Wednesday, June 05, 2002

آقاي سحابي گفته اصلا ما اين وحيد صادقي را 6 ماه پيش اخراج كرده بوديم. (هما ن جا مي نويسد :
(آقای صادقی روز چهارم خرداد، اجرای مراسم چهلمين روز درگذشت دکتر يدالله سحابی را در شيراز به عهده داشت.

تفسير با خودتان.
اينجاش جالبتره:

گزارشها به نقل از آقای سحابی گفته اند که او با استناد به اطلاعاتی که استانداری و اداره کل اطلاعات استان فارس به دست داده ، اظهار داشته که به نظر می رسد آقای صادقی فردی ماجراجو بوده و برای شهرت سياسی، رفتن به خارج و کسب پناهندگی سياسی دست به اين اقدام زده است.

اين هم از اطلاعيه شوراي تامين امنيت استان فارس:

بر اساس اين اطلاعيه آقای صادقی به کمک يکی از دوستانش، ربودن خود را طراحی کرده و با استفاده از مواد اسيدی جراحاتی به خود وارد ساخته و خالکوبی های بدنش را برداشته است.

اين آقاي صادقي به قول صمد آقا چقدر صاف و صادقه!
آخه مرد حسابي كي گفت بري ؛ خودربايي ؛ كني خود اسيد ريزي كني؟ پشتتو با چاقو ببري توش باروت بريزي (چه دست دراز ي داري آقاي صادقي)

اين آقاي صادقي هم عالمي است. آقاي عزيز .. در كشوري كه از همه جاش عدالت مي ريزه...همه كارها طبق حساب و كتابه; ......
كي ميا د حرف تو رو باور كنه؟ شده تا حالا در اين مملكت كسي اصلا ربوده بشه كه شما نفر دوم باشين؟‌اصلا اسم شكنجه سال هاست كه از فرهنگ ما برداشته شده. اين
دروغ ها چيه تجويل مردم مي دين؟
بچه هاي ما از ديدن اين عكس ها خيلي ناراحت شدن.برو اينا رو به همون بلاد كفر نشون بده كه مردمش به خشونت عادت دارند.نديدي 8 نفر را يك باره با چرثقيل اعدام مي كنن. چشم در ميارن. دست و پا قطع مي كنن.

آقاي صادقي عزيز
قبل از شما خيلي ها از اين بلاها سر خودشون آوردن . تاره از شما هم با هوش تربودن.دانشجوهايي كه خودشون به خودشون حمله كردن و چشم خودشونو در آوردن. خودشونو از طبقه سوم خوابگاه پرت كردن پايين.حتي از روي شيشه دويدن و به خودشون باتوم زدن.واقعا كه به قول رييس جمهور محبوب چه اراذل و اوباشي بودن...

اگر اسم باطبي خاطرتون باشه ...لابد يادتون مياد كه براي مشهور شدن چه كار ها كه نكرد. اول دوستشو زخمي كرد (يا كشت ؟؟يادم نيست!)‌بعد خونشو ماليد به تي شرت و گرفت بالاي سرش و رفت جلوي دوربين و عكسسش همه جا چاپ شد. اما اين پسر به اين هم كفايت نكرد. خودشو دستگير كرد...شكنجه كرد...سرشو كرد توي چاه توالت و سه روز نرفت حمام....حتي كليه اش و چشمشم از كارانداخت

... . تازه منوچهر محمدي هست با برادرش كه اونم مثل خودشه. دوتايي چند ساله خودشونو زنداني كردن حتي دارن مي ميرن...باز هم از مشهور شدن دست بر نمي دارن

نويسنده ها رو لطفا به ياد بيارين كه در راه ارمنستان ترمز اتوبوس خودشونو بريدن و راننده رو پرت كردن بيرون كه برن تو دره و مشهور بشن اما آخر سر يكي كه جونشو دوست داشت نشست به جاي راننده و نقشه شون بهم ريخت؟
سعيدي سيرحاني..مختاري .. پوينده...فروهر ها.و خيلي هاي ديگه..همه شون خودربايي و خودكشي كردن و به جايي نرسيدن. اونوقت شما با شعبده بازي مي خواين چي رو اثبات كنين؟

ما كه اصلا زنداني سياسي نمي دونيم چيه. مخالف هم نداريم. از لحاط حقوق زن ها بگي در دنيا اوليم. درآمد نفتمون بين همه تقسيم ميشه (حالا به نسبتش كار نداشته باشين) . اول ماه ميارن دم در ميدن.
ازبعد از انقلاب ديگه گوشت يخ زده نمي خوريم چون حرامه و گوشت تازه هم كه ديگه قيمتي نداره. برق وآ بمون مجانيه. دوا و دكتر مجاني. مگه امريكاست كه اول بايد پول بيمارستان رو بديم بعد مريض بستري بشه؟ ..هر كسي براي خودش خونه داره. صبح كه پا مي شيم آب تميز مي خوريم و هواي تميز استنشاق مي كنيم. مدرسه مجانيه. مدرسه هاي پر از كتاب و اسباب بازي و فضاي سبز كه بچه ها اصلا دلشون نمياد بيان خونه. يه قرون هم شهريه نمي ديم.
غذا مفت. بهترين سبزي و ميوه ها و گوشت را مفت مي خريم. علممون چه پيشرفتي كرده. متخصصه كه از امريكا و اروپا التماس مي كنه بياد اينجا .
براي هنرمندان چه امكاناتي داريم. آزادي بيان..آزادي نوشتن....غوغا مي كنه..
هر چي دلمون مي خواد مي پوشيم. شنيدم كه خارج زن ها رو محدود مي كنن. شلاق مي زنن. سنگسار مي كنن.. شنيدم تو خارج فقر و فحشا بي داد مي کنه و مردم از ناچاري کليه شونو مي فروشن. حتي دخترهاشونو صادر مي کنن. چقدر بچه بي سر پناه تو خارج زياده. آدم جگرش کباب مي شه.
چقدر ناامني و دزدي تو خارج زياده. در ماشين يه ثانيه باز باشه رفته. اينجا همه در امن و امانن چون زندگي شون تامينه. کسي لازم نيست براي يه لقمه نون دزدي کنه. رشوه از بين رفته و هر کسي کار خودشو مي کنه..

حالا تو اين محيط ممكنه كه كسي رو بدزدن و شكنجه اش كنن؟ کي باور ميکنه؟‌بچه گول مي زنين؟،‌شما يك نمونه بدين. نه آقاي صادقي عزيز.. ..ديگه خودربايي و خودشكنجه گري شما فاش شده اون هم براي چه مقصد پوچي چون خارج رفتن و مشهور شدن.
!!!

No comments:

Post a Comment

آقاي سحابي گفته اصلا ما اين وحيد صادقي را 6 ماه پيش اخراج كرده بوديم. (هما ن جا مي نويسد :
(آقای صادقی روز چهارم خرداد، اجرای مراسم چهلمين روز درگذشت دکتر يدالله سحابی را در شيراز به عهده داشت.

تفسير با خودتان.
اينجاش جالبتره:

گزارشها به نقل از آقای سحابی گفته اند که او با استناد به اطلاعاتی که استانداری و اداره کل اطلاعات استان فارس به دست داده ، اظهار داشته که به نظر می رسد آقای صادقی فردی ماجراجو بوده و برای شهرت سياسی، رفتن به خارج و کسب پناهندگی سياسی دست به اين اقدام زده است.

اين هم از اطلاعيه شوراي تامين امنيت استان فارس:

بر اساس اين اطلاعيه آقای صادقی به کمک يکی از دوستانش، ربودن خود را طراحی کرده و با استفاده از مواد اسيدی جراحاتی به خود وارد ساخته و خالکوبی های بدنش را برداشته است.

اين آقاي صادقي به قول صمد آقا چقدر صاف و صادقه!
آخه مرد حسابي كي گفت بري ؛ خودربايي ؛ كني خود اسيد ريزي كني؟ پشتتو با چاقو ببري توش باروت بريزي (چه دست دراز ي داري آقاي صادقي)

اين آقاي صادقي هم عالمي است. آقاي عزيز .. در كشوري كه از همه جاش عدالت مي ريزه...همه كارها طبق حساب و كتابه; ......
كي ميا د حرف تو رو باور كنه؟ شده تا حالا در اين مملكت كسي اصلا ربوده بشه كه شما نفر دوم باشين؟‌اصلا اسم شكنجه سال هاست كه از فرهنگ ما برداشته شده. اين
دروغ ها چيه تجويل مردم مي دين؟
بچه هاي ما از ديدن اين عكس ها خيلي ناراحت شدن.برو اينا رو به همون بلاد كفر نشون بده كه مردمش به خشونت عادت دارند.نديدي 8 نفر را يك باره با چرثقيل اعدام مي كنن. چشم در ميارن. دست و پا قطع مي كنن.

آقاي صادقي عزيز
قبل از شما خيلي ها از اين بلاها سر خودشون آوردن . تاره از شما هم با هوش تربودن.دانشجوهايي كه خودشون به خودشون حمله كردن و چشم خودشونو در آوردن. خودشونو از طبقه سوم خوابگاه پرت كردن پايين.حتي از روي شيشه دويدن و به خودشون باتوم زدن.واقعا كه به قول رييس جمهور محبوب چه اراذل و اوباشي بودن...

اگر اسم باطبي خاطرتون باشه ...لابد يادتون مياد كه براي مشهور شدن چه كار ها كه نكرد. اول دوستشو زخمي كرد (يا كشت ؟؟يادم نيست!)‌بعد خونشو ماليد به تي شرت و گرفت بالاي سرش و رفت جلوي دوربين و عكسسش همه جا چاپ شد. اما اين پسر به اين هم كفايت نكرد. خودشو دستگير كرد...شكنجه كرد...سرشو كرد توي چاه توالت و سه روز نرفت حمام....حتي كليه اش و چشمشم از كارانداخت

... . تازه منوچهر محمدي هست با برادرش كه اونم مثل خودشه. دوتايي چند ساله خودشونو زنداني كردن حتي دارن مي ميرن...باز هم از مشهور شدن دست بر نمي دارن

نويسنده ها رو لطفا به ياد بيارين كه در راه ارمنستان ترمز اتوبوس خودشونو بريدن و راننده رو پرت كردن بيرون كه برن تو دره و مشهور بشن اما آخر سر يكي كه جونشو دوست داشت نشست به جاي راننده و نقشه شون بهم ريخت؟
سعيدي سيرحاني..مختاري .. پوينده...فروهر ها.و خيلي هاي ديگه..همه شون خودربايي و خودكشي كردن و به جايي نرسيدن. اونوقت شما با شعبده بازي مي خواين چي رو اثبات كنين؟

ما كه اصلا زنداني سياسي نمي دونيم چيه. مخالف هم نداريم. از لحاط حقوق زن ها بگي در دنيا اوليم. درآمد نفتمون بين همه تقسيم ميشه (حالا به نسبتش كار نداشته باشين) . اول ماه ميارن دم در ميدن.
ازبعد از انقلاب ديگه گوشت يخ زده نمي خوريم چون حرامه و گوشت تازه هم كه ديگه قيمتي نداره. برق وآ بمون مجانيه. دوا و دكتر مجاني. مگه امريكاست كه اول بايد پول بيمارستان رو بديم بعد مريض بستري بشه؟ ..هر كسي براي خودش خونه داره. صبح كه پا مي شيم آب تميز مي خوريم و هواي تميز استنشاق مي كنيم. مدرسه مجانيه. مدرسه هاي پر از كتاب و اسباب بازي و فضاي سبز كه بچه ها اصلا دلشون نمياد بيان خونه. يه قرون هم شهريه نمي ديم.
غذا مفت. بهترين سبزي و ميوه ها و گوشت را مفت مي خريم. علممون چه پيشرفتي كرده. متخصصه كه از امريكا و اروپا التماس مي كنه بياد اينجا .
براي هنرمندان چه امكاناتي داريم. آزادي بيان..آزادي نوشتن....غوغا مي كنه..
هر چي دلمون مي خواد مي پوشيم. شنيدم كه خارج زن ها رو محدود مي كنن. شلاق مي زنن. سنگسار مي كنن.. شنيدم تو خارج فقر و فحشا بي داد مي کنه و مردم از ناچاري کليه شونو مي فروشن. حتي دخترهاشونو صادر مي کنن. چقدر بچه بي سر پناه تو خارج زياده. آدم جگرش کباب مي شه.
چقدر ناامني و دزدي تو خارج زياده. در ماشين يه ثانيه باز باشه رفته. اينجا همه در امن و امانن چون زندگي شون تامينه. کسي لازم نيست براي يه لقمه نون دزدي کنه. رشوه از بين رفته و هر کسي کار خودشو مي کنه..

حالا تو اين محيط ممكنه كه كسي رو بدزدن و شكنجه اش كنن؟ کي باور ميکنه؟‌بچه گول مي زنين؟،‌شما يك نمونه بدين. نه آقاي صادقي عزيز.. ..ديگه خودربايي و خودشكنجه گري شما فاش شده اون هم براي چه مقصد پوچي چون خارج رفتن و مشهور شدن.
!!!

0 comments:

Post a Comment