از اين متهمان اعدام نمي خواهم. حتي خانواده اي قربانيان هم اعدام طلب نكرده اند. آنها جواب ميخواهند.
روش ماست مالي كردن قوه قضاييه و صدور حكم هاي عجيب و غريب نشان ميدهد كه دست خود دولت يا يكي از كله گنده ها در جريان است كه نمي خواهند دادگاه زياد طول بكشد و گند كار در بيايد. و گرنه به قول يك حقوقدان اگر خانواده هاي 22 مقتول هر كدام نيم ساعت حرف ميزدند دادگاه چندين روز طول مي كشيد.

بسياري سوالات بي جواب مانده است:

1- علي باغي كيست؟ از كي دستور ميگرفته است؟با كدام مقام يا مقام هاي مهم در ارتباط است؟
2- اعضاي بدن اين كودكان در كجا به فروش ميرسيده است؟
3- اعضاي بدن كودكان در كجا از بدنشان جدا ميشده است؟‌اين كار احتياج به تجهيزات و محل بهداشتي و مناسب دارد
4- چند باند مشابه ديگر به دنبال اعضاي بدن كودكان فقير و بي پناه است؟

***************

حكم سنگسار براي دختر 13 ساله مريواني

ژيلا دختر سيزده ساله اي است كه توسط برادر پانزده ساله اش مورد تجاوز قرار گرفته و حامله شده است. . هر جاي ديگر دنيا باشد اين كودك سيزده ساله تحت مراقبت و درمان براي آسيب هاي جسمي و روحي قرار ميگيرد. همينطور برادر پانزده ساله اش.

اما در ايران ام القراي اسلام اين دخترك به سنگسار محكوم شده است. انگار اگر همدست علي باغي بود و در كشتن 22 انسان دست داشت جرمش از اين سبك تر ميبود.


23مهر:دختر 13 ساله مريوانى در انتظار سنگسار
روشنگرى: به گزارش يك گروه اپوزيسيون جمهورى اسلامى دخترى 13 ساله در مريوان در انتظار سنگسار است. "ناهيد رياضى"، عضو "کانون مرکزى سازمان رهايى زن" با انتشار اطلاعيه اى در اين باره نوشت:"هم اکنون رژيم ايران در شهر مريوان، دخترى ١٣ ساله را به اسم ژيلا به سنگسار محکوم کرده است. ژيلا دخترى است که ناخواسته در رابطه جنسى با برادر ١٥ ساله خود حامله شده است. رژيم اسلامى ايران ميخواهد اين کودک را سنگسار کند." در اين اطلاعيه از "سازمانها و نهادهاى مخالف اعدام، سنگسار" خواسته شده است به سنگسار ژيلا و همچنين سنگسار دو زن كه در دادگاههاى شريعه در نيجريه به مجازات همسانى محكوم شده اند، اعتراض نمايند. گفتنى است كه متن كامل اين اطلاعيه در بخش اطلاعيه ها در روشنگرى آمده است
*******************

ميدانم كه تازه پتيشن اعتراض به اعدام فاطمه را امضا كرديم. خوشبختانه فاطمه فعلا زنده است اما از آن در همين دو روز گذشته سه نفر اعدام شده اند. بايد به حكم سنگسار ژيلا اعتراض كنيم

اطلاعيه ناهيد رياضي ( از پيك ايران ) - با تشكر از مزدك عزيز

يزرگداشت روز كودك در مريوان
اعدام مرد 36 ساله در قائم شهر
( از سايت همبستگي ملي- به نقل از آفتاب 23 مهر)

باز داشت يك روزنامه نگار به دليل درج خبر و عكس از قتل عام زندانيان سياسي در سال 67
سازمان خبرنگاران بدون مرز روز 16مهرماه جارى طى اطلاعيه يى خبر داد كه آرش سيگارچى, خبرنگار روزنامه گيلان امروز، به دليل درج عكس مراسم سالگرد قربانيان قتل عام سال 67در خاوران بازداشت شده است. خبرنگار مزبور توسط وزارت اطلاعات رژيم در رشت احضار ومورد بازجويى قرار گرفته بود. در اطلاعيه مزبور آمده است كه سازمان خبرنگاران بدون مرز زنگ هاى خطر را براى نقض مستمر آزادى مطبوعات در ايران به صدا در آورده است. سازمان خبرنگاران بدون مرز به موارد متعدد سركوب خبرنگاران در ايران اشاره كرده و نوشته است: ايران است كه در آن خبرنگاران به طور مستمر مورد تهديد قرار مى گيرند و براى بازجويى توسط مقامات رژيم به قضاييه و وزارت اطلاعات احضار مى شوند
( بقيه خبر و مقاله آرش سيگارچي از سايت روشنگري)

اعدام فاطمه به تعويق افتاد اما.....
طبق نوشته راديو فردا فاطمه به دليل اشكالاتي كه در پرونده اش بوده است فعلا اعدام نخواهد شد. خوب است كه دو روز مانده به اعدام كشف كردند كه اشكالاتي در پرونده بوده و بعد از اعدام كشف نكردند.....

فرين عاصمي (راديو فردا): فاطمه حقيقت پژوه همسر صيغه اي خود را در سال 76 به اين دليل کشت که وي قصد داشت به دختر 15 ساله اين زن تجاوز کند. به گفته فاطمه 33 ساله همسرش معتاد به مواد مخدر بوده و به او گفته در بازي قمار دختر فاطمه را باخته است. فاطمه در حالي در آستانه اعدام قرار گرفته بود که وکيل تعييني نداشت و قاضي پرونده وکيلي را بدون اين که آن وکيل پرونده فاطمه را خوانده باشد و او را قبلا در زندان ملاقات کرده باشد براي دفاع از فاطمه انتخاب مي کند. به گفته محمد علي دادخواه، حقوقدان، با توجه به نامه اي که دختر فاطمه به آيت الله هاشمي شاهرودي، رئيس قوه قضاييه نوشته و به دليل اعتراضاتي که به پرونده وارد بوده و داديار ناظر بر پرونده آنها را تاييد کرده، فاطمه فعلا اعدام نمي شود
( بقيه حبر از راديو فردا)

*******

تومار را امضا كنيد.. اين يك پيروزي است اما نبايد عقب بنشينيم. همان چهارشنبه دو نفر ديگر به نام هاي آرش و عباس قرار است اعدام شوند.

ديروز در روز جهاني مبارزه عليه حكم اعدام دولت ايران يك نفر را در اهواز در ملا عام به دار آويخت
خنده دار است كه در برخي كشورهاي جهان بيليون ها دلار صرف كشف داروهاي جديد براي بيماريها و ازدياد عمر انسان ها ميشود و در بعضي كشورها مثل ايران فلك زده ما انسانهاي سالم را ميگيرند و جسد تحويل خانواده شان ميدهند.

اعدام ها در چند روز گذشته:

حلق آويز محمد -د ر جاده كوت عبدالله اهواز در ملا عام

يكشنبه نوزدهم مهرماه - حلق آويز سيد قاسم سيدي (‌43 ساله ) در مشهد

سه شنبه جهاردهم مهرماه- حلق آويز چهار زنداني در زندان سلمان شهر

دوشنبه سيزدهم مهرماه - حلق آويز مهرزاد واجب الحقوق(‌33 ساله) در جهار راه رباط اصفهان جلو چشم زن و فرزندش

دوشنبه سيزدهم مهرماه اعدام دو زنداني در زندان جيرفت

ملاها انگار از خون مردم تغذيه ميكنند. اروپا و همه كشورهايي كه با اين جانيان ؛ براي يك مشت دلار؛ مذاكره ميكنند به اندازه ملاها در اين جنايات شريك هستند.





فریادهای ما اگر چه رسا نیست باید یکی شود

برای اعتراض به اعدام فاطمه حقیقت پژوه این تومار را امضا کنید. علاوه بر آن با هر جا که میتوانید تلفنی یا با ایی میل تماس بگیرید و به این حکم غیر انسانی اعتراض کنید
متن تومار را به فارسی در صفحه اعتراض به احکام ضد انسانی در ایران میتوانید ببینید.
لطفا این آدرس ها را برای دوستان و آشنایان و لیست ایی میلتان هم بفرستید. سه روز بیشتر وقت نمانده......

نگذاریم فاطمه اعدام شود...



فاطمه زنی است که به جرم کشتن شوهر صیغه ای اش که قصد تجاوز به دحترش را داشته به اعدام محکوم شده است. فاطمه فقط یک بار به دادگاه رفته و این چهارشنبه اعدام خواهد شد.

این در حالی است که قاضی حاجی رضایی و اعضای نیروی انتظامی که سه شبانه روز به عاطفه رجبی تجاوز کرده بودند آزاد شدند و دارند راست راست میگردند.

حکم اعدام یک حکم ضد انسانی است و باید لغو شود. اما به طور عاجل برای نجات جان فاطمه که به نظر میرسد غیر از وجدان بیدار مردم کسی را ندارد تلاش کنیم.

به صلیب سرخ- عفو بین الملل - روزنامه های محلی و هر که میتوانید تلفن یا فکس یاایی میل بزنید و به این حکم اعتراض کنید.

ایی میل عفو بین الملل
aimember@aiusa.org

ایی میل سازمان دیده بان حقوق بشر
hrwnyc@hrw.org

متن خبر از جنگ خبر

فاطمه -پ متهم به قتل همسر صيغه اي اش كه قرار است حكم اعدامش چهارشنبه آينده اجرا شود، با صدايي آرام ادامه مي دهد: 9 ماه پس از بازداشتم. تنها در يك جلسه دادگاه شركت كردم. فردي كه نامش قبلا به عنوان وكيل تسخيري به من اعلام شده بود در جلسه دادگاه حاضر نشده بود و همان جا فرد ديگري به عنوان وكيل در دادگاه حاضر شد كه پس از اظهارات من، او اعلام كرد به دليل اطلاع نداشتن از مفاد پرونده طي 20 روز آينده لايحه اش را به دادگاه تقديم خواهد كرد.فاطمه مي گويد: مدتي بعد داد نامه اي كه در آن حكم اعدام، 7 سال حبس تعزيري و پرداخت يكهزار درهم ديه به نفع دولت صادر شده بود، شفاها به من ابلاغ شد.20 روز بعد اصل حكم به دستم رسيد كه براساس آن اعتراض كردم. اما از 11 مرداد سال۸۱ نه نتيجه اعتراضم به من ابلاغ شده، نه تاييد حكم توسط ديوان عالي كشور. اگر پيش از اين مي دانستم كه حكم اعدامم تاييد شده به هر شكل ممكن سعي مي كردم رضايت خانواده مقتول را جلب كنم. ساعتي بعد نامه اي با دست خط زهرا، دختر فاطمه به دفتر روزنامه مي رسد او كه نمي داند چگونه نامه را به دست آيت الله شاهرودي برساند مي گويد: تا حالا چهار نامه به آيت الله شاهرودي نوشته ام كه به هيچكدام پاسخ نداده اند. حالا شما اين نامه را چاپ كنيد، شايد به دست ايشان برسد.

متن كامل نامه به اين شرح است:

هوالمحبوب
به نام خدا، خدايي كه انسان را آفريد، مادر را آفريد، فرزند را و عشق ميان آن دو و هيچ چيز و هيچكس جز خود او نخواهد توانست ميان اين دو فراق و جدايي بيافريند .

با سلام خدمت جناب آقاي شاهرودي.

اين چهارمين نامه اي است كه طي چند ماه اخير براي شما مي نويسم اما دريغ از ياري و جواب، نامه را در حالي مي نويسم كه از شدت ناراحتي و درد نمي دانم به كجا بگريزم و سر به كدامين كوه و دشت بگذارم. من، زهرا، دختري هستم كه در نهايت تنهايي و بي كسي دستانم را اول به سوي خداوند دادار و بعد به سوي شما دراز كرده ام به اميد مدد. حاج آقا امروز در روزنامه همشهري تاريخ اجراي حكم قصاص زني را خوانده ام كه فقط و فقط براي دفاع از من، دختر 16 ساله اش اقدام به كشتن شوهر خود كرده است، اما دريغ و صدها هيهات كه هيچ كس وي را درك و حرف او را قبول نكرد. اما مي خواهم بدانم آيا واقعا شما اين را عدالت مي دانيد؟[...] كه يك مادر به جرم دفاع از حريم و عفت يك دختر باكره، سه سال از عمر خود را در گوشه زندان سپري كند و پس از فقط يك بار دادگاهي شدن به سوي مرگ رهسپار شود و با زندگي و دخترانش اينچنين وداع بگويد؟ [...] آيا واقعا خداوند به اين راضي است كه يك مادر، كسي كه هيچ كس صداي فريادش را نشنيد، اين چنين به آغوش مرگ رهسپار شود؟جناب آقاي شاهرودي، خلاصه مطلب اينكه من مي دانم وقتي نمانده و خيلي دير است اما من به عنوان عضوي از اين جامعه و دختري تنها و درمانده، از شما خواهش به تعويق انداختن اين حكم را دارم و مي دانم كه اين كار فقط به امر شما امكانپذير است. هم اينك چون به استقبال ماه مبارك مي رويم در اين ماه شايد مادر بتواند كمي از بار گناه خود را بر زمين بگذارد و البته با جرات بگويم كه من اين كار وي را گناه به حساب نمي آورم و مي دانم كه در درگاه حق تعالي نيز اينچنين است، مطمئنا. و اميدوارم اين ماه عبادت، دل مادر داغديده مقتول را نرم كند تا با گذشت از قصاص مادرم، او را ببخشد و به ما بازگرداند. مي دانم كه اين امر فقط به دست شماست. عاجزانه خواهش مي كنم دست رد بر سينه من نزنيد و مرا از خود نرانيد و اميدم را نااميد نگردانيد

. زهرا الف.الف
*************
فراخوان عفو بين الملل براي جلوگيري از اعدام قريب الوقوع فاطمه حقيقت پژوه
(‌از راديو فردا)

فرين عاصمي (راديو فردا): به گفته فاطمه 33 ساله، همسرش معتاد به مواد مخدر بوده و به او گفته بود در بازي قمار دختر فاطمه را باخته است. يک روز که همسر وي قصد تعرض به دخترش را داشته، فاطمه او را خفه کرده و جسد قطعه قطعه شده اش را در کانال آبي در منطقه ابوذر تهران انداخته است. با وجودي که اعلام شده فاطمه روز چهارشنبه 22 مهرماه در تهران به دار آويخته مي شود، اما آنطور که محمد علي دادخواه، حقوقدان مي گويد: فاطمه وکيل تعييني نداشته است.

محمد علي دادخواه (حقوقدان، تهران): تا آنجا که من اطلاع دارم ايشان در لحظه دفاع رسمي در دادگاه وکيل تعييني نداشته و دادگاه در همان لحظه به علت نقضي که از نگرش آيين دادرسي داشته است مبادرت به احضار يکي از وکلايي که هيچ آشنايي، پيشينه و اطلاعي از پرونده نداشته و حتي موکل را در زندان ملاقات نکرده بوده دعوت مي کند که در دادرسي دخالت کند و آن اقدام به دفاع مي کند که اين اقدام از جهات عديده خلاف موازين مسلم قانون آيين دادرسي است.
از ياد نبريم اگر قانون مجازات قانون بزهکارانه است، قانون آيين دادرسي، قانون بي گناهان است، يعني مواردي را که قانون تخفيف و استحقاق تخفيف براي فرد است و يا اصلا اقدامش جرم تلقي نمي شود بايد در نظر بگيرد. گذشته از اين موضوع مي دانيم که ايشان در هنگامي به آن مردم حمله کرده که مرد مي خواسته به دختر ايشان تجاوز کند. لذا مساله بسيار مهمتري که ذهن را به خودش معطوف مي کند، اين است که آيا اين دفاع اين مشروع نبوده؟ با توجه به اين که هر ابلاغي در روز ابلاغ و اقدام در زمره موارد احتساب نمي شود و حداقل بايد سه روز فاصله باشد و عرف بر اين است که وکيل موکل خودش را قبلا ملاقات کرده باشد و عرف از منابع حقوق است، لذا چون اين اصول مورد توجه قرار نگرفته، به زعم من از نظر فلسفه حقوق و با توجه به قواعد آيين دادرسي مدني اين دادرسي محل اشکال است و من تصورم بر اين باور است که نبايد اين حکم اعدام اجرا شود و بايد مجددا مورد رسيدگي قرار گيرد
×××××××××××

اين حكم اعدام حتي با قوانين قرون وسطايي جمهوري اسلامي هم غير قانوني است. معلوم نيست چه بلاهايي بر سر اين زن آورده اند كه نبايد بيشتر از اين زنده بماند. مگر عاطفه را فراموش كرده ايم؟




رقابت سنگ پای رفسنجان با سنگ پای قزوین....

"اين يك بحث طولاني است و قبلا هم به آن پاسخ داده‌ام. هنگامي كه انقلاب شد، امكانات زيادي داشتم و وضع من در دوران طلبگي مناسب‌تر از ديگران بود. اما اكنون 25 سال از آن دوران گذشته است. بخشي از داراييهاي من در رفسنجان است كه به من ارث رسيده و بخشي هم در قم كه بر اثر كار در دوران طلبگي به دست آورده‌ام. الان حاضرم همه‌ي اين دارايي را از من بگيرند و در ازاي آن خانه‌يي شبيه آن چه كه قبل از انقلاب داشتم و در آن ترور شدم، به من بدهند، من حتي در تهران هم خانه‌ي شخصي ندارم"

توصیه های گل کویی:
1-گریه کنید مسلمونا.....
2- یک حساب بانکی در یکی از بانکهای سویس برای امداد به خانواده رفسنجانی باز کنیم تااز گرسنگی نمیرند
3- آقای اکبر شاه . مردم درست است که زیر فشار زور و خفقان شما له شده اند اما هنوز عقلشان را از دست نداده اند

به ماری آنتوانت گفته بودند مردم نان ندارند بخورند گفته بود پس چرا شیرینی نمی خورند؟
در یک مدرسه به بچه ها میگویند در باره فقر انشا بنویسید. یکی از بچه ها این طوری مینویسد:
حانواده ای فقیر است که همه در آن فقیر باشند. پدر خانواده فقیر باشد. مادر خانواده فقیر باشد. دحتر و پسر خانواده فقیر باشند. آشپز و راننده خانواده فقیر باشند. الی آخر....

حالا دلم کباب شد برای خانواده رفسنجانی.
خود آقا که از اول انقلاب اموال مردم را به دست گرفته..رییس حزب مفتخوران جمهوی اسلامی بوده..رییس جمهور تشریف . داشته...حالا هم که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. . بدبخت مهدی که شرکت نفت را بهش داده اند و تازگی ها فقط یک قلم پانزده میلیون دلاز رشوه اش از شرکت استات اویل برملا شده بود حتما که خیلی فقر است. فائزه خانم که رییس ده تا سازمان الکی است و برای گلو درد هم میرود مصرو اسپانیا دکتر هم خیلی فقیر است..و الی آخر...


همین اکبر شاه در کتاب خاطراتش تعریف میکند که چطور به دیدن یک دوستش که در زندان قزل قلعه زندانی بوده میرود و خانواده یکی دیگر به او یک صندوق میوه میدهدد که به او بدهند. خود رفسنجانی نوشته که نتوانستند ملاقات کنند و صندوق میوه دستشان ماند که بردند و فروختند.
البته آنجا از مال و اموال پدری و صدها قطعه زمین و ثروت خدادادی حرفی نمیزند. بلکه محتاج پول یک صندوق میوه بوده که حتی مال خودش هم نبوده...

میگویند دروغگو حافظه ندارد. بالاخص که عمامه هم سرش باشد.
***************

زلزله در شمال ایران

خبر از رادیو فردا

حسین کبیر (روزنامه نگار مقیم گرگان): زلزله شیدی با 5 و 6 دهم و بنا به قول دیگر، 5 و 8 دهم ریشتر، منطقه گلستان، خراسان و مازندران را به شدت لرزانید. طوری که مرکزیت آن در استان گلستان بود. این زلزله علاوه بر تکان شدید و لحظات ممتد با صدای وحشتناکی همراه بود که موجب بیرون آمدن مردم از خانه ها به کوچه ها و خیابانها و پارکها شد. دیشب از ساعت یک و 20 دقیقه به بعد وضعیت شهر به صورت غیرعادی در آمد و مردم تا صبح در کوچه ها و پارکها خوابیدند و همه ماشین ها را از خانه ها بیرون آوردند و وسایل ضروری را بیرون آوردند که برای وضعیت اضطراری آماده بشودند. رادیو تلویزیون هم اعلام کرد که مردم تا صبح بیدار بمانند که احتمال لرزش ها با شد بیشتر هم هست. تا صبح ده الی 12 پس لرزه هم این زلزله به همراه خودش داشت ولی الان تقریبا وضعیت شهر به صورت عادی است و هراس اولیه از جامعه رخت بر بسته است.

************
نشانه های صدور انقلاب اسلامی
گروگان بریتانیایی کشته شد

کن بیگلی گروگان بریتانیایی آحرین بار از یک قفس با مردم دنیا حرف زد. برای نجات جانش از دست آدمخواران درنده التماس کرد. .
گفت که اینها قصد کشتن مراندارند.. دریغ که نمیدانست که اینها! تربیت شدگان خمینی هستند و آدمیت سرشان نمی شود.
اینها! در ایران به دختر چهارده ساله تجاوز کردند و بعد تیربارانشان کردند. اینها! جوانان مردم را سالم به اوین و گوهردشت و عادل آباد و وکیل آبادو ..بردند و بعد جسد تکه پاره شان را تحویل حانواد ها یشان دادند. قفس برای مردم دنیا عیر عادی است اما در ایران کسانی بوده ا ند که ماهها در قفس زندگی کرده اند. در تابوت...دنیا تازه دارد مزه تلخ جمهوری اسلامی را می چشد. متاسفانه آنقدر به ملاها پر و بال دادند که حالا نمی توانند مهارشان کنند. همین حالا هم نمیدانند قرار داد رنو و شل را امضا کنند یا به جنایات جمهوری اسلامی اعتراض کنند.

در اخبار آمده بود که در عراق زنان از ترس روسری سر میکنند. به ایران خوش آمدید. تا وقتی دنیا رشوه های آخوندها را که از سفره حضرت ابوالفضل ملت ایران پرداحت میشود قبول کند و در ازایش چشم به جنایاتش ببندد همه جای دنیا کم کم ایران خواهد شد..

. . حیف که دنیا هنوز در خواب است.

سه انفجار دریک هتل در مصر تا بحال 44 قربانی گرفته است...

برای اینها! زن و بچه و پیر و جوان فرق نمیکند. جان آدمیزاد باشد بس است.
واي به وقتي كه....

1- واي به وقتي كه كوسه لبخند بزند



هاشمي رفسنجاني اعلام کرد جمهوري اسلامي داراي موشکي با برد دو هزار کيلومتر است علي اکبر هاشمي رفسنجاني، سياستمدار پرنفوذ جمهوري اسلامي، از فرصت حضور امروز خود در سمينار فضا و امنيت ملي بهره گرفت تا به دنيا اعلام کند که جمهوري اسلامي موشکي دارد با برد دو هزار کيلومتر، همان حرفي که منابع خبري اسرائيل دو ماه پيش گفتند. علي شمخاني، وزير دفاع جمهوري اسلامي نيز هفته گذشته گفت: ارتش ايران يک موشک استراتژيک جديد را با موفقيت آزمايش کرده است. اسرائيل نگران است که جمهوري اسلامي شايد سلاح هاي اتمي را بر موشک هاي دوربرد خود سوار کند. احتمال حملات پيشگيرانه اسرائيل يا آمريکا عليه تاسيسات اتمي ايران، موضوعي است که مقامات جمهوري اسلامي نسبت به آن هشدار داده اند، از هشدارهاي تند و آتشين مسئولان تندرو گرفته، تا هشدارهاي سربسته ولي نيشدار امروز آقاي رفسنجاني، که گفت: اگر آمريکا وارد اين وادي شود، وادي حمله به ايران، دنيا قدري عوض خواهد شد. اين گفته آقاي رفسنجاني با لبخند هميشگي او و لبخند علي شمخاني که در کنار وي ايستاده بود بيان شد
خبر از راديو فردا

هارت و پورتهاي اتمي كم نبود حالا هارت و پورتهاي موشكي آقايان هم اضافه شد. . دولتي كه خودش در داخل دارد فرو مي پاشد و از بيرون هم در خطر تحريم و تهاجم قرار دارد براي نجات خودش غير از صدور بحران راه حل ديگري ندارد.
مجلس هفتم ملايي هم دارد لايحه اي به تصويب ميرساند كه دولت را ملزم به از سر گيري غني سازي اورانيوم كند.

اين ها همه شاخ و شانه كشيدن براي عرض اندام به امريكا و گرفتن امتياز قبل از گرد هم آيي آژانس بين المللي انژي اتمي در نوامبر است. . اما اين هارت و پورتهاي الكي فقط بهانه بيشتري به امريكا و اسراييل خواهد داد تا به تاسيسات اتمي ايران حمله كنند و باز در اين ميان انسانهاي بيگناه هستند كه از بين خواهند رفت .

ملاها بهتر از ما ميدانند كه عمرشان به سر رسيده و رفتني هستند. تنها چيزي كه آنها را نجات خواهد داد يك جنگ خانمان سوز ديگر است كه آنها با همه قدرت براي برپايي اش تلاش ميكنند.و فكر ميكنم ما بايد با همه قدرت تلاش كنيم تا لبه تيغ به طرف خود ملاها برگردد نه مردم بخت برگشته ايران.

2- واي به وقتي كه بگندد نمك
عاطفه...
واي عاطفه
به دحترك سه شبانه روز تجاوز ميكنند و بعد با تن كبود اعدامش ميكنند
عاطفه شانزده ساله
گفتند احتلال حواس دارد
بر و رويي هم دارد
مادرش كه مرده پدرش هم كارتن خواب است
حاجي آقا قاضي حاجي رضايي را هم خبر كنيد

متن خبر از پيك ايران)(‌از وبلاگ حسن آقا)

3- واي به وقتي كه گرگ شبان گله باشد

عموي يکي از کودکاني که در پاکدشت به قتل رسيده است در مصاحبه با رادیو فردا از کوتاهی مسئولان در پیگیری امر در جریان گم شدن برادرزاده اش می گوید. وی معتقد است که احتمالا باندي در کار است. وی می گوید: اين شايد باندي باشد که کليه و قلب بچه ها را در آوردند که جسدها را همه را سوزاندند و خاک کردند. در غير اين صورت اگر جسدها مثلا کليه داشت، اينها را نمي سوزاندند. احتمالا همه را سوزاندند که علائمي باقي نماند که کليه يا قلب اين بچه ها را برداشتند.

يک بچه سه ماه پيش در قيام دشت گم شده بود که پيدا شده بود، فاقد کليه بود که حتي خود بخشدار منطقه هم گزارش کرد که ما سه ماه پيش يک بچه پيدا کرديم فاقد کليه بوده. در غير اين صورت من فکر مي کنم مابقي اين بچه ها هم فاقد کليه بودند، به خاطر همين اينها را سوزانده بودند.
متن كامل خبر از راديو فردا

اگر نيروي انتظامي يا دولت در اين ؛تجارت هولناك؛‌ سهمي نداشتند آيا باز هم تعداد قربانيان به اين حد ميرسيد؟22 كودك در هجده ماه..

4-واي به وقتي كه پرزيدنت خاتمي عصباني شود...
من از الجزاير وزير تعيين ميكنم....
تازه وزير كه هيچي مشاور هم تعيين ميكنم

نوشته منصور امان در باره سفر خاتمي به الجزاير خواندني است

بهداشت دام“ در الجزيره
فراسوي خبر- سه شنبه چهاردهم مهرماه

درهمان حال كه سخنگويان رسمي رژيم جمهوري اسلامي، هرگونه ارتباط سفر حجت السلام خاتمي به الجزاير با كنفرانس بين المللي قاهره را تكذيب مي كنند و اين ديدار غيرمنتظره را سفري عادي جلوه مي دهند، تمام شواهد از وجود دلايل ديگري براي سفر رييس جمهور رژيم ملاها به اين كشور خبر مي دهند.
به دشواري مي توان امضاي موافقتنامه در مورد ”بهداشت دام“ و تفاهم نامه در زمينه ”صنايع دستي“ را آنگونه كه وزارت امور خارجه حكومت عنوان مي دارد، به عنوان تنها ”اهداف و دستاوردهاي اين سفر“ تلقي كرد.
دست كم يكبار ديگر و در جريان بحران گرونگانگيري اعضاي سفارت آمريكا نيز الجزاير، به عنوان ميانجي و فراهم كننده زمينه گفتگوهاي ايالات متحده و رژيم ملاها به ايفاي نقش پرداخته بود و آنگونه كه به نظر مي رسد اكنون نيز اين كشور، به عنوان پل ارتباطي براي تدارك نشست قاهره وارد ميدان شده باشد.
اگرچه آقاي رمضان زاده، سخنگوي دولت، روز دوشنبه يكبار ديگر بر ”بي اعتمادي به گفتار طرفهاي آمريكايي“ اصرار ورزيد، اما اين هنوز براي ارزيابي نتايج سفر دام - دستي آقاي خاتمي كافي نيست.


***********
اين هم از توفيق








يك چيزي نداري مثل آن دنياي بي رحم خنده دار؟
به ياد گلهاي به خون خفته در تابستان 67




-وارطان!
بهار خنده زد و ارغوان شكفت.
در خانه زير پنجره گل داد ياس پير
دست از گمان مدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن ، خاصه در بهار...

وارطان سخن نگفت،
سرافراز
دندان خشم بر جگر خسته و رفت.

وارطان سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته است!

وارطان سخن نگفت،
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت.

وارطان سخن نگفت
وارطان ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت.
وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد؛‌زمستان شكست
و
رفت....

احمد شاملو
***************
در جاي جاي اين كشور ستم زده هزاران وارطان خوابيده است.

وارطان سخن بگو
جانت را نجات بده
مرگي فجيع در انتظارت نشسته است

بگو كه پشيماني
هر چه ميخواهند بگو
بگو...

وارطان سخن نگفت
وارطان بنفشه بود.
.با دستاني خونين وصيت نامه اش را نوشت
در سالن نماز گوهردشت در صف هفده نفري اعدام ايستاد
در اوين با نارنجكي در سلولش منفجر شد
و تنش خاك خاوران را گرم كرد

وارطان بنفشه بود

مژده داد؛‌
زمستان شكست
و رفت....
********
نوشته هاي قبلي
آن فرو ريخته گل هاي پريشان در باد
14 سال از قتل عام زندانيان سياسي ميگذرد....

متن ا طلاعيه سازمان عفو بين الملل و ابراز نگراني از كشتار زندانيان سياسي در ايران در سال
1367
***************


در آن تابستان شوم بهترين فرزندان ايران را در دادگاه هاي دو دقيقه اي محاكمه كردند و دسته دسته به دار آويختند. . جسد ها را در كاميون هاي يخچال دار ميريختند و در گورستان هاي دسته جمعي به خاك ميسپردند. يكي از اين گورستان ها خاوران است . . كشف گورستان خاوران هم اتفاقي بوده است. وقتي باران مي آيد خاك از روي بعضي اجساد كنار ميرود. و اهالي متوجه قبرها ميشوند. خانواده هاي زندانيان سياسي كه ملاقات هايشان هم قطع شده بود شبانه به محل قبر ها ميروند و در جستجوي عزيزانشان قبر ها را ميكنند و با انبوه اجساد مواجه ميشوند.

تا بحال اسامي هزاران تن از اين شهيدان اعلام شده است. ميگويند كه رقم به سي هزار تن ميرسد. خاتمي شياد در همان موقع وزير ارشاد بود. بسياري از همين اصلاح طلبان امروزي هم د ر آن روزها از دست اندركاران رژيم بودند. حالا براي مردم جانماز آب مي كشند.

روزي كه ملاها بروند ارقام واقعي اين جنايت معلوم خواهد شد.
**********
نوشته هاي ديگر

شانزده سال از اين فاجعه گذشت
تابستان 67
اعدام
آتش هزاران دوزخ بر تو باد
به ياد ثريا و در باره يك شعر

فتواي خميني با دستخط خودش



( بسم اله الرحمن الرحيم از آنجا كه منافقين خائن به هيجوجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه مي گويند از روي حيله و نفاق آنهاست و به قرار سران آنها از اسلام ارتداد پيدا كرده اند و با توجه به محارب بودن آنها و جنگهاي كلاسيك آنها در شمال و غرب و جنوب كشور با همكاريهاي حزب بعث عراق و نيز جاسوسي براي صدام عليه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استكبار جهاني و ضربات ناحوانمردانه آنها از ابتداي تشكيل نظام جمهوري اسلامي تاكنون كساني كه در زندانهاي سراسر كشور بر موضع نفاق خود پا فشاري كرده و ميكنند محارب و محكوم به اعدام مي باشندو تشخيص موضوع نيز در تهران با راي اكثريت آقايان حجه الاسلام نيري دامت افاضاته جناب آقاي اشراقي و نمايند ه اي از وزارت اطلاعات مي باشد. اگر چه احتياط در اجماع است. و همين طور در زندانهاي مراكز استان كشور راي اكثريت آقايان قاضي شرع دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع مي باشد. رحم بر محاربين ساده انديشي است. اميدوارم با خشم و كينه انقلابي خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نماييد. آقاياني كه تشخيص موضوع بر عهده آنهاست وسوسه و شك و ترديد نكنند و سعي كنند اشداء علي الكفار باشند. ترديد در مسائل قضايي اسلام انقلابي ناديده گرفتن خون پاك و مطهر شهدا مي باشد
والسلام روح الله الموسوي الخميني

سوال احمد خميني در باره زندانياني كه حكم قبلا در باره شان صادر شده است و جواب آن :
سوال:1 -آيا اين حكم مربوط است به آنها كه در زندانها بوده اند و محاكمه شده اند ولي تغيير موضع نداده اند و هنوز هم حكم در مورد آنها اجرا نشده است يا آنهايي كه هنوز مجاكمه هم نشده اند محكوم به اعدامند؟ 2- آيا منافقيني كه قبلا محكوم به زندان محدودي شده اند و و مقداري از زندانشان را هم كشيده اند ولي بر سر موضع نفاق مي باشند مجكوم به اعدام مي باشند3-در مورد رسيدگي به وضع منافقين آيا پرونده ةاي منافقيني كه در شهرستانهايي كه حود استقلال قضايي دارند و تابع مركز استان نيستند بايد به مراكز استان ارسال گردد يا خود مي توانند مستقلا عمل كنند
فرزند شما احمد
بسمه تعالي هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سريعا دشمنان اسلام را نابود کنيد. در مورد رسيدگي به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سريع تر انجام گردد، همان مورد نظر است.
روح الله موسوي خميني

************
هر سال به ياد اين عزيزان شمعي روشن ميكنيم. شما هم اگر دوست داريد آدرس شمع را كپي كنيد و براي يك هفته در
وبلاگتان بگذاريد.
http://www.media.org/images/candle.gif

يادشان گرامي باد

من توی دهن اين اهورا ميزنم
( ولاكن بقيه متن را اينجا بخوانيد
ما هم بعـــله....

ديپلمات ربوده شده ايراني بالاخره با تلاش هاي بي وقفه دولت ايران آزاد شد...

لطفا به اين صفحه بالا مراجعه كنيد (‌نگران نباشيد فيلتر نشده. بي بي سي است .از خودشان است) و قيافه ديپلمات آزاد شده ايراني را ببينيد.


نه اينكه بخواهم سر فريدون جهاني هم مثل نيكلاس برگ و انسانهاي ديگري كه مثل گوسفند جلوي تلويزيون ذبح شدند روي زمين بيفتد اما راستش قيافه چاق و چله اش داد ميزند كه زياد هم بهش بد نگذشته.

جمهوري اسلامي معلوم است كه در گنداب عميقي دست و پا ميزند كه مجبور است از اين فيلم هاي هاليوودي درست كند كه ؛‌ما هم بعله....اما ديگر كسي گول اين حرفها را نمي خورد. به قول نويسنده روزنامه ايتاليايي كوريره دلاسرا...خر خودتان هستيد. مردم دنيا را اينقدر احمق فرض نكنيد.....

متن خبر از راديو فردا
گوئيدو ليمپو، کارشناس تروريسم پرتيراژ ترين روزنامه ايتاليا، کوريه را دلاسرا مي نويسد:
آزادي فريدون جهاني ديپلمات جمهوري اسلامي ايران که هفتم اوت در کربلا ناپديد شده بود در روز دوشنبه در حومه شهر فلوجه، در عراق مرکزي بسيار بحث انگيز است. ضمن اشاره به اين که سازماني موسوم به ارتش اسلامي عراق مسئوليت ربودن فريدون جهاني را تقبل کرده بود و خواستش قطع دخالت هاي جمهوري اسلامي ايران در عراق بود، گوئيدو ليمپو که تاکنون چندين کتاب در رابطه با تروريسم اسلامي از او منتشر شده است مي نويسد اظهارات مقامات جمهوري اسلامي ايران در پيامد آزادي اين ديپلمات نيز سوال برانگيز هستند.

فريدون جهاني روز گذشته در محل سفارت جمهوري اسلامي ايران در بغداد اظهار داشته بود که آزادي او حاصل ساعت ها گفتگو با گروگان گير ها بوده است. به گفته مفسر کوريه را دلاسرا، بسياري از منابع اطلاعاتي غربي و عربي از ابتدا معتقد بودند فريدون جهاني را گروه هاي خرابکار يا معارض عراقي نربوده اند. کوريه را دلاسرا همچنين خبر مي دهد سازمان اطلاعات و امنيت نظامي ايتاليا، سيزمي، درخواست ملاقات با فريدون جهاني را دارد زيرا ارتش اسلامي عراق که اين ديپلمات مدعي است توسط آن ها ربوده شده بود، مسئوليت قتل خبرنگار چپ گراي ايتاليايي، انزوبالدوني را نيز عهده دار شده است.

انزوبالدوني در ماه اوت هنگامي که همراه چند کاميون کمک هاي انساني صليب سرخ ايتاليا از بغداد راهي نجف بود در حومه پايتخت عراق ربوده شد و 48 ساعت بعد به قتل رسيد. هرچند که تاکنون اثري از جسد او پيدا نشده است و ويدئويي نيز از کشتن اين خبرنگار در دست نيست.


**************
جمهوري جنايت
از قرار قوه قضايي جمهوري جنايت از هر يك از بازماندگان قربانيان جنايت پاكدشت براي آزمايش هاي دي ان ا تقاضاي هشتصد هزار تومان پول كرده است. .

اينها قربانياني هستند كه در ميان آشغال ها دنبال آهن پاره ميگشتند تا خرج خانواده شان را در بياورند. حتي اگر اين خانواده ها در فقر هم دست و پا نمي زدند باز دولت حق ندارد براي انجام كارهايي كه وظيفه اش است از شهروندان پول بگيرد.

همه جاي دنيا دولت وظيفه دارد با پول ماليات مردم به آنها خدمات بدهد. در كشور فلك زده ما مردم بايد برده دولت باشند. وظيفه دارند كار كنند تا گردن ملاها چاق تر بشود و جيبشان پرتر.
مهم نيست كه نفت بشكه اي پنجاه دلار يا بيشتر معامله شود. ايران تحت حكومت آخوند روز بروز فقيرتر و عقب مانده تر خواهد شد.

اين كه چرا جنايتي با اين ابعاد براي اين مدت طولاني مخفي و بدون رسيدگي مانده معما نيست. در كشوري كه تا يك تار موي يك زن بيرون مي آيد گله هاي حزب الله به سرش مي ريزند چيزي كه فراوان است و بي ارزش جان انسان است. در نظام خميني هر كه جيبش پر باشد و بتواند پول چايي آقايان و آقازاده ها را بدهد كارش راه مي افتد و هر كه نتواند كارش با كرام الكاتبين است.

به اين جنايت بايد از چند بعد توجه شود
- جانيان و قربانيان هر دو از اقشار فقير جامعه هستند
- جانيان پس از انقلاب به دنيا آمده اند
-كشتار و اعدام و مجازات هاي غير انساني ديگر نه تنها جرم را در جمهوري اسلامي كمتر نكرده بلكه به سبعيت جرم ها هم افزوده
جانيان در جنايت هاي خود دولت را الگو ميگيرند-
-پس از جمهوري اسلامي به تقليد از دولت قتل هاي زنجيره اي اقزايش يافته است
-قاتلان بدون ترس از دستگير شدن ماهها در يك محل به تجاوز و قتل ادامه مي داده اند


من گمان ميكنم چنين سبعيتي فقط از خود شكنجه گر هاي دولت ايران بر مي آيد. از آنها كه به دختر چهارده ساله تجاوز ميكردندو پس از اعدام جسدشان را دركاميون يخچال دار مي انداختند. يا آنها كه زنان را با شليك به رحمشان زجر كش ميكردند و از ناله هاي آنها لذت ميبردند. يا آنان كه جلوي استخر اوين جوان هجده ساله را دار ميزدند و زندانيان را از جلويشان رد ميكردند تا عبرت بگيرند. يا آنها كه زندانيان را به جرم سرود خواندن پاي چوبه دار قبل از اعدام هشتصد ضربه شلاق ميزدند و بعد جسم نيمه جانشان را تيرباران ميكردند؟ تعجب نخواهم كرد اگر اين جانيان ريشه در همين شكنجه گر ها داشته باشند و براي دولت هم ؛ كار ؛ كر ده باشند و به همين دليل هم جناياتشان مخفي مانده باشد

چطور ممكن است در يك محل يك بچه يازده ساله مدام دوستانش را به تله مرگ ببرد و كسي شك برش ندارد و نيروي انتظامي هم به شكايت خانواده ها رسيدگي نكند؟

يك جاي اين قضيه لنگ است و بعدها معلوم خواهد شد كه چيست.

************

يك سوال تكنيكي :
اگر ميدانيد در بلاگر جديد چطور ميشود لينك عكس گذاشت لطفا به من هم ياد بدهيد..